جستجوی پیشرفته
بازدید
2631
آخرین بروزرسانی: 1400/09/10
خلاصه پرسش
چرا امام حسین(ع) در وصیت خود به برادرش محمد بن حنفیه فرمود، در صورت پیروزی به سیره‌ی خلفای راشدین عمل خواهد کرد؟!
پرسش
آیا متن ذیل از وصیتنامهی امام حسین(ع) به محمد بن حنفیه که در کتاب الفتوح ابن اعثم کوفی آمده معتبر است: «وإنی لم أخرج أشرا ولا بطرا ولا مفسدا ولا ظالما، وإنما خرجت لطلب النجاح والصلاح فی أمة جدی محمد (ص) أرید أن آمر بالمعروف وأنهی عن المنکر وأسیر بسیرة جدی محمد(ص) وسیرة أبی علی بن أبی طالب وسیرة الخلفاء الراشدین المهدیین رضی الله عنهم». نکته این‌جا است که در این متن، امام حسین(ع) چرا به سیره‌ی خلفای راشدین هم اشاره کرده است؟
پاسخ اجمالی

بر اساس برخی گزارش‌های تاریخی، هنگام خروج امام حسین(ع) از مدینه، برادرش محمد بن حنفیه خدمت حضرتشان آمده و از ایشان خواست تا به کوفه نرود.

پیشنهاد محمد حنفیه به امام حسین(ع)

وی به امام گفت: شما محبوب‌ترین مردم و عزیزترین آنها نزد من هستید و سپس این درخواست‌ها را نزد امام مطرح نمود: با یزید بیعت نکن؛ بلکه نمایندگانی به سوی مردم بفرست تا آنها را به بیعت با شما فراخوانند. اگر بیعت کردند، خدا را حمد و سپاس بگو، و اگر گرد فرد دیگری جمع شده و با او بیعت کردند، هیچ نقصی در دین و عقل شما به وجود نیامده و جوان‌مردی و فضل شما از بین نمی‌رود، زیرا می‌ترسم به شهری از این شهرها رفته و گروهی از مردم نزد شما آمده (و بیعت کنند)؛ اما بین آنها اختلاف افتاده؛ گروهی به طرفداری شما، و گروهی بر ضد شما شده و بین آنها جنگ رخ دهد و شما نخستین کسی باشید که هدف(تیرها) قرار می‌گیرید. در این صورت، آن‌کسی که خود او و پدر و مادرش از بهترین این امت هستند، بیش از همه تباه خواهد شد و خاندانش بیش از همه خوار خواهند گشت![1]

وصیت امام حسین(ع) به محمد حنفیه

امام حسین(ع) در پاسخ نوشت:

حسین بن علی(ع) شهادت می‌دهد که خدا یکی است و شریکی ندارد. محمد(ص) بنده و رسول او بود که حق را از طرف او آورده است. بهشت و جهنم حقیقت دارند، قیامت خواهد آمد و شکی در آن نیست، خدای توانا تمام کسانی که در گورها هستند را زنده خواهد کرد، من برای سرکشی و دشمنی و فساد و ظلم از مدینه خارج نشدم؛ بلکه، برای ایجاد صلح و سازش در میان امت جدم این کار را انجام می‌دهم، من در نظر دارم امر به معروف و نهی از منکر نموده و می‌خواهم مطابق سیره جدم رسول خدا(ص) و پدرم علی بن ابی‌طالب(ع) رفتار نمایم. کسی که مرا به جهت این‌که حق می‌گویم قبول کند، او به حق سزاوارتر است و کسی که دست رد بر سینه من بگذارد، من صبر می‌کنم تا خدا که بهترین حکم‏کنندگان است بین من و او داوری نماید.

ای برادرم! این وصیتی است که من برای تو نوشتم. توفیق من جز با خدا نیست من به او توکل کرده و بازگشتم به سوی اوست. سپس امام(ع) آن وصیت‌نامه را مهر کرد و پیچید و به محمّد بن حنفیه داد، و در دل شب از مدینه خارج شد.[2]

البته در برخی از گزارش‌ها گفته شده که امام حسین(ع) فرمود که من بر اساس سیره جدم رسول خدا(ص)، پدرم علی بن ابی‌طالب(ع) و خلفای راشدین مهدیین رفتار خواهم کرد.[3]

اکنون این پرسش به وجود می‌آید که آیا امام حسین(ع)، سیره خلفای راشدین را قبول داشته که تصمیم گرفته تا مانند آن رفتار نماید؟!

در پاسخ باید گفت:

  1. آن بخش از گزارش که به خلفای راشدین اشاره می‌کند تنها در کتاب الفتوح نقل شده و در هیچ کتاب تاریخی دیگر مشاهده نمی‌شود که این خود به نوعی نشانگر ضعف و یا احتمال تحریف در این نقل می‌باشد؛ زیرا در گزارش‌های دیگری که در زمینه این وصیت وجود دارد، به خلفای راشدین اشاره‌ای نشده است.
  2. با فرض پذیرش گزارش، در سخن امام حسین(ع)، مصداق خلفای راشدین ذکر نشده است و نمی‌توان به صورت قطعی از آن برداشت کرد که مراد حضرتشان، سه خلیفه‌ی اول است! شاید مراد آن‌حضرت آن باشد که به سیره‌ای رفتار می‌کنم که جایگزینان واقعی پیامبر(ص) - که خود هم یکی از آنان هستم - رفتار نموده و خواهند کرد.
  3. همچنین می‌توان گفت منظور امام از سیره‌ی خلفا، آن بخش از سیره‌ آنان در حکومت‌داری است که مورد تأیید قرآن و پیامبر(ص) بوده، و نه تمام سیره آنان؛ زیرا واضح است که یزید خود را مقید به برخی رفتارهای آن خلفا نیز نمی‌دانست، بلکه بر خلاف رویکرد ظاهری آنان، به‌گونه‌ای رفتار می‌کرد که رسما و صریحا بی‌قیدی خود را به دین نشان می‌داد.

[1]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 5، ص 341 – 342، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق؛ ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ،ج 4، ص 16 – 17، بیروت، دار صادر، 1385ق.

[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 44، ص 329 – 330، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق؛ کرکی حائری‏، سید محمد، تسلیة المجالس و زینة المجالس‏، ج 2، ص 160، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، چاپ اوّل‏، 1418ق.

[3]. ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق، شیری، علی، ج 5، ص 21، بیروت، دار الاضواء، 1411ق.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها