جستجوی پیشرفته
بازدید
43061
آخرین بروزرسانی: 1391/03/20
خلاصه پرسش
نگاه قرآن به اهل کتاب چگونه است؟
پرسش
در آیه 110 سوره آل عمران درباره اهل کتاب آمده: «مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفَاسِقُون» آیا اکثریت اهل کتاب فاسق هستند؛ نظر قرآن درباره اهل کتاب چیست؟
پاسخ اجمالی

آیات قرآن مانند هر کلام فصیحی، گفتار خود را بر اساس مخاطبان خود، تنظیم نموده است. در این تنظیم، شخصیت، عمل، اعتقاد و ... مخاطب در نظر گرفته شده است. قرآن کریم با اهل کتاب نیز بر همین اساس برخورد کرده است. لذا آیات پیرامون آنها نیز به حسب مخاطبان و مقام آیه، ادبیاتی متفاوت دارد. حال ما برای این که بتوانیم حکم کلی از این آیات به دست آوریم، باید تمام آیات را بررسی کنیم. تفصیل این مباحث و نتایج آن را می توانید در پاسخ تفصیلی مطالعه کنید.

پاسخ تفصیلی

قبل از بیان رویکرد قرآن به اهل کتاب، لازم است نکاتی را یاد آور شویم:

1. تردیدی نیست که اسلام ناسخ ادیان گذشته است و این ناسخیت از عقاید اصلی مسلمانان بوده و با ادله صریح، اثبات شده است و اگر در بعضی آیات از اهل کتاب تمجیدی آمده و آنها را مورد لطف قرار داده، نشان از برتری دین آنها بر اسلام نیست، بلکه این لطف به حسب علت های است که منافاتی با حقانیت و ناسخیت اسلام ندارد.

2. در اسلام، نگاه به پیروان اهل کتاب با مشرکان کاملا متفاوت است. با هر یک ادبیاتی خاص به خود مورد استفاده قرار گرفته و هیچ وقت تمام اهل کتاب همسان با مشرکان قرار نگرفته اند. البته تنها بعضی از اهل کتاب به جهت اعمال و عقاید نابهنجار، هم ردیف با مشرکان قرار گرفته اند و در ادامه تعدادی از آنها را ذکر می کنیم.

3. بسیاری از آیات قرآن که در آنها اسم یهودیان، مسیحیان و صائبیان آمده است، انصراف به آنانی دارد که در زمان پیامبر (ص) می زیستند. لذا حکم آن آیات، برای همه اهل کتاب در تمام زمان ها نیست بلکه باید در ادله ای که آورده شده دقت شود و براساس آن ادله حکم کرد که آیا اهل کتاب امروزی تماما کافر هستند یا خیر و براساس قرآن چه برخوردی باید با آنها داشت. لذا از آیه مذکور در سؤال، استفاده نمی شود که اکثر اهل کتاب حتی اهل کتاب امروزی،  فاسق هستند بلکه به دست می آید بیشتر اهل کتاب زمان پیامبر که با پیامبر مواجهه داشته اند این گونه بوده اند. حال برای بررسی نگاه عام قرآن به اهل کتاب باید به تمام آیات قرآنی و ادله ای که در آن ذکر شده، توجه کرد و براساس آنها حکم کرد.

4. قرآن کریم در موارد بسیاری به امور مشترک بین  مسلمانان و اهل کتاب، فراخوانی کرده است[1] و به آنها پیشنهاد می کند به این امور توجه کنند. بازخوانی این عقاید برای اهل کتاب، یکی از مهمترین عوامل شکل گیری رابطه ای درست و منسجم میان مسلمانان و اهل کتاب است و به نوعی همسنخی با غیر مسلمانان را إشاعه می کند.

حال با توجه به این نکات به دنبال دیدگاه قرآن در مورد اهل کتاب می رویم. این نگاه در دو رویکرد قابل بررسی است:

قرآن و رویکرد منفی به اهل کتاب

قرآن با توجه به مقتضیات زمان و مکان، ادبیات مختلفی را نسبت به اهل کتاب استفاده می کند. عده ای از اهل کتاب به جهت عملکردی که داشته اند، مورد مذمت بوده اند؛ کارهائی چون لجاجت و دشمنی با پیامبر خدا[2]، مخالفت و دشمنی با اسلام بعد از شناخت آن[3]، تحریف کتاب آسمانی خود[4] و ... . همچنین بسیاری از آنان به جهت اعتقاداتی که داشته اند، مورد مذمت قرآن قرار گرفته اند که از جمله آنها دخالت دادن انسان ها در مسئله توحید[5] و ... است .

