یکی از ادوات تأکید در زبان عرب، «نون تأکید» است که به دو صورت خفیفه(نون ساکن) و ثقیله(نون با تشدید) به کار میرود. این حروف تأکید تنها به انتهای فعلهای امر و مضارع، متصل شده و معنای آنرا به آینده اختصاص میدهد.
هر دو نوع خفیفه و ثقیله از این «نون» را میتوان در این فراز از آیه «لَیُسْجَنَنَّ وَلِیَکُونًا مِنَ الصَّاغِرِینَ» مشاهده کرد.[1] گفتنی است؛ با آنکه افعال هیچگاه دارای تنوین نمیشوند؛ اما گاهی نون خفیفه متصل به افعال را –مانند آیه یاد شده- به صورت تنوین مینگارند، که به هر حال در خواندن تفاوتی نمیکند.
در ارتباط با فعل امر(امر حاضر) و فعل مضارعی که لام امر بر سر آن وارد شده است(امر غایب و متکلم)، نون تأکید بدون هیچگونه شرطی میتواند بر آنها وارد شود. اما در ارتباط با دیگر وضعیتهای فعل مضارع، قواعدی وجود دارد که باید آنها را رعایت کرد، مانند:
- اگر فعل مضارع، مثبت بوده، برای آینده و جواب قسم باشد و نیز در ابتدای آن و بدون هیچ فاصلهای لام جواب قسم آمده باشد، حتما باید با توسط نون تأکید نیز مورد تأکید قرار بگیرد مانند: «وَتَاللَّهِ لَأَکِیدَنَّ أَصْنَامَکُمْ».
- در صورتی که فعل مضارع، منفی باشد، یا برای زمان حال باشد و یا چیزی مانند «قَد» میان لام جواب قسم و فعل مضارع فاصله بیندازد، ورود نون تأکید ممنوع خواهد بود.
- در دیگر موارد و بستگی به نوع سخن، تأکید به نون جایز بوده و یا حتی نیکو خواهد بود؛ اما استفاده از نون تأکید در آنها نسبت به دو گزینه قبلی کمتر است.
همانگونه که گفته شد، اثر معنایی این حرف، علاوه بر تأکید، تخصیص زمان فعل به آینده است، ولی آثار لفظی این حرف به شرح ذیل است:
الف) آثار مشترک میان نون خفیفه و ثقیله:
- مبنی شدن فعل مضارع به فتح: در صورتی که نون تأکید بدون فاصله -مانند فاصله شدن ضمیر بین فعل و نون تأکید- به فعل مضارع متصل شود، آنرا مبنی بر فتح میکند. همچنین اگر فعل مضارع، مجزوم به لام امر یا حرف جازم دیگری باشد که قابل جمع با نون تأکید باشد، فعل مضارع مبنی بر فتح میشود.
- مبنی شدن فعل مضارع به سکون: در صورتی که نون مؤنث، بین فعل و نون تأکید فاصله اندازد، فعل مضارع مبنی بر سکون خواهد شد.
- مبنی شدن فعل امر به فتح: در صورتی که فعل امر بدون فاصله متصل به نون تأکید شود، مبنی بر فتح میشود. مانند: «اشکرن من أحسن إلیک».
- معمول چنین فعل مؤکدی بر آن مقدم نمیشود، مگر اینکه شبه جمله (یعنی ظرف یا جار و مجرور) باشد.
ب) احکام مختص به نون خفیفه:
- طبق نظر برگزیده، نون تأکید خفیفه پس از الف مثنی یا دیگر الفها قرار نمیگیرد.
- طبق نظر برگزیده، نون تأکید خفیفه پس از نون مؤنث و بدون فاصله، قرار نمیگیرد و اگر متکلم بخواهد چنین فعلی را با نون تأکید کند، باید از نون مشدده(مثقله) استفاده کند، بر این اساس، موارد کاربرد نون ثقیله بیشتر از نون خفیفه خواهد بود.
- طبق نظر مشهور در صورتی که پس از نون خفیفه حرف ساکنی قرار بگیرد، در تلفظ حذف میشود؛ یعنی نون تأکید با آنکه در نوشتار وجود دارد؛ اما خوانده نمیشود. مانند «لا تتعودَنْ الْحلف» که ««لا تتعودَ الْحلف» خوانده میشود.
البته برخی معتقدند که در این حالت نون تأکید باید مکسور شود و گفته شود: «لا تتعودَنِ الْحلف».
- هنگام وقف بر نون تأکید خفیفه باید آنرا تبدیل به «الف» نمود؛ مشروط به اینکه حرکت ماقبل آن فتحه باشد. مانند: «کَلَّا لَئِن لَّمْ یَنتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِیَةِ».[2]
- اما در صورتی که قبل از نون خفیفه، فتحه نباشد، یعنی ضمه یا کسره باشد، هنگام وقف باید حرف نون حذف شود و آنچه که هنگام تأکید از انتهای فعل حذف شده است برگردانده شود. به عنوان مثال، اگر بر فعل «لا تخافوا» نون تأکید خفیفه را آورده و به صورت «لا تَخافُنْ» بخوانیم، هنگام وقف، آنرا به صورت اولیه خود قبل از تأکید خواهیم خواند.[3]
[1]. ابن هشام، عبدالله بن یوسف، مغنی اللبیب، ص 443، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، چاپ چهارم.
[2]. علق، 15.
[3]. حسن، عباس، النحو الوافی، ج 4، ص 167-183، تهران، ناصر خسرو، چاپ دوم، 1367ش.