اگرچه پذیرش طاعات و عبادات و یا رد آنها موضوعی است که با توجه به کردار انسانها و نیتهای آنان مشخص شده و در نهایت، این پروردگار است که کلید قبولی و رد اعمال به دستان او است؛ اما در منابع اسلامی نشانههایی برای پذیرش اعمال ارائه شده است.
نرم شدن دل، روان شدن اشک و فروتنی، هم، نشانی از آن است که انسان، سخن پروردگارش را در اعماق وجودش مورد پذیرش قرار داده و هم علامتی است که خداوند، هدیۀ ناقابل بنده خویش را پذیرفته است:
در قرآن کریم میخوانیم: پروردگار، بهترین سخن را فرو فرستاده، کتابى که آیاتش مانند یکدیگر است. آیاتى مکرّر دارد که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانى که از پروردگارشان مىترسند مىافتد، سپس برون و درونشان نرم و متوجّه ذکر خدا مىشود، این هدایت الهى است که هر کس را بخواهد با آن راهنمایى مىکند و هر کس را خداوند گمراه سازد، راهنمایى براى او نخواهد بود.[1]
و یا: «افرادی که از دانش بهره بردهاند، هنگامی که آیات قرآن را بشنوند، با صورت به سجده میافتند.... به سجده افتاده، اشک از دیدگانشان جاری شده و بر فروتنیشان افزوده میشود.[2]
موارد یاد شده نشانی از آن است که انسان، سخن پروردگارش را به یقین پذیرفته است؛ اما همین نشانها، علائمی از پذیرش اعمال انسانها نیز میباشد:
پیامبر اکرم(ص) فرمود: گریهای که از خشیت پروردگار سرچشمه گیرد، کلید رحمت خدا و نشانی از قبول عمل و راهی برای پذیرش درخواستهای انسان است.[3]
شاید به همین دلیل باشد که در ابتدای برخی زیارات توصیه شده است که تلاش کن در برابر پروردگارت خاشع شوی و اشک بریزی که اگر چنین وضعیتی برایت پیش آید، نشانی از پذیرش عملت خواهد بود.[4]
البته شاید این پرسش به وجود آید که گریه در تمام رفتار عبادی انسان ممکن نیست، مثلا در اعمالی؛ مانند زکات، نیکی به والدین، انفاق و ... گریستن معنایی ندارد، پس چگونه میتوان قبولی عمل را تشخیص داد؟!
پاسخ، آن است که خشوع و فروتنی در برابر دستورات پروردگار، خود به تنهایی میتواند معیار مناسبی برای درک پذیرش عمل باشد. انسان در هر کردار خود باید بسنجد که در انجام آن، تا چه حد در برابر خدایش فروتن بوده است و هرچه این فروتنی بیشتر باشد، احتمال قبولی آن بالاتر بوده و ثواب بیشتری بدان تعلق خواهد گرفت.
[1]. زمر، 23.
[2]. اسراء، 109-107.
[3]. دیلمی، محمد بن حسن، إرشاد القلوب، ج 1، ص 98، قم، انتشارات رضی، 1412ق.
[4]. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، ص 88، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1419ق.