کد سایت
az22080
کد بایگانی
59487
نمایه
تفاوت حالت احتضار و سکرات موت
طبقه بندی موضوعی
حقانیت مرگ,لغت شناسی
خلاصه پرسش
فرق بین «سکرات موت» با «احتضار» چیست؟
پرسش
فرق بین «سکرات موت» با «احتضار» چیست؟
پاسخ اجمالی
واژه «احتضار» از باب «افتعال» و از ریشه «حضر» به معنای حاضر شدن است. برخی گفتهاند به این دلیل که مرگ و فرشتگان قبض روح برای شخص حاضر میشوند، به این حالت، حالت احتضار میگویند.[1] به کسی که چنین حالتی برایش رُخ داده، «مُحتَضَر» گفته میشود.[2] شروع وقت احتضار زمانی است که روح به حلقوم میرسد.[3] در این زمان، شخص مشرف بر مرگ میشود و به طور کلی از دنیا روی برمیگرداند و رو به سوی عالم آخرت میکند.
بر اساس تعدادی از روایات، در این لحظه پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) و فرشتگانی که وظیفه قبض روح را دارند، نزد او حاضر میشوند.[4]
«سکرات»، جمع «سکرة» است. «سکرة» در قرآن آمده است.[5] این کلمه در اصل به معنای خارج شدن از جریان طبیعی خود میباشد. بنابراین، واژه «سکرة»؛ یعنی به وجود آمدن اختلال در مسیر زندگی دنیوی و وقوع اضطراب و تغییر شدیدی که انسان هنگام مرگ و جدا شدن از علایق دنیوی با آن روبرو میشود.[6] سکرات مرگ، حالتی شبیه به حالت مستی است.[7]
در بیان تفاوت این دو عبارت، میتوان گفت: سکرات موت، اتفاقاتی است که هنگام قرار گرفتن شخص در حالت احتضار، برای او پیش میآید.
بر اساس تعدادی از روایات، در این لحظه پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) و فرشتگانی که وظیفه قبض روح را دارند، نزد او حاضر میشوند.[4]
«سکرات»، جمع «سکرة» است. «سکرة» در قرآن آمده است.[5] این کلمه در اصل به معنای خارج شدن از جریان طبیعی خود میباشد. بنابراین، واژه «سکرة»؛ یعنی به وجود آمدن اختلال در مسیر زندگی دنیوی و وقوع اضطراب و تغییر شدیدی که انسان هنگام مرگ و جدا شدن از علایق دنیوی با آن روبرو میشود.[6] سکرات مرگ، حالتی شبیه به حالت مستی است.[7]
در بیان تفاوت این دو عبارت، میتوان گفت: سکرات موت، اتفاقاتی است که هنگام قرار گرفتن شخص در حالت احتضار، برای او پیش میآید.
[1]. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج 3، ص 272، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش.
[2]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، ج 6، ص 253، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.
[3]. صدر الدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، شرح اصول الکافی، ج 2، ص 232، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، 1383ش.
[4]. هاشمى خویى، میرزا حبیب الله، حسن زاده آملىٍ، حسن، کمرهاى، محمد باقر، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 6، ص 42 - 43، تهران، مکتبة الاسلامیة، چاپ چهارم، 1400ق.
[5]. ق، 19.
[6]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 5، ص 160 - 161، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.
[7]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 254، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.