یکی از افرادی که توانست روز عاشورا در مکتب انسانساز امام حسین(ع) به فیض شهادت برسد، و نام خود را در میان شهدای کربلا ثبت نماید، أبوثمامه، عمرو (عمر)[1] بن عبداللّه صائدی[2](صیداوی)[3] انصاری است.[4] برخی نیز نام وی را زیاد بن عمرو بن عریب بن حنظله بن دارم بن عبداللّه صائدى ذکر کردهاند.[5]
تربیت ابوثمامه در مکتب اهلبیت(ع)
وی از قبیلهی هَمدان[6] و بزرگان شیعه و شجاعان عرب بود[7] که از اصحاب امام علی(ع) به شمار میآمد.[8] در برخی از منابع معاصر آمده که وی در تمام جنگهای امام علی(ع) حضور داشت و بعد از شهادت ایشان در کنار امام حسن(ع) بود و بعد از مرگ معاویه وی نیز او جزو نویسندگان نامه برای دعوت از امام حسین(ع) به سمت کوفه بود.[9]
گزارش اخیر باید مورد بررسی تاریخی بیشتری قرار گیرد.
نقش ابوثمامه در کوفه
جناب مسلم بن عقیل پس از ورود به کوفه، فرماندهی سپاه تمیم و همدان را به عهدهی ابوثمامه گذاشت.[10] علاوه بر این مسئولیت، به دلیل آشنایی ابوثمامه با اسلحه، مسئولیت خرید سلاح و مدیریت اموالی که به مسلم داده میشد نیز به عهدهی وی گذاشته شد. به همین دلیل، هنگامی ابن زیاد غلام خود معقل را با مقداری پول برای جاسوسی نزد مسلم فرستاد، مسلم که گمان میکرد معقل نیز یکی از شیعیان است، بعد از بیعت با او، پولی که آورده بود را به ابوثمامه تحویل داد.[11]
نقش ابوثمامه در کربلا
ابوثمامة بیعتش با امام حسین(ع) را نشکست و از کوفه خارج شده و به سپاه آن حضرت پیوست. در کربلا نیز گزارشهایی از او وجود دارد.
1. دفاع از امام(ع) قبل از روز عاشورا
عمر بن سعد بعد از ورود به کربلا، کثیر بن عبداللّه شعبى که مردى جسور، آدمکش و حیلهگر بود را خدمت امام(ع) فرستاد تا علّت آمدنش را بپرسد. کثیر به سوى امام(ع) آمد. ابوثمامه با دیدن او به امام(ع) گفت: بدترین و خونریزترین و حیلهگرترین مردم روى زمین نزد شما میآید؛ از این رو خود ابوثمامه به سوى کثیر رفت و از وی خواست قبل از ملاقات با امام(ع) شمشیر خود را کنار بگذارد، اما کثیر نپذیرفت. ابوثمامه پیشنهاد داد دست وی بر قبضه شمشیر کثیر باشد، اما باز هم کثیر نپذیرفت. اینجا بود که ابوثمامه خطاب به او گفت: پیامت را به من بگو تا من به امام(ع) برسانم و اجازه نمیدهم که با این وضع نزد به ملاقات امام بروی؛ زیرا تو مرد فاجرى هستی. در نتیجه کثیر دست خالی به سوى ابن سعد برگشت.[12]
2. یادآوری نماز به امام(ع)
روز عاشورا آتش جنگ شعلهور بود و از سپاه دشمن حتی اگر بیست نفر هم کشته میشدند، چون تعدادشان زیاد بود هیچ نمودی نداشت، اما شهادت یکی دو نفر از یاران حسین(ع) در سپاه اندک ایشان کاملاً به چشم میآمد. در همین گیر و دار بود که ابوثمامه خطاب به امام حسین(ع) گفت: فدایت شوم! دشمن به شما نزدیک شده و البته شما شهید نخواهید شد تا من قبل از شما کشته شوم! اما دوست دارم در حالى خدا را ملاقات نمایم که نماز ظهر را خوانده باشم. امام حسین(ع) سرش را رو به آسمان کرد و فرمود: نماز را به یاد آوردى، خدا تو را از نمازگزاران قرار دهد. بله! اکنون اول وقت نماز است. سپس فرمود: از دشمن بخواهید که براى اقامه نماز فرصتى به ما بدهند، آنان ابتدا پذیرفتند و امام و یارانش مشغول بپا داشتن نماز شدند. حصین بن نمیر جسارت کرده و گفت: نمازت پذیرفته نمیشود!... .[13]
شهادت ابوثمامه
با اجازهی امام حسین(ع) ابوثمامه بعد از مالک بن دودان و قبل از ابراهیم بن حصین اسدی به میدان رفت و اینگونه شعر حماسی میخواند:
«عَزَاءً لِآلِ الْمُصْطَفَى وَ بَنَاتِهِ عَلَى حَبْسِ خَیرِ النَّاسِ سِبْطِ مُحَمَّدٍ
عَزَاءً لِزَهْرَاءِ النَّبِی وَ زَوْجِهَا خِزَانَةِ عِلْمِ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ أَحْمَدَ
عَزَاءً لِأَهْلِ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ کلِّهِمْ وَ حُزْناً عَلَى حَبْسِ الْحُسَینِ الْمُسَدَّدِ
فَمَنْ مُبْلِغٌ عَنِّی النَّبِی وَ بِنْتَهُ بِأَنَّ ابْنَکمْ فِی مَجْهَدٍ أَی مَجْهَدٍ»؛[14]
به آل مصطفی و دخترانش به دلیل گرفتار شدن بهترین انسانها یعنی نوهی پیامبر(ص) تسلیت میگویم. و تسلیت به حضرت زهرا(س) و شوهرش که پس از پیامبر(ص) گنجینه دانش خدایند. و به تمام مردم مشرق و مغرب تسلیت میگویم و برای گرفتاری حسین(ع) ناراحتم. پس چه کسی این پیام مرا به پیامبر(ص) و دخترشان میرساند که فرزندت در وضعیت دشواری گرفتار شده و چه وضعیت دشواری!
او سرانجام بعد از شهادت حر[15] به دست قیس بن عبداللّه صائدى به شهادت رسید.[16]
در زیارت ناحیه اینگونه بر این شهید درود فرستاده شده است: «اَلسَّلَامُ عَلَى أَبِی ثُمَامَةَ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الصَّائِدِی».[17] و در زیارتی دیگر میخوانیم: «السَّلَامُ عَلَى أَبِی ثُمَامَةَ الصَّیدَاوِی [الصائدی[.[18]
[1]. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 494، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1419ق.
[2]. رسان، فضیل بن زبیر، تسمیة من قتل مع الحسین ع ، ص 156، قم، آل البیت ع، چاپ دوم، 1406ق.
[3]. حسینی موسوی، محمد، تسلیة المُجالس و زینة المَجالس (مقتل الحسین ع)، محقق و مصحح: حسون، کریم فارس، ج 2، ص 291، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1418ق؛ ر. ک: «علم امام حسین (ع) در عاشورا و یادآوری نماز»، 100774.
[4]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الابواب(رجال طوسی)، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 103، قم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ سوم، 1427ق.
[5]. ابن حزم اندلسی، ابو محمد علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص 395، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اوّل، 1418ق.
[6]. تسمیة من قتل مع الحسین ع ، ص 156.
[7]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 5، ص 364، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[8]. تسمیة من قتل مع الحسین ع، ص 156.
[9]. سماوی، شیخ محمد بن طاهر، ابصار العین فی أنصار الحسین(ع)، ص 119، قم، دانشگاه شهید محلاتی، چاپ اول، 1419ق.
[10]. دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص 238، قم، منشورات الرضی، 1368ش.
[11]. تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 5، ص 364.
[12]. ابومخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعة الطف، محقق، مصحح، یوسفی غروی، محمد هادی، ص 183 – 184، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1417ق.
[13]. تسلیة المُجالس و زینة المَجالس، ج 2، ص 291.
[14]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب ع، ج 4، ص 104 -105، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[15]. وقعة الطف، ص 229 – 230.
[16]. تسمیة من قتل مع الحسین(ع)، ص 156.
[17]. المزار الکبیر، ص 494.
[18]. ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج 2، ص 713، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1367ش.