اگرچه در مورد زیارت قبور - از جمله زیارت حرم اهلبیت(ع) - بیشتر به روایات صادره از پیامبر اسلام(ص) و ائمه(ع) استناد میشود، با اینحال برخی آیات قرآن نیز به این مسئله اشاره داشته و میتواند مستندی برای جواز زیارت قبور باشد:
- خدای متعال در سورهی توبه میفرماید: «وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى قَبْرِهِ...»؛[1] هرگز بر هیچیک از آنها (منافقان) که مُردند نماز نخوان! و بر قبرشان نایست (طلب مغفرت و رحمت مکن)؛ چرا که آنها به خدا و رسولش کافر شده و در حال فسق مردند.
مفسران با استدلال به این آیه، ایستادن کنار قبر و دعا کردن را عبادتی مشروع میدانند؛ زیرا اگر چنین نبود خدای سبحان از این عمل تنها نسبت به منافقان نهی نمیکرد، بلکه به پیامبرش میفرمود که به کنار هیچ قبری -حتی قبور مؤمنان - نرو و برای صاحب قبرها طلب مغفرت نکن![2]
- هنگامی که اصحاب کهف از خواب 309 ساله خود بیدار شدند و پس از مدتى از دنیا رفتند، مردم در مورد مزارشان دچار اختلاف نظر شدند که قرآن کریم، این اختلاف را با این عبارات بیان کرده است:
«گروهى میگفتند: بنایى بر آنها بسازید [تا براى همیشه از نظر پنهان شوند] پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است، ولى گروهی که از رازشان آگاهى یافتند (و آنرا معجزهاى بر رستاخیز دیدند) گفتند ما مسجدى در کنار (مدفن) آنها میسازیم [تا خاطره آنان فراموش نشود و مورد زیارت قرار گیرند]».[3]
از این آیات چنین برمیآید که بعد از فوت اصحاب کهف مردم به کنار قبرهایشان آمده و بنا و مسجدى در کنار آن ساختند، و خداوند نیز به نوعی این رفتارشان را مورد تأیید قرار داد.[4]
از طرفی، دلیلی وجود ندارد که مجاز بودن بنای مسجد در کنار مدفن اولیای خدا، ویژه اصحاب کهف باشد، پس میتوان نتیجه گرفت که ساخت عبادتگاهی در کنار مرقد آن بزرگواران مخالف آموزههای قرآنی نیست.
[1]. توبه، 84.
[2]. ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 5، ص 87، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 365، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 8، ص 72، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[3]. «فَقالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذینَ غَلَبُوا عَلى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِدًا». کهف، 21.
[4]. ر. ک: مدرسی، سید محمد تقی، من هدی القرآن، ج 6، ص 391، تهران، دار محبی الحسین، چاپ اول، 1419ق.