گاه یک فرد با آنکه مالک مال غیرمنقولی؛ مانند زمین، چاه و ... نیست؛ اما بر اساس قوانین و یا با توجه به توافق طرفین، دارای حقی دائمی در آن مال میشود. در متون فقهی، از چنین حقی با عنوان «حق ارتفاق» یاد میکنند.[1]
حق آشامیدن و یا هر نوع بهرهبرداری دیگر از یک چاه و یا یک نهر آب، حق گذر از ملک دیگری برای رسیدن به مقصد، حق مجرا و یا حق عبور شبکههای آب، فاضلاب، برق، گاز و ... از ملک دیگران به سمت ملک خود و ... همگی از مصادیق «حق ارتفاق» هستند.
در دانش حقوق نیز تعریف این حق، تفاوت چندانی با آنچه در متون فقهی از آن یاد شده ندارد، و در آنجا نیز «حق ارتفاق» عبارت است از: حق کسی در ملک دیگری، برای کمال استفاده از ملک خود.
حقوقدانان در تعریف حق ارتفاق میگویند: «حق ارتفاق» حقی است که به موجب آن، صاحب ملکی به اعتبار مالکیت خود، میتواند از ملک دیگری استفاده کند؛ مانند حق عبور، یا ناودان و یا حق داشتن پنجره. مثلاً کسی برای آبیاری و یا رفتن به ملک خود، میتواند از ملک دیگری عبور کند.[2]
[1]. ر.ک: جلالى زاده، جلال، مبادى و اصطلاحات علم فقه، ص 144، تهران، احسان، چاپ اول، 1387ش.
[2]. ر. ک: جرجس، جرجس، معجم المصطلحات الفقهیة و القانونیة، مصحح، ناشف، انطوان، ص 38، بیروت، الشرکة العالمیة للکتاب، چاپ اول، 1996م.