در قرآن کریم اشاره شده است ماه بعد از خورشید بیرون میآید:
«وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها؛ وَ الْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا»؛[1] به خورشید و گسترش نور آن سوگند! و به ماه در آن هنگام که بعد از آن درآید.
با توجه به اینکه از نگاه ساکنان زمین، پشت سر هم مشاهدهشدن خورشید و ماه در روز و شب به صورت قاعدهای دائمی نبوده و این موضوع نیز چیزی نیست که در زمان نزول آیات نیز بر همگان واضح بوده باشد، در مورد اینکه مراد از دنبالهروى ماه از خورشید در این آیات چیست، مفسران، چند احتمال را مطرح نمودهاند:
- از آنجا که نور ماه برگرفته از نور خورشید است، بر این اساس دنبالهروی ماه از خورشید، حالتى دائمى است.[2]
- سوگند موجود در آیه، سوگندی دائمى نیست، بلکه اشاره به دو حالت و وضعیت ماه دارد: یکى ایامى که ماه به صورت هلال در مىآید، و دوم آن زمانی است که تمام قرص آن روشن مىشود.[3] که در این دو زمان، ماه در پی خورشید مشاهده میشود.
- اگرچه در برخی روزها نیز ماه دیده میشود و در برخی شبها نیز ماه مشاهده نمیشود؛ اما میدانیم که جلوهگر شدن ماه تنها زمانی خواهد بود که خورشید غروب کرده باشد. بر این اساس، این تعبیر در حقیقت به ماه شب چهارده که ماه در موقع بدر کامل است، اشاره دارد؛ زیرا ماه در شب چهاردهم تقریبا مقارن غروب آفتاب سر از افق مشرق برمیدارد، و چهرهی پرفروغ خود را ظاهر کرده و سلطهی خویش را بر پهنهی آسمان تثبیت میکند، و چون از هر زمان جالبتر و پرشکوهتر است، به آن سوگند یاد شده است.[4]
در نتیجه باید گفت؛ خورشید نمادی از روز و ماه نمادی از شب است و این آیه با استفاده از این نمادها در صدد بیان توالی شب و روز است و این منافات با آن ندارد که:
الف) خورشید و ماه در یک خط مستقیم نباشند.
ب) در برخی روزها که خورشید وجود دارد، ماه هم مشاهده شود.
ج) در برخی شبها نیز ماه قابل مشاهده نباشد.
زیرا همانگونه که گفته شد، ماه و خورشید نشانهی نمادینی از شب و روز هستند که در یک مسیر پیوسته به دنبال هم میآیند.
در تفسیری باطنی از آیه، خورشید به پیامبر اسلام(ص) و ماه به امام علی(ع) تفسیر شده است. [5]
[1]. شمس، 1 – 2.
[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 296، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417 ق.
[3]. همان.
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 27، ص 40، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374 ش.
[5]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 8، ص 50، حدیث 12، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407 ق.