کد سایت
fa42888
کد بایگانی
52691
نمایه
ملائکه کروبیین
خلاصه پرسش
ملائکه کروبیین دارای چه ویژگیهایی هستند؟
پرسش
آیا این درست است که عارفان کروبیین را مشاهده کردهاند؟ اگر درست است، در مورد آنان چه وصف کردهاند؟ لطفاً منبع این توصیفات عارفان را بگویید.
پاسخ اجمالی
گروهی از اندیشمندان مسلمان برای ملائکه تقسیماتی بیان کردهاند؛ از جمله آن تقسیمات، تقسیم به ملائکه جبروتی و ملکوتی است. برای اطلاع بیشتر در این باره پاسخ 7990 را مطالعه کنید.
تقسیم دیگر ملائکه، تقسیم به ملائکه کروبیین و غیر کروبیین است. برخی از صاحبنظران در این زمینه چنین میگویند: نزد شیخ،[1] ملائکه آسمانى یعنى ملائکهاى که عنوان نفسانى دارند؛ یعنى مدبر اجراى علوى و سفلىاند طبیعت عنصری دارند؛ زیرا همه آسمانها طبیعت عنصرىاند، اما ملائکهای که فوق آسمانها هستند، طبیعت غیر عنصرى دارند. این ملائکه، ملائکه مهیّمین و کروبیّین هستند.[2]
ایشان در بیان دیگری از ابن فناری در توصیف ملائکه کروبیین چنین نقل میکند: ملائکه کروبیین ملائکهای هستند که خداوند برای آنها در جمال جلال خود، یعنی در برترین و بالاترین زیبایی خود، تجلی کرده است؛ و آنها فانی در حق و غرق در تماشای آنحضرت هستند و به هیچ چیز دیگری شناخت ندارند و حتی هیچ توجهی به خود نیز ندارند.[3]
تقسیم دیگر ملائکه، تقسیم به ملائکه کروبیین و غیر کروبیین است. برخی از صاحبنظران در این زمینه چنین میگویند: نزد شیخ،[1] ملائکه آسمانى یعنى ملائکهاى که عنوان نفسانى دارند؛ یعنى مدبر اجراى علوى و سفلىاند طبیعت عنصری دارند؛ زیرا همه آسمانها طبیعت عنصرىاند، اما ملائکهای که فوق آسمانها هستند، طبیعت غیر عنصرى دارند. این ملائکه، ملائکه مهیّمین و کروبیّین هستند.[2]
ایشان در بیان دیگری از ابن فناری در توصیف ملائکه کروبیین چنین نقل میکند: ملائکه کروبیین ملائکهای هستند که خداوند برای آنها در جمال جلال خود، یعنی در برترین و بالاترین زیبایی خود، تجلی کرده است؛ و آنها فانی در حق و غرق در تماشای آنحضرت هستند و به هیچ چیز دیگری شناخت ندارند و حتی هیچ توجهی به خود نیز ندارند.[3]
[1]. ظاهراً منظور محی الدین عربی است.
[2]. حسن زاده آملى، حسن، ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص ۳۴۹، تهران، وزارت ارشاد، چاپ اول، 1378ش.
[3]. «و اعلم أنّ التهیّم شدّة الهیمان و عدم الانحیاز إلا إلى المحبوب فی أی جهة کان لا على التعیین؛ و الملائکة المهیّمیّة ملائکة تجلّى لهم الحق (تعالى) فی جلال جماله فهاموا فیه (فهاجوا فیه- خ) و غابوا عن أنفسهم فلا یعرفون غیر الحق و غلب على خلقیّتهم حقیّة التجلّى فاستغرقهم و أهلکم. ثم قد یتحقق ذلک و یظهر فی الکمّل کالخلیل علیه السّلام حتى تبرّأ عن أبیه و قومه و ذبح ابنه فى سبیل اللّه و خرج من جمیع ما له مع کثرته المشهورة؛ لذا نسب فى الفصوص حکمة التهیّم إلیه و مظاهرهم الأفراد الخارجون عن حکم القطب». حسن زاده آملى، حسن، هزار و یک کلمه، ج 5، ص 304، قم، بوستان کتاب، چاپ سوم، 1381ش.