واژه «محررا» از ماده «تحریر» به معناى آزاد کردن است. و یکبار در آیه 35 سوره آل عمران آمده است:
«إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ ما فی بَطْنی مُحَرَّراً...»؛[1] آنگاه که همسر عمران گفت: پروردگارا! من نذر میکنم آنچه در شکم من است آزاد باشد.
گفتهاند حنه(همسر عمران) زنی عقیم بود که از فرزنددارشدن مأیوس شده بود. روزى زیر درختى نشسته بود و مرغى را دید که غذا در دهان جوجههاى خود میگذارد. وى از مشاهده علاقه آن مرغ به جوجههایش، از خدا خواست که فرزندی به او عنایت کند. و خدای متعال این درخواست او را اجابت نمود و به مریم(س) حامله شد.[2] سپس و همان زمانی که فرزندش را در شکم داشت، تصمیم گرفت تا او را «محرّر» نماید.
در همین زمینه، از امام صادق(ع) نقل شده است: خداوند به عمران وحى کرد که من فرزند مبارکی به تو خواهم داد که نابینایان، کران و پیسیها را شفا میدهد، و مردگان را به اذن حق زنده میکند. و او را برای بنیاسرائیل پیامبر میفرستم. عمران این مطلب را به همسر خود(حنه) خبر داد. و هنگامی که حنه حامله شد گفت: خدایا من نذر کردم فرزندی را که شکم دارم محرر گردانم: «فَتَقَبَّلْ مِنِّی»؛ (پس از من بپذیر).[3]
واژه «محررا» از ماده «تحریر» به معناى آزاد ساختن است، اما اینکه منظور از محرر در این آیه چیست؟ مفسران مطالبی را مطرح کردهاند؛ مانند:
- محرر، یعنی آزاد و خالص براى عبادت،[4] یعنى او را به عبادت بگمارم و هرگز براى کارهای شخصی خود از او کمک نخواهم.
- در بنیاسرائیل طفلى را که محرر میشد در کنیسهای منزل میدادند تا در آنجا خدمت کند و کارهای آنرا انجام دهد و تا زمانى که به سن بلوغ برسد، در آنجا معتکف باشد. البته او پس از بلوغ مخیر بود که در آنجا بماند، یا اینکه به هر جا خواست برود. [5]
- «مُحَرَّراً» یعنى آزاد براى خدمتگزارى بیت المقدس، به گونهاى که در اختیار من نباشد و او را براى انجام کارهاى خود به کار نگیرم.[6]
- طبیعی است مراد از آزاد کردن فرزند - چه به وسیله پدر باشد یا مادر - آزاد کردن او از بردگى نیست و دختر عمران برده نبود، تا مادرش او را آزاد کند؛ لذا تحریر(آزاد کردن) در این آیه، آزاد کردن از قید ولایتى است که والدین بر فرزند خود دارند، و با داشتن آن ولایت، او را تربیت میکنند، و در مقاصد خود به کار میبرند و اطاعتشان بر فرزند واجب است.
بنابر این، با آزاد کردن، فرزند از تسلطى که پدر و مادر بر او دارند خارج میشود، دیگر پدر و مادر، او را به خدمت نمیگیرند، و اگر این آزاد کردن به وسیلهی نذر و برای خدا انجام شود، معنایش این میشود که این فرزند در ولایت خدا داخل شود، تنها او را بپرستد و خدمت کند. و خدمت کردن به خدا این است که در مسجد، کلیسا و اماکن مقدسی که مختص عبادت خدا است خدمت کند، در حالى که اگر این نذر نبود، فرزند میبایست پدر و مادر خود را خدمت میکرد.[7]
- در فرهنگ آن زمان، محرر به فرزندانى گفته میشد که به خدمت معبد و خانه خدا در میآمدند، تا نظافت و سایر خدمات را بر عهده گیرند و به هنگام فراغت مشغول عبادت پروردگار شوند، و از آنجا که آنها از هرگونه خدمت به پدر و مادر آزاد بودند، به آنها «محرر» گفته میشد.[8]
گفتنی است؛ به صورت معمول، این پسران بودند که به خدمت معابد گماشته میشدند و این آیه نشانگر آن است که مادر مریم(س) نیز میپنداشت فرزندى که در شکم دارد پسر است، نه دختر؛ چون مناجاتى که با خدا دارد قاطعانه است و در آن شرط نکرده که اگر فرزندم پسر بود او را آزاد میکنم؛ بلکه به طور قطع گفت: «نَذَرْتُ لَکَ ما فِی بَطْنِی مُحَرَّراً».[9] و به همین دلیل بود که بر اساس آیه بعدی، مادر مریم بعد از زایمان و بعد از مشخصشدن اینکه فرزندش دختر است، در این نگرانی قرار گرفت که چگونه نذرش را ادا کند.
[1]. آل عمران، 35.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 2، ص 737، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[3]. همان.
[4]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 4، ص 66، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش.
[5]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 737؛ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 8، ص 203، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
[6]. مترجمان، ترجمه تفسیر جوامع الجامع، مقدمه، واعظ زاده خراسانی، ج 1، ص 405، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1377ش.
[7]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 170، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 3، ص 267، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
[8]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 524، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[9]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 170.