جستجوی پیشرفته
بازدید
5041
آخرین بروزرسانی: 1397/02/15
خلاصه پرسش
با آنکه قواعد دانش منطق برای همگان شناخته شده است، پس چرا اندیشمندان اختلاف نظر دارند؟
پرسش
اگر پدیده‌ها و عناصری که مطالعه می‌کنیم برای همه‌ی ما یکسان هستند و قواعد فکری و منابع ادراکی ما هم یکسان یا بسیار مشابه‌اند، پس چرا تا این حد میان نظریات اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد؟
پاسخ اجمالی
اصل وجود اختلاف در میان جوامع بشری امری طبیعی بوده، و حتی گاه وجود عقل و طبیعت بشری نیز چنین امری را اقتضا می‌کند؛ زیرا عوامل محیطی و شرایط روحی نیز گاهی بر منابع ادراکی تأثیرگذارند. اما همان‌گونه که می‌دانید این‌گونه نیست که تمام دانشمندان در تمام امور با هم اختلاف داشته باشند، بلکه در بسیاری از مباحث بین دانشمندان اختلاف نظر نیست، یا عده‌ی زیادی از دانشمندان در یک یا چندین مسئله علمی متفق بوده و اختلاف ندارند.
نکته‌ی اساسی این است که رسیدن به حق و حقیقت وابسته به دو چیز است:
یکی این‌که انسان در مباحث نظری بر اساس مبانی عقل نظری عمل کند و به مرحله جزم برسد.[1] و دیگر این‌که در مباحث عملی بر اساس عقل عملی رفتار کند، نه بر اساس هوا و هوس.[2]
خداوند در قرآن می‌فرماید:« از آنچه به آن آگاهى ندارى، پیروى مکن؛ چرا که گوش و چشم و دل، همه مسئول‌اند».[3] و جایی دیگر می‌‌‌فرماید: «و بیشتر آنها، جز از گمان (و پندارهاى بی‌اساس)، پیروى نمی‌کنند (در حالی‌که) گمان، هرگز انسان را از حقّ بی‌‏‌نیاز نمی‌‌‏سازد (و به حق نمی‌‌‏رساند)».[4] و از سوی دیگر در موارد متعدد پیروی از هوا و هوس را عامل انحراف می‌‌داند: «اى داوود! ما تو را خلیفه و (نماینده خود) در زمین قرار دادیم پس در میان مردم بحق داورى کن، و از هواى نفس پیروى مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد کسانى که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدى بخاطر فراموش کردن روز حساب دارند».[5]
خداوند در آیات فراوانی به این نکته اشاره می‌کند که اختلاف اندیشمندان بر اثر تکبر، پیروی از هوای نفس و ... می‌باشد. [6]
اگر هوای نفس نباشد باز هم به نظر می‌‌رسد اختلاف دانشمندان به جهت عدم رعایت شرایط در یکی از این دو حوزه است؛ و این مطلب تا حدودی طبیعی است؛ زیرا اوّلاً: دانشمندان معصوم نیستند و نمی‌توانند قواعد منطق را دقیقاً در موار خاص بازیابی کنند. و ثانیاً: بخشی از خطاها نیز عمدی نیست. نهایت این‌که باید مراقب بود آگاهانه و از روی اختیار، انگیزه‌‌های غیر اخلاقی مانند تکبر، غرور، تعصب، عداوت، حسادت و هوا و هوس‌‌های نفسانی در مسائل علمی دخالت نداد؛[7] و در تحقیق و تفحص، سستی و تنبلی را راه نداد.
 
 

[1]. ر. ک: 32735.
[2]. ر. ک: 29222.
[3]. «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً». اسراء، 36.
[4]. «وَ ما یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنی‏ مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ بِما یَفْعَلُونَ». یونس، 36.
[5]. ص، 26.
[6]. آل عمران، 19؛ شوری، 14؛ جاثیه، 17؛ بینه، 4 و ...
[7]. ر. ک: 29154.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها