ریشههای «عسر» و «یسر» در برابر یکدیگرند. به عنوان نمونه واژۀ «عُسر» در معناى صعب، تنگ، دشوار، بدخلق، مشکل، سخت و سختشدن روزگار به کار مىرود و در مقابلش «یُسر»، به معنای آسان و راحتی است.[1]
ریشه «یسر» با 44 مرتبه تکرار و ریشه «عسر» با 12 مرتبه در قرآن کریم و در ارتباط با همین معانی اشاره شده مورد استفاده قرار گرفته و در مواردی در کنار هم نیز آمدهاند؛ مانند:
«فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً»، «سَیَجْعَلُ اللّٰهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً». و «یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْر»؛[2] خداوند براى شما آسانى میخواهد، و برایتان دشوارى نمیخواهد.
با این وجود، مشتقات دو ریشه «یسر» و «عسر» را بیشتر به صورت مستقل و جدای از هم، به مناسبتهای مختلف در قرآن مشاهده میکنیم؛ به عنوان نمونه از مشتقات «عسر» میتوان از آیات زیر یاد کرد:
- «قالَ لا تُؤاخِذْنی بِما نَسیتُ وَ لا تُرْهِقْنی مِنْ أَمْری عُسْراً»؛ گفت: مرا برای آنچه فراموش کردهام بازخواست مکن و کار را بر من سخت مگیر.
- «...یَقُولُ الْکافِرُونَ هذا یَوْمٌ عَسِرٌ»؛ آنروز کافران خواهند گفت: اینروز چه روز سختى است!
- «الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمنِ وَ کانَ یَوْماً عَلَى الْکافِرینَ عَسیراً»؛ آنروز فرمانروایى ویژه خداى رحمان خواهد بود، و براى کافران روزى بسیار دشوار است.
«عُسْرَة» نیز به معنای دشوارى در وجود مال،[3] و به عبارتی تنگدستی است:
«وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى مَیْسَرَةٍ»؛ و اگر (بدهکار) تنگدست بود، تا هنگام توانایى مهلتش دهید.
«عسر» و «عسیر» وصفاند به معناى سخت و دشوار. «یَومٌ عَسِرٌ» و «یَوْمٌ عَسِیرٌ» هر دو به معنای روز دشوار و بسیار سخت.
«وَ یَسِّرْ لی أَمْری»؛ کارم را آسان فرما.
نمونههایی از مشتقات «یسر» را نیز مشاهده فرمایید:
- «یُسر» به معنای آسان: «...وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْراً»؛ هر کس از خدا بترسد خداوند کار را بر او آسان گیرد.
- «یسیر» به معنای آسان: «وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً»؛ و این کار بر خدا آسان است.
- «یسیر» به معناى اندک: «وَ نَزْدادُ کَیْلَ بَعِیرٍ ذلِکَ کَیْلٌ یَسِیرٌ»؛ و یک بارِ شتر بیشتر میگیریم؛ زیرا این پیمانهی کمى است.
- «تیسیر» از باب تفعیل به معنای آسان کردن:«وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ»؛ ما قرآن را براى تذکّر آسان کرده ایم.
- «تیسّر» از باب تفعّل و «استیسار» از باب استفعال، هر دو به معناى آسان بودن و مقدور بودن:
1-5. «فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ»؛ تا هراندازه که میتوانید قرآن تلاوت کنید.
2-5. «فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ»؛ اگر محصور و ممنوع شدید آنچه از قربانى در توانتان است بفرستید.
- «یُسرى»،مؤنّث «ایسر» به معناى آسانتر: «وَ نُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرى»؛ ما تو را راه آسانترى مینماییم.
- «مَیْسِر»، به معنای «قمار»: گفتنی است «قمار» را از آن جهت «میسر» و قمارباز را از آن جهت «یاسر» میگویند که به وسیله قمار، مال دیگران به آسانی و بدون زحمت به چنگ میآید؛[4] از اینرو مورد نکوهش اسلام است:
«إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ»؛ شراب، قمار، بتها و گروبندى با تیرها پلیدى کار شیطان است، پس از آن اجتناب کنید.
[1]. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 566، دمشق، بیروت، دار القلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412 ق.
[2]. بقره، 185.
[3]. المفردات فی غریب القرآن، ص 566.
[4]. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق، حسینی، سید احمد، ج 3، ص 521، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375 ش.