جستجوی پیشرفته
بازدید
2384
آخرین بروزرسانی: 1401/11/06
خلاصه پرسش
بر اساس قواعد فلسفی، آیا هر موجودی که علتش کامل‌تر باشد، خود آن موجود نیز کامل‌تر خواهد بود؟
پرسش
قاعده «کل ما کان علته اکمل فهو اکمل» را توضیح دهید؟
پاسخ اجمالی

هر موجودی که علتش کامل‌تر باشد، خود آن موجود هم کامل‌تر خواهد بود. این قاعده را شیخ اشراق مطرح نموده و برای اثبات برخی مسائل به آن استناد کرده است.

وی می‌گوید:

«فما وراء نور الانوار، ای من الانوار المجرده کماله و نقصه یکون بسبب رتبة فاعله؛ لاستحالة ان یکون بسبب قابله. اذ لا قابل له کما قلنا و هو علة کماله و کل ما کان علته اکمل، فهو اکمل».

آنچه از این عبارت برداشت می‌شود، آن است که در عالم عقول و جهان مجردات، نقص و کمال هر موجود معلول، به مقام و مرتبه علت آن وابسته است، به گونه‌ای که اگر دو موجود را از جهت مرتبه و مقام با یکدیگر مقایسه کنیم، موجودی کامل‌تر خواهد بود که علت آن کامل‌تر باشد؛ زیرا نقص و کمال در هر موجود یا از ناحیه فاعل است، یا از سوی قابل. نقص و کمال در جهان مجردات را نمی‌توان از سوی قابل دانست؛ زیرا در موجودات مجرد به هیچ وجه قابل وجود ندارد. بنابر این، جنبه نقص یا کمال هر موجود مجرد را باید مستقیما به فاعل آن منسوب نمود. در این هنگام هر اندازه علت کامل‌تر باشد معلول نیز کامل‌تر خواهد بود.

در همین راستا فلاسفه کامل‌ترین موجود را بعد از واجب الوجود بالذات، صادر اول دانسته‌اند، و از آن به عقل نخستین تعبیر کرده‌اند. و این خود یکی از مسائلی است که شیخ اشراق با تکیه به این قاعده، آن را به اثبات می‌رساند.

ملاصدرا به پشتوانه‌ی این قاعده، اختلاف وجودات را بر حسب شدت و ضعف، ناشی از فاعل دانسته و اختلاف ماهیات را به خود ماهیات نسبت داده، و به این ترتیب نقص و کمال را در اختلاف ماهیات به هیچ وجه مؤثر ندانسته؛ بلکه منشأ اختلاف ماهوی را فقط خود ماهیات دانسته است.

آنچه از سخنان صدرالمتألهین برداشت می‌شود این است که هرگاه تفاوت وجودها از سوی قابل نباشد، ناچار آن تفاوت از سوی فاعل خواهد بود، اعم از این‌که اساسا قابل وجود نداشته باشد، مانند موجودات مجرد، یا این‌که قابل وجود داشته باشد، ولی دو وجود، عارض بر یک موضوع شده باشد که در این صورت نیز تفاوت در وجود را باید به فاعل منسوب نمود؛ زیرا با فرض واحد بودن قابل، اگر فاعل را نیز واحد فرض کنیم تعدد در وجود عارض، معنا نخواهد داشت، در حالی که آن‌را متعدد فرض کردیم و این امر خلف است.

شیخ اشراق این مطلب که تفاوت وجودات در شدت و ضعف را باید به فاعل نسبت داد، به انوار محسوسه تشبیه کرده است؛ یعنی همان‌گونه که در جهان محسوس، انوار مختلف که از جهت شدت و ضعف مراتب متفاوت دارند، در محل واحد پرتو می‌افکنند، ولی مراتب متفاوت آن انوار به مبادی مختلف وابسته‌اند، در عالم معنا نیز انوار معنوی که عبارت‌اند از وجودات شدید و ضعیف، به فاعل‌های مختلف منسوب می‌شوند و قابل را هیچ‌گونه تأثیری در پیدایش این‌گونه اختلاف نیست.

بنابر این، کمال معلول، مستقیما از سوی کمال علت است. در نتیجه می‌توان ادعا نمود که صادر اول کامل‌ترین موجودات عالم است؛ زیرا به کامل‌ترین علت‌ها وابسته است.[i]


[i]. ر. ک: ابراهیمی دینانی، غلامحسین، قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، ج 2، ص 387- 389، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1365ش.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها