احمد بن یحیی بن جابر بن داود، مشهور به بغدادی و بلاذری، از ادیبان،[1] شاعران،[2] مورخان، نسبشناسان، و جغرافیدانهای[3] قرن سوم هجری بود.
بلاذری اهل شعر هم بود و بیشتر هجویات میگفت. وی اشعاری در مدح مأمون عباسی سرود؛[4] اما گاهی نیز با بد زبانی آبروى مردم را میبرد.[5] وی بعدها با متوکل عباسی همنشین[6] و از ندیمان وی شد.[7]
ابوالحسن، ابوجعفر، ابوبکر،[8] و ابومحمد[9] از لقبهای او است.
بلاذری زاده بغداد است؛[10] اما تاریخ ولادتش معلوم نیست.
بر اساس برخی از گزارشها وی برای تقویت حافظهی خود به نوشیدن شربت بلاذر مبادرت کرد و به همین جهت او را بلاذرى نامیدهاند.[11]
اساتید بلاذری
بلاذری در عراق از عفان بن مسلم، عبدالاعلى بن حماد، عبدالواحد بن غیاث، شیبان بن فروخ، علی بن مدینی، عبداللّه بن صالح عجلی، مصعب زبیری، اباعبید بن سلام، إسحاق بن ابی اسرائیل، خلف بزار، اباربیع زهرانی، عمرو ناقد، حسین بن علی بن اسود عجلی، عثمان بن أبیشیبه، ابو الحسن علی بن محمد مدائنی، محمد بن سعد، محمد بن صباح دولابی، محمد بن حاتم سمین، عباس بن ولید نرسی، و أحمد بن إبراهیم دانش آموخت.
بلاذری بعدها به دمشق رفت و در آنجا از هشام بن عمار و اباحفص عمر بن سعید کسب علم کرد. پس از آن راهی حمص شد از محمد بن مصفی، و در أنطاکیه از محمد بن عبدالرحمن بن سهم، احمد بن برد علومی را آموخت.[12]
شاگردان بلاذری
یحیى بن ندیم، احمد بن عمار، ابویوسف یعقوب بن نعیم بن فزاره، از شاگردان وی بودند.[13]
آثار بلاذری
کتابها و آثار بلاذری عبارتاند از: البلدان الصغیر، البلدان الکبیر(که نتوانست آنرا کامل کند)، انساب الاشراف و اخبارهم،[14] ( الاخبار و الانساب،[15] جمل انساب الاشراف،[16])، عهد أردشیر،[17] و الفتوح.[18]
اعتبار کتاب انساب الاشراف
بلاذری در کتاب انساب الاشراف آیاتی مانند آیهی تطهیر،[19] و روایات متعددی مانند حدیث ولایت،[20] عقد اخوت،[21] حدیث منزلت،[22] و احادیث بسیار دیگر را در فضیلت امام علی(ع) نقل کرد،[23] و امام علی(ع) را اولین مؤمن به رسول خدا(ص) معرفی میکند.[24]
وی در این کتاب به شرح زندگی امام حسین(ع) و وقایع کربلا و روز عاشورا پرداخت؛[25] لذا این کتاب یکی از مهمترین منابع تاریخی در زمینهی وقایع عاشورا به شمار میآید.
این اثر با این ویژگیهای مثبت؛ اما به طور قطع نمیتوان گفت هر آنچه در آن آمده معتبر و یا بدون اعتبار است؛ بلکه هر گزارش باید با انطباق بر دیگر گزارشهای تاریخی و روایی بررسی شده و نتیجهی مناسب به دست آید.
وفات
بر اساس برخی از گزارشهای تاریخی، بلاذرى در اواخر عمر دچار وسواس شد[26] و برای تقویت حافظهی خود به نوشیدن شربت بلاذر مبادرت کرد و چون در این کار افراط کرد دچار جنون شد و به دار المجانین برده شد.[27] و سرانجام در سال 279 هجری[28] و در روزگار حکومت معتمد عباسی[29] از دنیا رفت.[30]
[1]. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 11، ص 65، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
[2]. حموی، شهاب الدین أبوعبدالله یاقوت بن عبدالله، معجم الأدباء(إرشاد الأریب إلی معرفة الأدیب، محقق، إحسان عباس، ج 2، ص 531، بیروت، دارالغرب الإسلامی، چاپ اول، 1414ق.
[3]. ابن شداد، محمد بن على، الأعلاق الخطیرة فی ذکر أمراء الشام و الجزیرة، محقق، سوردل، دومینیک، دهان، سامى، عباره، یحیى زکریا، ج3 ، ص 587، دمشق، المعهد العلمی الفرنسی للدراسات العربیة، چاپ اول، 1953م.
[4]. البدایة و النهایة، ج 11، ص 65.
[5]. معجم الأدباء، ج 2، ص 531.
[6]. ابن عساکر، ابو القاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 6، ص 75، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1415ق.
[7]. معجم الأدباء، ج 2، ص 530.
[8]. البدایة و النهایة، ج 11، ص 65
[9]. تاریخ مدینة دمشق، ج 12، ص 250.
[10]. معجم الأدباء، ج 2، ص 530.
[11]. ابن ندیم بغدادی، محمد بن إسحاق، الفهرست، ص 164، بیروت، دار المعرفة، چاپ دوم، 1417ق.
[12]. تاریخ مدینة دمشق، ج 6، ص 74.
[13]. همان، ص 75.
[14]. سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة، ج 1، ص 585، قم، کتابخانه عمومى حضرت آیت الله العظمى مرعشى نجفی، چاپ اول، 1410ق.
[15]. الفهرست، ص 164.
[16]. معجم الأدباء، ج 2، ص 534.
[17]. الفهرست، ص 164.
[18]. معجم الأدباء، ج 2، ص 534.
[19]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 2، ص 104، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق.
[20]. همان، ص 108.
[21]. همان، ص 91.
[22]. همان، ص 94.
[23]. همان، ص 89 – 188.
[24]. همان، ص 92.
[25]. همان، ج 3، ص 228.
[26]. البدایة و النهایة، ج 11، ص 65.
[27]. الفهرست، ص 164.
[28]. الأعلاق الخطیرة فی ذکر أمراء الشام و الجزیرة، ج 3، ص 587.
[29]. البدایة و النهایة، ج 11، ص 65.
[30]. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق، تدمری، عمر عبد السلام، ج 20، ص 290، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق.