جستجوی پیشرفته
بازدید
9728
آخرین بروزرسانی: 1397/06/21
خلاصه پرسش
امام علی(ع) در دوران خلافتش، چه رویکردهایی برای بهبود وضعیت اقتصادی جامعه داشتند و در نهایت آیا سطح زندگی مردم بالا رفته و فقر ریشه‌کن شد؟
پرسش
آیا این درست است که در پنج سال حکومت امام علی(ع)، همه مردم خانه و خوراک و پوشاک داشتند و از نظر اقتصادی نسبت به خلیفه‌های دیگر بهتر بودند؟ با سند و مدرک بگویید. در منابع معتبر سنی‌ها در این‌باره چه چیزی آمده است؟
پاسخ اجمالی
ابتدا باید گفت، آنچه حکومت امام علی(ع) را از دیگر حکومت‌ها متمایز می‌کند، عدالت محور بودن حضرتشان است، نه سطح زندگی جامعه. به عبارتی ایشان اگرچه حتی خود شخصاً به فعالیت‌هایی می‌پرداختند که رشد اقتصادی را در پی داشت و نیز توصیه‌هایی در مورد رفتارهایی که به رشد اقتصادی می‌انجامد داشتند، اما بیشتر تلاش ایشان در ارتباط با تقسیم عادلانه - و نه تنها مساوی - منابع موجود بین اقشار جامعه بود.
گفتنی است که دولت‌ها و حکومت‌ها در آن زمان، در موضوعات اقتصادی نقشی حاشیه‌ای داشته و تقریباً تمام فعالیت‌های اقتصادی توسط افراد جامعه و بخش خصوصی مدیریت می‌شد. درآمدهای حکومت، منحصر به مالیات‌هایی بود که از صاحبان مشاغل دریافت می‌شد و احیاناً برخی غنائمی که از نبردها به دست می‌آمد و طبیعتاً در مناطق، زمان‌ها و شرایط گوناگون، سطح زندگی افراد اجتماع تغییر می‌کرد.
بر این اساس، ‌هیچ‌گاه ادعا نمی‌کنیم که مردمی که در دوران خلافت امام علی(ع) حضور داشتند، از بهترین زندگی‌ها برخوردار بودند.
آنچه در منابع حدیثی و تاریخی آمده این است که امام علی(ع) - چه در زمان حکومت و چه در زمان خانه‌نشینی - برای از بین بردن فقر در جامعه اقدامات و توصیه‌هایی داشتند، که به برخی از آنها اشاره می‌شود:
1. رفع تبعیض در تقسیم اموال بیت ‌المال[1]
امام علی(ع) در ابتدای بیعت مردم با ایشان، فرمودند:‌ «شما بندگان خدا هستید و مال نیز، متعلق به خداوند است و من آن‌را به صورت مساوی میان شما تقسیم می‌کنم و کسى بر کسى را برترى نخواهم داد، مگر به تقوا...».[2] لذا امام على(ع) وقتی به عبیدالله بن ابى رافع دستور داد که به هرکس سه دینار بدهد، مورد اعتراض سهل بن حنیف قرار گرفت و گفت: این شخص غلام من بوده که دیروز او را آزاد کردم. امام(ع) فرمود: «همه سه دینار خواهند گرفت و من کسى را بر دیگرى برترى نخواهم داد».[3]
البته این تقسیم کاملاً مساوی در مواردی انجام می‌شد که قرار بر آن بود که حکومت وقت به تمام افراد جامعه بدون در نظر گرفتن شغلشان مبلغی را اختصاص دهد وگرنه طبیعی است که اگر فردی تمام و یا بیشتر وقت خود را به امور محوله از طرف حکومت مشغول نموده، نباید دریافتی‌اش برابر با فردی باشد که در خانه‌اش مشغول استراحت است و از سرمایه پدری می‌خورد!
از همین رو امام در عهدنامه مالک، توصیه‌هایی مرتبط با برخی امتیازات مالی در پرداخت‌ها دارد.
2. برگرداندن اموال بخشیده شده در زمان خلفا به بیت ‌المال
امام علی(ع) فرمود: «بدانید هر زمینى که عثمان آن‌را بخشید و هر ثروتى که آن‌را از اموال خداوندى هدیه کرد، به بیت المال باز می‌گردد؛ چرا که حقوق گذشته را چیزى از میان نمی‌برَد و اگر این ثروت‌ها را بیابم در حالى که مهریه زنان شده یا در شهرها توزیع شده است، به جایگاهش باز می‌گردانم؛ چرا که عدالت را گشایشى است و هر آن‌کس که عدالت برایش تنگ باشد، ستم بر او تنگ‌تر خواهد بود».[4]
3. آباد کردن زمین‌ها و وقف آن برای مردم.[5]
4. سامان بخشیدن به مالیات
امام علی(ع) در مورد اصلاح مالیات به مالک اشتر سفارش کردند: مالیات و بیت ‌المال را به گونه‌ای بررسی کند که صلاح مالیات دهندگان باشد؛ زیرا بهبودی مالیات و مالیات دهندگان عامل اصلاح امور دیگر اقشار جامعه است.[6]
5. وضع قوانین خاص
برای نمونه؛ امام علی(ع) زکات را منحصر به مواد نُه گانه نمی‌دانست و براى اسب‌هایى که به چراگاه می‌رفتند، در هر سال دو دینار زکات وضع کرد.[7] البته این جزء موارد مستحبی پرداخت زکات است. هر چند برخی از فقیهان، به احتیاط لازم، مال التجاره (مال سرمایه و کسب و کار) را یکی از موارد پرداخت زکات می‌دانند.[8]
با وجود این همه زحمات حضرت علی(ع)، نمی‌توان به طور کلی، چنین ادعایی را مطرح نمود که سطح زندگی مادی مردم در دوران نسبتاً کوتاه خلافت امام علی(ع) بالاتر از تمام حکومت‌های دیگر بوده؛ زیرا چنان‌که در اول نوشتار هم گفتیم، سطح زندگی مردم، تابع عوامل بسیاری است که نوع حکومت را تنها‌ یکی از آنها می‌توان ارزیابی کرد.

[2]. ابن عقده کوفى، احمد بن محمد، فضائل أمیر المؤمنین(ع)، ص 91، قم، دلیل ما، چاپ اول‏، 1424ق؛ طوسى، محمد بن حسن‏، الأمالی، ص 729، قم، دار الثقافة، چاپ اول‏، 1414ق؛ ابن أبی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، محقق، ابراهیم، محمد ابوالفضل،‏ ج 7، ص 37، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.
[3]. شرح نهج البلاغة، ج ‏7، ص 38.
[4]. ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام، ج ‏1، ص 396، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ دوم‏، 1385ق؛ شرح نهج البلاغة، ج ‏1، ص 269.
[6]. ر. ک: ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، محقق، غفاری، علی اکبر، ص 137 – 138، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[7]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 3، ص 530، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها