جستجوی پیشرفته
بازدید
5411
آخرین بروزرسانی: 1399/04/18
خلاصه پرسش
خداوند در قرآن، خود را چهارمی از سه نفر و ششمی از پنج نفر اعلام کرده و آن‌را مخالف توحید نمی‌داند، اما در فرازی دیگر عقیده مسیحیان که خداوند سومی از سه‌ نفر است، را کفر اعلام می‌کند. دلیل این ناهمخوانی چیست؟!
پرسش
با سلام؛ چرا در آیه 7 سوره مجادله: «ما یَکُونُ مِنْ نَجْوى‏ ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلاَّ هُوَ سادِسُهُم...»، اگر بگوییم خداوند چهارمی از سه تاست این توحید است، ولی در آیه‌ی 73 سوره مائده: «لقد کفر الذین قالوا إن الله ثالث ثلاثۀ و...»، اگر بگوییم خداوند سومی از سه تا است، کفر است؟!
پاسخ اجمالی

خداوند در قرآن می‌فرماید: «لَقَدْ کَفَرَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنْ لَمْ یَنْتَهُوا عَمَّا یَقُولُونَ لَیَمَسَّنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ». آنها که گفتند: «خداوند، یکى از سه خدا است»، بیقین کافر شدند، معبودى جز معبود یگانه نیست و اگر از آنچه می‌گویند دست برندارند، عذاب دردناکى به کافران آنها خواهد رسید.[1]

«ثالث ثلاثه»، به معنای یکی از سه تا است؛ یعنی بر هر یک از سه تا منطبق می‌شود؛ چون مسیحیت سه حقیقت را خدا می‌دانند: پدر، پسر و روح القدس؛ و ثالث بر هر یک منطبق می‌شود؛ نظیر این‌که سه چیز کنار هم باشند، در این‌جا به وجود هر یک عدد سه محقق می‌‌گردد.[2]

به بیان دیگر، در ابواب مختلف انجیل‏ها آمده: پدر خدا است؛ پسر خدا است؛ روح خدا است؛ خداوند این مطلب را این‌گونه گزارش داده که آنها اعتقاد دارند: خدا سومی از سه تا است؛ یعنی یکى از سه چیزى است که به ترتیب عبارت‌اند از: 1. پدر، 2. پسر، 3. روح،؛ بنابراین کلمه «الله» و «خدا»، بر هر یک از این سه چیز منطبق است.[3]

به همین جهت در ادامه آیه خداوند می‌فرماید: «معبودى جز معبود یگانه نیست»: «وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلَّا إِلهٌ واحِدٌ». این جمله گفتار آنهایى را که می‌گفتند: «خدا سومی از سه تا است»: «إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ» رد می‌کند؛ زیرا بیان می‌دارد که ذات پروردگار متعال، ذاتى است که به هیچ وجه پذیراى کثرت نیست، خداوند از همه‌ی جهات یگانه است، و در زمانی هم که متصف به صفات می‌شود در آن لحاظ هم متکثر نیست، و آن صفات چیزى را بر ذات او نمی‌افزایند، پس باید گفت خداى تعالى ذاتاً و از همه‌ی جهات یگانه است؛ چون هر چیزى را بخواهیم در عالم فرض و یا در عالم وهم و یا در عالم خارج، به  حقیقت خداوند بیفزائیم، مخلوق خدا است.[4]

اما آنچه در سوره مجادله آمده است: «آیا نمی‌دانى که خداوند آنچه را در آسمان‌ها و آنچه را در زمین است می‌داند هیچ‌گاه سه نفر با هم نجوا نمی‌کنند، مگر این‌که خداوند چهارمین آنها است، و هیچ‌گاه پنج نفر با هم نجوا نمی‌کنند، مگر این‌که خداوند ششمین آنها است، و نه تعدادى کمتر و نه بیشتر از آن، مگر این‌که او همراه آنها است هر جا که باشند، سپس روز قیامت آنها را از اعمالشان آگاه می‌سازد؛ چرا که خداوند به هر چیزى دانا است».[5]

منظور از چهارم بودن خدا براى سه نفر اهل نجوا و ششم بودن براى پنج نفر اهل نجوا، این است که خدا با ایشان است در علم و اطلاع بر سخنان پنهان و سرى آنها؛[6] و معنایش این است که: هر جا عده‌ای فرض شود که مشغول نجوا هستند، خداى تعالى همان‌جا است، و شنوا و داناى به سخنان ایشان است؛ نه این‌که خداى تعالى به صورت یک انسان در کنار آن سه نفر قرار می‌گیرد و تعداد آنان‌را تبدیل به چهار نفر می‌کند؛ زیرا خداى سبحان منزه از جسمیت و مبراى از مادیت است.[7]

به بیان دیگر، آیه‌ی سوره‌ی مجادله نشانگر آن نیست که این 4 نفر و 6 نفر خدایند، بلکه ناظر به این موضوع است که خدا با همه موجودات است و به هیچ موجودی بدون خدا قابل تصور نیست. و بر این اساس پس از استفاده از دو مورد یعنی عدد سه و پنج به صورت قاعده کلی فرموده: نه کمتر از آن(عدد سه) و نه بیشتر از آن(عدد شش) نیست، مگر این‌که خدا با آنها است: «و لا أدنی من ذلک و لا أکثر إلّا هو معهم»؛ هر عاقلی از این تعبیر به خوبی برداشت می‌کند که هیچ‌یک میلیارد نفری نیست، مگر آن‌که خدا یک میلیارد و یکمین نفر آنان است، اما عقیده مسیحیان که در آیه 73 سوره مائده تبیین شده، آن است که خدا تنها در سه موجود خلاصه شده و دیگران باید با این سه موجود مرتبط باشند تا قوام وجودیشان برقرار باشد و این همان شرک است؛ چون در آیه مجادله، قوام وجودی همگان به یک خدای واحد است و در این‌جا به خدایان سه‌گانه.

 


[1].«لَقَدْ کَفَرَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنْ لَمْ یَنْتَهُوا عَمَّا یَقُولُونَ لَیَمَسَّنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ». مائده، 73.

[2]. ر. ک: طیب سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 435، تهران، اسلام، چاپ دوم، 1378ش.

[3]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین،المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 6، ص 70- 71، قم،دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.

[4]. همان.

[5]. «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ ما یَکُونُ مِنْ نَجْوى‏ ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلاَّ هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى‏ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلاَّ هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ما کانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ». مجادله، 7.

[6]. ر. ک: 104336.

[7]. ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 184- 185.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها