کد سایت
fa113631
کد بایگانی
131832
نمایه
صور موجودات
طبقه بندی موضوعی
تجرد یا مادیت صور نوعی,عالم مثال
خلاصه پرسش
منظور از صور موجودات که در عالم مثال وجود دارد چیست؟ آیا حوادث این عالم از عالم مثال نازل شده و سپس به آن عالم برمیگردد؟ آیا این موضوع با اختیار انسان منافات ندارد؟
پرسش
با سلام؛ متن زیر برگرفته از تفسیر المیزان در مورد حقیقت رؤیا است:
«عالم دوم عالم مثال است که مافوق این عالم قرار دارد، به این معنا که وجودش مافوق وجود این عالم است (نه اینکه فوق مکانى باشد) و در آن عالم نیز صور موجودات هست؛ اما بدون ماده، که آنچه حادثه در این عالم حادث میشود از آن عالم نازل میگردد و باز هم به آن عالم عود میکند، و آن عالم نسبت به این عالم و حوادث آن، سمت علیت و سببیت را دارد».
سؤالاتی در مورد این بیان داشتم که لطفا به هر کدام جداگانه جواب دهید.
1. منظور از صور موجودات چیست؟ و آیا وسایل ساخته بشر مانند انواع ماشینها نیز این صور را دارند؟
2. آیا حوادث فقط از آن عوالم نازل میشود یا هر چیز دیگر؟
3. منظور از عود دوباره حوادث به آن عالم چیست؟
4. آیا این نزول با اختیار انسان منافات ندارد؟ به عبارت دیگر، آنچه از آنجا نازل میشود شامل افعال انسان نیز میشود؟
پاسخ اجمالی
- منظور از صُوَر در اینجا، صورت طبیعی یا همان نوع است؛ یعنی موجودات طبیعی.
- مقصود از حوادث، همان پدیده است و نه تنها حوادث به معنای وقایع ناگوار.
- مراد از عود دوباره این است که حقایق هستی همانگونه در ابتدا و در سیر نزولی به ترتیب و بر اساس رعایت سلسله مراتب نازل میشود؛ یعنی ابتدا از عالم عقل به عالم مثال و از آنجا به عالم ماده تنزل پیدا میکنند، در سیر صعودی نیز باید سلسله مراتب رعایت گردد؛ یعنی ابتدا به عالم مثال و سپس به عالم عقل ترقی و عروج میکند.
- رعایت سلسله مراتب و تطبیق عالم عقل و عالم مثال و عالم ماده با هم، با اختیار انسان منافات ندارد؛ زیرا در تمام مراتب فعل و پدیده با تمام خصوصیات تعیین و مقدر میگردد و در مورد افعال انسان یکی از ویژگیهای آن اختیاری بودن است. بنابراین، همانگونه که مکان و زمانِ فعل انسان از قبل در عالم عقل و مثال تعیین شده است، ویژگی اختیار و ارادیبودن نیز تعیین و مقدر شده است.[1]
برای اطلاع بیشتر میتوانید با جستوجوی کلمات مناسب و یا با مراجعه به طبقات موضوعی متناسب و مرتبط به مطالب بیشتری در این زمینه دستیابید.
[1]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، نهایة الحکمة، ص 302 – 306 و 313 – 322، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ پنجم، 1404ق.