در ارتباط با این آیه بسیار گفته شده است که برخی از پرسش و پاسخهای موجود در این زمینه را میتوانید ذیل همین آیه در پایگاه مشاهده نمایید.
در این آیه، خدای مهربان حکمی را در مورد نشوز زنان صادر نموده که شاید خشن به نظر آید: «وَ اضْرِبُوهُنَّ».
اما باید گفت مقصود از «زدن»، در اینجا اعمال قدرت و درهم کوبیدن جسم و اندام لطیف زن نیست. اگر چه در نگاه ابتدایی در مورد سومین تاکتیک توصیه شده در قرآن - بعد از پند و دوری کردن از زنان در بستر- چنین تصور شود که اسلام دست مرد را باز گذاشته تا هرگونه بخواهد و با اعمال قدرت، همسرش را در برابر خود تسلیم نماید، در حالیکه هرگز چنین نیست و به این موضوع در پاسخهای دیگر پرداخته شد.
اما آنچه را که در مورد واژهی «تخافون» در این آیه میتوان گفت آن است که قطعاً منظور از خوف(ترسیدن) تنها مجرد احتمال نافرمانی نیست، تا این اشکال مطرح شود که این مسئله خلاف عدالت است؛ زیرا مجرد احتمال نمیتواند توجیهی برای حکم به زدن باشد. بلکه همانگونه که مفسران گفتهاند خوف در اینجا به معنای علم است؛ یعنی اگر یقین به مخالفت پیدا شد.[1] چنانکه در داستان جناب خضر(ع) در مورد کشتن آن جوان تعبیر به «خشینا» کرده است: «وَ أَمَّا الْغُلامُ فَکانَ أَبَواهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشینا أَنْ یُرْهِقَهُما طُغْیاناً وَ کُفْرا».[2] که ترس در اینجا به معناى علم و یقین است؛ یعنى ما میدانستیم که اگر او بماند چنین حادثه ناگوارى در آینده براى پدر و مادرش اتفاق میافتد.[3]
البته برخی هم گفتهاند؛ خوف و احتمال زمانی رخ خواهد داد که نشانههای نشوز به تدریج در زن ظاهر شده و روز به روز در حال تقویت باشد و تقریبا این اطمینان به وجود آمده باشد که زن سر ناسازگارى را داشته و در صدد متلاشی کردن بنیاد خانواده است.[4]
بر این اساس، معنای خوف در این آیه، مجرد احتمال نافرمانی در مسائل زناشویی نیست، تا اشکال شود که این حکم قصاص قبل از جنایت است.[5]
گفتنی است که زن وظیفهای ندارد که در تمام امور دستورات همسر خود را اجرا کند. به عنوان نمونه، اگر زنی درخواست شوهرش مبنی بر شاغل شدن در یک اداره، آشپزی و نظافت خانه، رفتن به یک مهمانی و اموری از این دست را نپذیرد، ناشزه به شمار نخواهد آمد.
[1]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 10، ص 7، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
[2]. کهف، 80.
[3]. ر. ک: (کشته شدن نوجوان به دست حضرت خضر)، 139.
[4]. رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق، حکمت، علی اصغر، ج 2، ص 49، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، 1371ش؛ طباطبائی، سید محمد حسین،المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 345، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[5]. ر. ک: (تنبیه زنان بر اساس آیۀ نشوز)، 408.؛ (قرآن و نشوز زنان)، 432؛ (مقصود از نشوز زن)، 60270.