«وَ جَعَلْنا فیها رَواسِیَ شامِخاتٍ وَ أَسْقَیْناکُمْ ماءً فُراتاً»؛[1] و در زمین کوههاى بلند برافراشتیم و به شما آب زلال گوارا نوشاندیم.
واژه «رواسى» جمع «راسیه» از ریشه «ر س و»، به معنای ثابت و استوار است: «یقال: رَسَا الشیء یَرْسُو: ثبت».[2]
«شامخات» نیز جمع «شامخ» از ریشه «ش م خ» به معناى بلند است.[3]
بر این اساس، «رواسی شامخات» به معنای جسمی با ارتفاع بلند و پایههای مستحکم است که در این آیه ناظر به کوههای محکم و استوار و بلندی است که در سراسر زمین مشاهده میشود.
برخی معتقدند شاید این آیه در بیان حقیقت زمینشناختى است، بدین معنا که کوهها داراى دو قلهاند، یکى قله فرورفته در اعماق زمین که شالوده آن است، و دیگرى قله بالا رفته به طرف آسمان.[4]
همچنین میتوان گفت؛ آوردن عبارت «رواسى شامخات»، زمینهای برای فراز بعدی آیه، یعنی «وَ أَسْقَیْناکُمْ ماءً فُراتاً»، است؛ چونکه نهرها و چشمههاى طبیعى همه از کوهها سرچشمه میگیرد و به طرف دشتها سرازیر میگردد، و کلمه «فرات» به معناى آب گوارا است.[5]
در همین راستا، امام علی(ع) در عظمت آفرینش زمین و کوهها و چشمههایش سخنانی میفرماید که میتوان آنرا تفسیری برای آیه مورد نظر به شمار آورد:
«و چون جوشش آب در گوشه و کنار زمین فرو نشست، و کوههاى بلند سر به آسمان کشیده را بر دوش آن نهاد، جویها و چشمهها از فراز کوهها بیرون آورد، و در شکاف بیابانها و زمینهاى هموار روان کرد و جنبش زمین را به سبب کوههاى ثابت و استوار که از قطعه سنگ سخت و عظیم و بلند فراهم آمد، ساکن نمود. پس زمین هم به جهت فرورفتن کوهها در گوشههاى سطح آن و نصبشدن در اعماقش و قرارگرفتن پست و بلندیهاى آن، از حرکت و جنبش آرام گرفت. بعد از آن حقّ تعالى میان فضا و زمین را فراخ نمود، هوا را براى نفس کشیدن ساکنان آن مهیّا کرد، و زمینیان را با تمام آنچه به آن نیازمندند، آفرید، و... پس از آن زمین بیگیاه را که آب چشمهها به جهت بلندى به آن نمیرسد و جویهای کوچک و رودخانهها بر فراز آن راه نیابد، به حال خود نگذاشت، تا ابر را که در هوا پدید آمده خلق فرمود که مرده آنرا زنده کند و گیاه آنرا برویاند. و...».[6]
[1]. مرسلات، 27.
[2]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، 354، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[3]. همان، ص 464.
[4]. ر.ک: مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج 17، ص 238، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1377ش.
[5]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 153، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[6]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 132- 133، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.