برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید انواع محالات را بررسی نمود.
محالات و امور ممتنع از یک جهت، به دو دسته تقسیم میشوند: محالات عقلی، و محالات عادی.
محالات عقلی، خود دو دستهاند:
الف) محالات ذاتی: اموری که ذاتاً محال و ناشدنی هستند، بدون اینکه امری در این بین دخالتی داشته باشد، مانند اجتماع نقیضین و جمع بین وجود و عدم.
ب) محالات وقوعی: به لحاظ ذات خود محال نیستند، اما وقوع آنها مستلزم تحقق محال ذاتی است، مانند وجود معلول بدون علت.
اما محالات عادی: اموری هستند که وقوع آنها، تنها با نظر به قوانین معمول و شناخته شده طبیعی، ناممکن مینماید، اما تحقق آنها ممتنع و محال نیستند. مانند تبدیل عصا به اژدها و شفای بیمار، بدون دارو و دیگر معجزات، که هیچکدام غیرممکن و ناشدنی نیستند، بلکه جهل ما نسبت به علل خاص وقوع آنها موجب میگردد که آنها را از گروه محالات و ممتنعات به حساب آوریم. [1]
حال باید گفت که دعا کردن در امور محالات عقلی صحیح نیست. یعنی شخص برای رسیدن به امری که محال است دعا کند و آنرا از خدا بخواهد. به عنوان مثال؛ دعا کند که خداوند متعال را با چشم سر ببیند که طبق آیات قرآن امر محالی است.[2]
اما در مورد محالات عادی با جستجویی که صورت گرفته روایتی که دعا کردن در محالات عادی را حرام کرده باشد، یافت نشده است؛ بلکه در سیره ائمه اطهار(ع) دیده میشود که آنحضرات(ع) در مواردی – مانند شفای تمام بیماران و برطرفشدن فقر از تمام دنیا و ... - که از نظر عادی محال است دعا میکردند. این اهتمام به حدی بود که اگر کسی در این زمینه کمکاری میکرد، توصیههایی از جانب ائمه اطهار(ع) به آنان میشد.
ابوبصیر در این زمینه میگوید: خدمت امام صادق(ع) از تنگدستی شکایت کردم. حضرتشان ناراحت شد و سپس فرمود بگو: «اللَّهُمَّ إِنَّک تَکفَّلْتَ بِرِزْقی وَ رِزْقِ کلِّ دَابَّةٍ، یا خَیرَ مَدْعُوٍّ، وَ یا خَیرَ مَنْ أَعْطی، وَ یا خَیرَ مَنْ سُئِلَ، وَ یا أَفْضَلَ مُرْتَجًی، افْعَلْ بِی کذا وَ کذا؛ خدایا! به درستی که تو [خود را] پابند کردهای به روزی من و روزی هر جنبنده. ای بهترین خوانده شده! و ای بهترین کسی که عطا کرده! و ای بهترین کسی که سؤال شده! و ای بهترین امید داشته شده!» و بعد حاجت خود را بخواه.[3]
در باره روایت مورد سؤال نیز اولا با جستجویی که صورت گرفته چنین روایتی در منابع معتبر یافت نشد، ثانیا: با فرض وجود چنین روایتی که دعا کردن در برخی از امور محال را منع کرده باشد، مقصود از محال، محال ذاتی و عقلی است. بر این اساس خواستن درمان و شفای بیمارهای سخت و لاعلاج مشکلی ندارد، زیرا این امور محال ذاتی و عقلی نیستند.
[1]. ر. ک : «تعلق نگرفتن قدرت خدا بر امور محال»، 362.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 551، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.