اما مهم تر از این ها، آیاتی است در مذمت کسانی که بعد از آشکار شدن حق، با آن مخالفت می کنند و به دشمنی با آن می پردازند، به خصوص اهل کتاب که بعد از شناخت حق، با آن مخالفت کرده و در مقابل آن ایستادگی کردند. قرآن در آیات بسیاری، این افراد را مورد مذمت شدید قرار می دهد:

«آنان که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند و بعد از روشن‏شدن هدایت براى آنان دوباره به مخالفت با رسول خدا برخاستند، هرگز زیانى به خدا نمى‏رسانند و خداوند به زودى اعمال شان را نابود مى کند».[6]

این گونه آیات که در مذمت اهل کتاب است، بسیار اند ولی از آنجا که بیشتر بر مقیاس های ذکر شده هستند، از ذکر آنها خودداری می کنیم.

قرآن و رویکرد مثبت به اهل کتاب

قرآن کریم برخلاف تورات، به مخالفان به دید مثبت نگریسته و به صِرف مسلمان نبودن، آنها را مورد مذمت و  وعید خود قرار نداده است. البته این رویکرد دارای شرایطی است که در بحث های ذیل، بدان می پردازیم.

آیاتی که با رویکرد مثبت به اهل کتاب نگریسته را می توان در چهار بخش بیان داشت:

1. قرآن تلاش وافری انجام داده که اخلاق و منش انسانی را در میان انسان ها رواج دهد؛ از این رو امور اخلاقی، آیات متعددی در قرآن را به خود اختصاص داده است. لذا غالب انسان هایی را که پایبند این اخلاق انسانی هستند، تحسین می کند. اهل کتاب نیز از این قاعده مستثنا نیستند؛ در بعضی مواقع که امری اخلاقی از آنان سر بزند مورد تأیید قرآن قرار می گیرند. البته این حکم استثنائاتی دارد و آن زمانی است که خود شخص با عمل قبیحی موجب از بین رفتن اعمال خود شود که در این صورت دیگر قابل تمجید نیست.

2. قرآن در عین اینکه اسلام را ناسخ دین های گذشته می داند، اما به اهل کتاب فرصت می دهد و با مدارا با آنان برخورد می کند به گونه ای که به آنها اجازه می دهد با پرداخت جزیه، به صورت آزادانه در کشور اسلامی زندگی کنند و بر دین خود نیز باقی بمانند[7] و این رویکرد مثبتی است از قرآن کریم نسبت به اهل کتاب.

3. قرآن در برخی از آیات، اهل کتاب را به جهت عبادات، رفتار و خداپرستی صحیح، مورد تمجید قرار می دهد:

«همه اهل کتاب یکسان نیستند، طایفه‏اى از آنها معتدل و به راه راست‏اند، در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغول اند.* ایمان به خدا و روز قیامت مى‏آورند و امر به نیکویى و نهى از بدکارى مى‏کنند و در نکوکارى مى‏شتابند و آنها خود مردمى نیکوکارند.* و هر کار خیرى انجام دهند از ثواب آن محروم نخواهند شد و خدا دانا به حال پرهیزکاران است».[8]

این آیه به جهت أعمال درست برخی از اهل کتاب، به صراحت از آنان تمجید می کند. علاوه بر این در بسیاری از آیات تعدادی از اهل کتاب را تمجید می کند: «از آنان گروهى میانه رو و معتدل‏اند».[9]

همچنین در بعضی آیات، کفر را به بعضی از اهل کتاب نسبت می دهد که بنابر مفهوم آن می توان کافر نبودن بعض دیگر را استنباط کرد: «به یقین کافرانِ از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخ اند».[10]

4. آیات دیگری نیز وجود دارد که گروهی از اهل کتاب را به گونه ای تمجید کرده که می توان رستگاری برخی از آنان را از این آیات به دست آورد:

«مسلماً کسانى که ایمان آوردند، و یهودی ‏ها و نصرانى‏ ها و صابئى‏ ها هر کدامشان [از روى حقیقت‏] به خدا و روز قیامت ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شایسته و مناسب است، و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین شوند».[11]

«بى‏تردید از اهل کتاب کسانى هستند که به خدا و آنچه به سوى شما نازل شده و آنچه به سوى خودشان فرود آمده ایمان مى‏آورند، در حالى که در برابر خدا فروتن و خاکسار بوده، آیات خدا را به بهاى اندک نمى‏فروشند. براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شایسته و مناسب است یقیناً خدا حسابرسى سریع است».[12]

نتیجه جمع بین آیات

با دقت در این آیات مشخص می شود که نگاه قرآن کریم به اهل کتاب پلکانی است:

در پله اول، آنهایی که با حقیقت اسلام آشنا شدند و از پذیرش آن سر باز زدند، از جمله کسانی اند که قطعا مورد سرزنش قرآن هستند، حال علت این انکار، چه امیال نفسانی چون قدرت، مال و ... باشد و چه غیر اینها؛ چه به امور انسانی پایبند باشند و چه نباشند؛ مورد مذمت قرآن هستند. در پله دوم کسانی که به حقیقت اسلام نرسیده اند، اما چنان کرده اند که مورد مذمت قرآن قرار گیرند؛ اخلاق انسانی را زیر پا نهاده اند، توحید را آگاهانه خدشه دار کرده اند، به دشمنی با اسلام پرداخته اند و پیامبر و مومنان را اذیت و آزار کرده اند و ... . حتی کسانی که قبل از اسلام بوده اند و عملکردی داشته اند که مورد مذمت قرار گرفته اند چون کسانی که کتاب مقدس خود را تحریف کرده اند، پیامبران خود را کشته اند و... نیز در همین حکم قرار می گیرند.

اما کسانی که از این سطح بالاتر رفتند، با احترام به آنها نگریسته می شود و صد البته که قرآن کریم به دنبال این است که بقیه نیز با حقیقت اسلام آشنا شوند و اسلام بیاورند و این نیز برای آنها بهتر است،[13] اما در عین حال تا زمانی که مصداق موارد مذکور نباشند، محترم اند و قرآن آنها را تمجید می کند. از جمله مصادیق اینان، کسانی اند که انسان های شریف و با اخلاقی اند و اگر چه با حقیقت اسلام نا آشنایند، ولی با دیده احترام به آن می نگرند، در طول زندگی به احکام انسانی پایبندند، به خدا باور داشته و زندگیشان خدایی است، آنانی که به معاد و روز قیامت پایبندند و ... . حال با این معیاری که از قرآن به دست می آید می توان در مورد اهل کتاب امروزی نیز حکم کرد و بر این باور بود که کدام یک شایسته احترام و کدام یک قابل مذمت هستند.

 

[1]. عنکبوت، 46: «  وَ قُولُواْ ءَامَنَّا بِالَّذِى أُنزِلَ إِلَیْنَا وَ أُنزِلَ إِلَیْکُمْ وَ إِلَاهُنَا وَ إِلَاهُکُمْ وَاحِدٌ وَ نحَنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» ؛

آل عمران، 64: «یَأَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلىَ‏ کَلِمَةٍ سَوَاءِ  بَیْنَنَا وَ بَیْنَکم‏»

[2]. نساء، 46.

[3]. نساء، 115: «شخصی که بعد از واضح شدن حق، با پیامبر(ص) به ستیز برخیزد و راهی غیر از مسیر افراد با ایمان را انتخاب نماید، او را (در این دنیا) آزاد گذاشته، اما جهنم جایگاه او بوده و چه جای بدی را انتخاب نموده»

[4]. بقره، 75: «آیا انتظار دارید به (آئین) شما ایمان بیاورند، با اینکه عده‏اى از آنان، سخنان خدا را مى‏شنیدند و پس از فهمیدن، آن را تحریف مى‏کردند، در حالى که علم و اطلاع داشتند؟!»

[5] مائده، 17.

[6]. محمد، 32.

[7]. توبه، 29: با کسانى از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام مى‏شمرند، و نه آیین حق را مى‏پذیرند، پیکار کنید تا زمانى که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند.

[8]. آل عمران 113- 115.

[9]. مائده، 66: «مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ».

[10]. بینه، 6: إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ»

[11]. بقره، 62: «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ الَّذِینَ هَادُواْ وَ النَّصَارَى‏ وَ الصَّابِئینَ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لَا خَوْفٌ عَلَیهْمْ وَ لَا هُمْ یحَزَنُون»

[12]. آل عمران 199.

[13]. آل عمران، 20: « فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَوا»؛ 110: «وَ لَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکاَنَ خَیرْا لَّهُم».

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

  • آیا همسر پیامبر اسلام(ص) ام حبیبه، دختر ابوسفیان است؟
    27316 زندگی خصوصی 1392/04/19
    اُمّ حبیبه دختر ابوسفیان، نام اصلى‌اش «رَملة»، هفده سال قبل از بعثت پیامبر(ص) به دنیا آمد.[1] وی پیش از این‌که با پیامبر اسلام(ص) ازدواج کند، همسر عبید اللَّه بن جحش اسدى بود. ام حبیبه به اتفاق شوهرش عبید اللَّه به حبشه مهاجرت کردند، و ...
  • آیا استفاده از ضرب‌المثل خود را به کوچه علی چپ زدن، توهین به امام علی(ع) است؟
    2878 1401/09/02
    در فرهنگ لغت «خود را به کوچه علی چپ زدن» به معنای آن است که فردی با آن‌که از موضوعی اطلاع دارد؛ اما چون اعلام و تأیید آن به ضرر و زیانش تمام می‌شود، خود را به نادانی می‌زند که چنین رفتاری را نمی‌توان اخلاقی به شمار آورد.اما در مورد ...
  • منظور از برکات در تعالیم قرآنی چیست؟
    15584 علوم قرآنی 1390/12/23
    ارباب لغت و مفسّران قرآن کریم در مجموع با تعابیر مختلف، برکت را به معنای خیر، خوبی و فایده ثابت و پایدار معنا کرده اند؛ مانند این که می گویند: 1. «برکت»؛ یعنى، ثبوت خیر خدائى در یک چیز.
  • در حال حاضر مرجع تقلید اعلم کیست؟
    214571 تقلید از اعلم 1391/10/25
    پاسخ:ابتدا یادآور می‌شویم، از شرایط مرجع تقلید این است که از نظر علمی از سایر مجتهدان زمان خود، بالاتر باشد و با وجود مجتهد اعلم، تقلید از مجتهد غیر اعلم جایز نیست. البته طبق نظر برخی از فقها، این در صورتی است که فاصله بین مجتهد اعلم و غیر اعلم ...
  • آیا نسوختن ابراهیم (ع) در آتش، با اصل علیت تعارضی ندارد؟
    29096 Islamic Philosophy 1390/08/15
    علیت هر موضوعی برای موضوع دیگر، وابسته به خواصی است که در موضوع اول قرار دارد و اگر خواص آن به طریق طبیعی و یا اعجاز تغییر یابد، طبیعتا دیگر نمی تواند علت برای موضوع دوم باشد. آتش ابراهیم ...
  • نیت از ارکان نماز است یا از شرایط آن؟ اگر از ارکان است چرا قبل از نماز انجام می‌شود؟
    10799 نیت 1393/02/28
    1. نیت؛ از اجزای نماز است و آغاز آن قبل از تکبیرة الاحرام بوده و (مانند روزه) تا پایان نماز باید ادامه داشته باشد، بر این اساس چنانچه در قسمتی از نماز، نمازگزار از نیت خود برگردد، نماز او باطل خواهد بود. 2. از طرفی نیز نیت از ...
  • آیا در زندگی امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) شوخ‌طبعی نیز وجود داشت؟!
    17914 معصومین 1394/10/13
    شادی کردن، امری فطری است. در اسلام نیز به شادی و نشاط اهمیت زیادی داده شده است.[1] چنان‌که پیامبر(ص) و معصومان(ع) در بسیاری از مواقع لبخند بر چهره داشته و با گشاده‌رویی با مردم برخورد می‌کردند. در روایت آمده است که رسول خدا(ص) زیاد ...
  • راه های رسیدن به اخلاص کدام است؟
    85877 اخلاص 1387/02/18
    اخلاص، یعنیخالص کردن و اخلاص در عمل و ایمان یعنی این که انگیزه اصلی در انجام کارها، بندگی و رضای ذات حق تعالی باشد، نه رضایت غیر او. برای رسیدن به مقام اخلاص هم باید موانع اخلاص یعنی، ریاکاری، دلبستگی به دنیا و وسوسه های شیطان را برطرف نمود ...
  • علاوه بر دستان حضرت عباس(ع)، دست چند نفر دیگر از سپاه امام حسین(ع) در روز عاشورا قطع شد؟
    10282 حوادث روز عاشورا 1396/10/10
    اگرچه نوع جراحت‌هایی که به یکایک شهدای کربلا وارد شده - با ذکر تمام جزئیات - در منابع تاریخی گزارش نشده است؛ از این‌رو ممکن است دست ده‌ها تن از شهدای کربلا در روز عاشورا قطع شده باشد. با این وجود نام چند نفر از آنها در منابع ...
  • چگونه می‌توان حال و تمیز را از یکدیگر تشخیص داد؟
    1628 صرف و نحو 1402/04/14
     الف) حال«حال» وصفی اضافی(غیر رکن) و منصوب است که دلالت بر هیئت و حالت موصوف خود(ذوالحال) می‌کند.[1] مانند «صَبیاً» در آیه «... وَ آتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا».[2] ما حکمت را به او هدیه دادیم در حالی که هنوز کودک بود.حال سه شکل دارد: یا مفرد (غیر جمله) ...

پربازدیدترین ها