جستجوی پیشرفته
بازدید
8803
آخرین بروزرسانی: 1393/01/25
خلاصه پرسش
آیا علاوه بر شیاطین و منافقان، حسادت همکیشان مسلمان و تهدید گروه های تکفیری نیز از آزمایش‌های دشوار الهی به شمار می‌آیند؟
پرسش
معنای این روایت و شرح و توضیح آن چیست؟ «عن أبی حمزة قال: سمعت أبا جعفر(ع) یقول: إن الله عزّ وجلّ أخذ میثاق المؤمن على بلایا أربع (الاولى) أیسرها علیه: مؤمن مثله یحسده و الثانیة: منافق یقفو أثره و الثالثة شیطان یعرض له یفتنه و یضله و الرابعة: کافر بالذی آمن به یرى جهاده جهادا فما بقاء المؤمن بعد هذا».
پاسخ اجمالی
انسان با ایمان برای نیل به رستگاری، باید از مشکلات و آزمایش‌های مختلفی عبور کند. امام باقر(ع) می‌فرماید خداوند از مؤمنان پیمان گرفته که آمادگی داشته باشند تا دست کم با چهار مورد از دشواری‌ها روبرو شده و در مقابل آنها صبر پیشه کنند تا بتوانند ایمان خود را مستقر کنند. این چهار مورد عبارت‌اند از: مؤمن همکیشی که نسبت به او حسادت می‌ورزد، منافقی که تنها به دنبال عیب‌یابی می‌باشد، شیطانی که همیشه به دنبال فریب او است و افراد تکفیری که جنگ با او را جهادی مقدس می‌پندارند. اینها مشکلات و آزمایش‌هایی است که برای افراد با ایمان به وجود می‌آید.
 
پاسخ تفصیلی
برای نیل به ایمان واقعی، موفقیت در آزمون‌های جسمی و روحی دشوار بسیاری لازم است.
امام باقر(ع) چهار مورد از این آزمون‌ها را چنین بیان می‌کند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَخَذَ مِیثَاقَ‏ الْمُؤْمِنِ‏ عَلَى‏ بَلَایَا أَرْبَعٍ أَیْسَرُهَا عَلَیْهِ مُؤْمِنٌ مِثْلُهُ یَحْسُدُهُ وَ الثَّانِیَةُ مُنَافِقٌ یَقْفُو أَثَرَهُ وَ الثَّالِثَةُ شَیْطَانٌ یَعْرِضُ لَهُ یَفْتِنُهُ وَ یُضِلُّهُ وَ الرَّابِعَةُ کَافِرٌ بِالَّذِی آمَنَ بِهِ یَرَى جِهَادَهُ جِهَاداً فَمَا بَقَاءُ الْمُؤْمِنِ بَعْدَ هَذَا»؛[1] خدا از مؤمن براى چهار بلا پیمان گرفته که آسان‌ترین(در برخی نسخه‌ها سخت‌ترین) آنها حسادت مؤمنى همکیش اوست. منافقى که او را دنبال کند [تا نقطه ضعفى به دست آورد و آن‌را در میان همگان آشکار سازد]، شیطانى [از جن یا انس] که او را گمراه کند یا فردی تکفیری که جنگ با او را جهادی مقدس می‌پندارد، از دیگر افرادی هستند آزمون‌های دیگر مؤمن به شمار می‌آید. پس با این همه گرفتارى، مؤمن چقدر توان خواهد داشت؟!
همین روایت با کمی اختلاف در منابع دیگر نیز ذکر شده است[2] که در ذیل به اختلافات در نقل آنها اشاره خواهیم کرد. برخی منابع، این روایت را از پیامبر(ص) نیز نقل کرده‌اند.[3]
این روایت دارای قسمت‌های مختلفی است که باید به صورت مجزا از هر یک سخن گفت.
1. «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَخَذَ مِیثَاقَ‏ الْمُؤْمِنِ عَلَى‏ بَلَایَا أَرْبَعٍ‏»؛ میثاق از ماده «وثق» به معنای پیمان و عقد است.[4] از این عبارت می‌توان تفسیری این‌گونه داشت که؛ مؤمن طبیعتاً برای نیل به مقصود باید در آزمون‌هایی موفق شود.
 خداوند -بنابر این روایت- از مؤمن پیمان گرفته که آمادگی داشته باشد با این چهار مورد - یا برخی از آنها - برخورد کرده و در مقابل آنها صبر پیشه کند تا بتواند ایمان خود را مستقر کرده و بر مؤمن بودن خود باقی بماند. البته طبیعی است که در مقابل این مشکلات و آزمایش‌ها، انسان باید از خداوند کمک بگیرد؛ زیرا یقیناً به تنهایی توان عبور از این مصائب را ندارد و به همین جهت در قرآن آمده: «اى مؤمنان! جا پای گام‌هاى شیطان نگذارید و هر که دنباله‌رو شیطان باشد [باید بداند که] شیطان به کار بسیار زشت و عمل ناپسند فرمان می‌دهد و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، هرگز احدى از شما [از عقاید باطل و اعمال و اخلاق ناپسند] پاک نمی‌شد، ولى خدا هر که را بخواهد پاک می‌کند و خدا شنوا و داناست».[5]
2. «أَیْسَرُهَا عَلَیْهِ»؛ ‌در برخی از منابع عبارت «أَشَدُّهَا عَلَیْهِ» آمده است[6] که به نظر می‌رسد تعبیر دوم درست است. این تعبیر اگرچه ممکن است در نگاه اول به تمام این چهار بلا برگشت کند، اما روایات دیگری وجود دارد که نشان می‌دهد تعبیر «أَشَدُّهَا عَلَیْهِ» تنها بر مورد اول یعنی «مُؤْمِنٍ‏ یَحْسُدُهُ‏» صادق است: امام صادق(ع) به سماعه فرمود: مؤمن از چهار چیز رها نیست، همسایه‏اى که آزار دهد، شیطانى که تلاش در  گمراهی‌اش کند، منافقى که دنبالش گیرد و مؤمنى که بر او حسد برد، گفتم قربانت مؤمنى که بر او حسد برد؟!! فرمود: اى سماعه این از همه بر او سخت‏تر است، گفتم چطور؟ فرمود از او بد گوید و دیگران از او باور کنند».[7] روایات دیگری نیز وجود دارند که بر این موضوع دلالت دارند.[8]
توجه به این نکته ضروری است که بنابر این روایات تنها تعبیر «أَشَدُّهَا عَلَیْهِ» درست می‌باشد و تعبیر «أَیْسَرُهَا عَلَیْهِ» به نظر اشتباه می‌رسد و احتمال دارد به جهت اختلاف در رسم الخط کوفی و نقطه نداشتن آن، این دو کلمه اشتباه شده‌اند.
3. «مُؤْمِنٌ مِثْلُهُ یَحْسُدُهُ»؛ در برخی منابع نیز عبارت «مُؤْمِنٌ مِثْلُهُ یَقُولُ مِثْلَ قَوْلِهِ وَ یَحْسُدُهُ» آمده است.[9] در این تعبیر؛ اگر چه در ظاهر اطلاق دو کلمه «مؤمن» و «حسود» به یک نفر هم‌خوانی ندارند، اما به نظر می‌رسد هیچ یک از این دو به معنای کامل در مورد آنها صدق نکند؛ ایمان به معنای کامل در آن شخص وجود ندارد، بلکه مقداری از ایمان در او رسوخ پیدا کرده است و همچنین حسادت نیز به معنای تام و تمام آن در او وجود ندارد.
4. «مُنَافِقٌ یَقْفُو أَثَرَهُ»؛ یعنی آن شخص در ظاهر به دستورات اسلام عمل می‌کند، اما در واقع منافق است و ایمانی ندارد و تنها به دنبال این می‌باشد که عیوب مؤمن را پیدا کرده و آن‌را برای دیگران فاش سازد و این‌گونه شخصیت او را زیر سؤال ببرد.[10]
5. «شَیْطَانٌ یَعْرِضُ لَهُ یَفْتِنُهُ وَ یُضِلُّهُ»؛ مقصود اراده شیطان است که بر گمراه کردن مؤمنان تعلق گرفته[11] و این اراده و قصد را شیطان در زمان خلقت آدم گفته بود: «... لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقِیمَ»[12] همچنین شیطان در این عبارت شامل شیطان انس و جن می‌شود.[13]
6. «کَافِرٌ بِالَّذِی آمَنَ بِهِ یَرَى جِهَادَهُ جِهَاداً» افرادی که با زیر سؤال بردن برخی عقاید فرد با‌ ایمان، او را تکفیر کرده و جنگ با او را جهادی مقدس می‌پندارند!
7. «فَمَا بَقَاءُ الْمُؤْمِنِ بَعْدَ هَذَا»؛ آری! چقدر مشکل و سخت است که انسان بتواند از این آزمون‌ها و مشکلات سربلند بیرون بیاید و به همین جهت است که همیشه تعداد غیر مؤمنان از مؤمنان واقعی بسیار بیشتر بوده است؛ لذا باید برای هر آن و حتی کمتر از آنی به خدا تکیه کرد و از او مدد خواست.
 

[1]. کوفی اهوازی، حسین بن سعید، المؤمن، ص 21، مؤسسة الإمام المهدی(عج)، قم، ‏1404ق؛ محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 9، ص 15، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1408ق.
[2]. طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 285، المکتبة الحیدریة، نجف اشرف، چاپ دوم، 1385ق.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 249، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق
[4]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 13، ص 25، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1360ش.
[5]. نور، 21: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیْطانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى‏ مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ».
[6]. مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 285.
[7]. «یَا سَمَاعَةُ لَا یَنْفَکُّ الْمُؤْمِنُ مِنْ خِصَالٍ أَرْبَعٍ مِنْ جَارٍ یُؤْذِیهِ وَ شَیْطَانٍ یُغْوِیهِ وَ مُنَافِقٍ یَقْفُو أَثَرَهُ وَ مُؤْمِنٍ‏ یَحْسُدُهُ‏ ثُمَّ قَالَ یَا سَمَاعَةُ أَمَا إِنَّهُ أَشَدُّهُمْ عَلَیْهِ قُلْتُ کَیْفَ ذَاکَ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ فِیهِ الْقَوْلَ فَیُصَدَّقُ عَلَیْهِ»؛ شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 229، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1362ش؛ فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 2، ص 292، انتشارات رضی، قم، چاپ اول، 1375ش.
[8]. الکافی، ج ‏2، ص 250.
[9]. مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 285.
[10]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 65، ص 218، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[11]. سروی مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی (الاصول و الروضة)، محقق، مصحح، شعرانی، ابو الحسن، ج 19، ص 189، ‌المکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1382ق.
[12]. اعراف، 16: گفت: «... من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین می‌کنم!».
[13]. مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج ‏9، ص 312.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها