جستجوی پیشرفته
بازدید
8068
آخرین بروزرسانی: 1393/11/13
خلاصه پرسش
چرا شیخ محمد غزالی در گفتاری یک مشروب‌خوار را فردی مؤمن و برتر از خودش پنداشته و خود را مبتلا عنوان می‌کند؟
پرسش
شیخ محمد غزالی گفته است: «روزی به مردی که معتاد به شراب‌خواری بود گفتم: آیا به سوی خداوند باز نمی‌گردی و توبه نمی‌کنی؟ آن مرد با حالتی رنجور و با چشمانی پر از اشک گفت: ای شیخ برایم دعا کن. شیخ گفت: به حال او رقت پیدا کرده و با تأمّل در حالش با خود گفتم: اگر گریه‌اش به علت خجالت از خداوند و گریه‌ای است که انسان گناه‌کار به خاطر مخالفت با خداوند از چشمش جاری می‌شود همانا او مؤمن و من مبتلایم حال آن‌که او از من التماس دعا دارد. به خود گفتم: چه بسا می‌شد که حال من بدتر از او باشد اگر چه من هرگز خمر نخورده‌ام ولی در محیطی زندگی کرده‌ام که چنین اموری رواج نداشته است». نظر شما درباره این کلام چیست؟ بخصوص آن فقره که می‌گوید: «بدرستی او مؤمن و من مبتلایم».
پاسخ اجمالی
۱. صرف نظر از صحت این داستان و یا مستند آن، قصد گوینده این جملات، تأیید شخص شراب‌خوار یا تأیید کار زشت و حرام او نیست. بلکه گوینده از زاویه دیگری به این مطلب نگاه کرده است. او ابتدا خود را در مقام اصلاح شخص گناه‌کار قرار می‌دهد ولی بعد از این‌که آن شخص، از کار خود اظهار ناراحتی می‌کند و می‌پذیرد که به خطا رفته است، غزالی در مقام محاسبه نفس خود قرار می‌گیرد و مانع این می‌شود که خود را از او برتر و بهتر ببیند.
۲. در روایات نیز بسیار تأکید شده است که نباید کسی خود را برتر و بهتر از دیگران ببیند؛ امام صادق(ع) فرمود: «اگر کسی خود را برتر از دیگری دانست، او جزو مستکبران خواهد بود». سپس در جواب راوی که پرسید: اگر کسی را در حال گناه ببینیم و ما خود را از او بهتر بدانیم چه طور؟ فرمود: «هرگز، هرگز؛ زیرا ممکن است که خداوند آن گناه را از آن شخص بیامرزد، ولی تو را برای محاسبه نگه ‌دارد. مگر داستان حضرت موسی(ع) و ساحران را نخوانده‌ای؟!».[1]
۳. این روایت و امثال آن، به ما می‌آموزد که نباید خود را با افراد گناه‌کار مقایسه کرده و خود را برتر از آنها بدانیم؛ چرا که ممکن است او توبه کند و از طرفی دیگر ممکن است که ما در آینده دچار گناه شویم.[2]
۴. در قصه مذکور، شیخ غزالی، به همین آموزه عمل کرده و نفس خود را توبیخ کرده، تا مبادا خود را از آن گناه‌کار بهتر بداند. او برای این‌که دلیلی منطقی برای این موضوع بیاورد، شرایط محیطی او را با خود سنجیده و گفته: شاید اگر من هم در آن شرایط قرار می‌گرفتم به همان گناه مبتلا می‌شدم.
۵. اما این‌که غزالی، آن گناه‌کار را مؤمن خوانده، به این دلیل است که از حالات آن شخص و متأثر‌شدنش، چنین دریافت که خود او نیز به گناه‌کار بودنش اعتراف دارد و از کار خود راضی نیست و دوست دارد آن‌را ترک کند. این نشانه این است که آن گناه‌کار به خدا و دین و احکام آن ایمان دارد و شراب‌خواری را عملی حرام و گناه می‌داند و از خدای خود شرمنده است. اما به دلایل مختلف؛ مانند اعتیاد و یا داشتن اراده ضعیف، نتوانست این عادت خود را ترک کند.
۶. از این‌که خود را مبتلا معرفی کرده، معنایش این است که همه انسان‌ها در معرض آزمایش و امتحان الهی هستند و ممکن است مرتکب نشدن گناه، خود راهی برای نفوذ شیطان در او باشد و همان‌طور که در روایت آمده، ممکن است که موجب ایجاد تکبر در انسان شود. و یا این‌که ممکن است انسان در آینده به گمراهی مبتلا شود و شخص گناه‌کار در آینده توبه کند و اهل نجات شود. همان‌گونه که ساحران فرعون، با این‌که در مقابل پیامبر خدا ایستاده و با حضرت موسی(ع) نبرد کردند، ولی در نهایت به او ایمان آورده و به درجه والای شهادت در راه خدا نایل شدند.
 

[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏8، ص 128، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. البته این در ارتباط با افرادی است که احتمال توبه آنان می‌رود و نیز انسان می‌تواند با نگاهی دیگر، نسبت به برتری خود بر گناهکاران در حال حاضر، شکرگزار باشد. ر. ک: پاسخ 29322.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها