قرآن کریم در سوره مبارکه محمد(ص) پس از بیان برخی از احکام جنگ و جهاد میفرماید:
«وَ الَّذِینَ قُتِلُواْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ. سَیهَدِیهِمْ وَ یُصْلِحُ بَالهَمْ. وَ یُدْخِلُهُمُ الجْنَّةَ عَرَّفَهَا لهَمْ»؛[i]
کسانى که در راه خدا کشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را نابود نمیکند. به زودى آنها را هدایت میکند و کار آنها را اصلاح خواهد کرد. و آنها را در بهشت که ویژگیهایش را براى آنان بازگو کرده داخل میکند.
پرسشی که در اینجا ممکن است به ذهن آید این است که هدایت شهدا پس از شهادت به چه معنا است؟ آیا هدایت به معنای راهنمایی به راه راست در زندگی دنیایی و قبل از مرگ و شهادت نیست؟!
مفسران چندین پاسخ در مورد این پرسش ارائه کردهاند:
- بسیاری مفسران بر این باورند که منظور از هدایت در این آیه، هدایت به مقامات عالی، فوز بزرگ، و رضوان الهی است؛[ii] یعنی هدایت به منازل سعادت و کرامت آنان در بهشت،[iii] یا هدایت به راه بهشت[iv] است.
به عبارت دیگر؛ هدایت بعد از شهادت، یعنی راه بهشت و جایگاه ابدی و قطعی این شهیدان را به آنها نشان داده و بر مقام و منزلت آنان میافزایند، نه آنکه مانند هدایت در دنیا، مسیر مشخصی را برای آنان تعیین کرده و از آنان بخواهند تا با اختیار خود در این مسیر حرکت نمایند.
- برخی معتقدند مقصود آیه، تثبیت و باقی گذاشتن آنان بر هدایتی است که در دنیا در مسیرش گام برمیداشتند.[v]
- بعضی بر این باورند که مراد، راهنمایی آنان هنگام پاسخدادن به سؤال نکیر و منکر است.[vi]
- تعدادی از مفسران نیز میگویند مقصود، کسانی است که هنوز ملحق به شهدا نشدند.[vii]
البته این تفسیر مخالف ظاهر قرآن به نظر میرسد.
در هر حال، از این تعبیر قرآن کریم، و همچنین آموزههایی که در روایات آمده،[viii] میتوان چنین برداشت کرد که انسان پس از مرگ نیز در سیر و حرکت است، و در آنجا نیز به هدایت و کمک خداوند نیاز دارد، و اینگونه نیست که انسان به صورت خودکار و بدون کمک خداوند وارد بهشت شود. در هر صورت وابستگی در ذات و نهاد انسان و تمام موجودات نهفته است و در هیچ حالی از خداوند بینیاز نیستند.
[i]. محمد، 4-6.
[ii]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 21، ص 404، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[iii]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 226، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[iv]. طبرسى فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 4، ص 118، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1377 ش
[v]. شیبانى، محمد بن حسن، نهج البیان عن کشف معانى القرآن، ج 5، ص 25، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، چاپ اول، 1413ق.
[vi]. تسترى، ابو محمد سهل بن عبدالله، تفسیر التسترى، ج 1، ص 145، بیروت، منشورات محمدعلى بیضون، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1423ق.
[vii]. قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج16، ص 230، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش.
[viii]. «نُورُهُمْ یَسْعى بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ». قال: أئمة المؤمنین نُورُهُمْ یَسْعى بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ حتى ینزلوا منازلهم». عروسى حویزى، عبد على بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 375، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.