لطفا صبرکنید
بازدید
9575
آخرین بروزرسانی: 1397/11/09
کد سایت fa53582 کد بایگانی 65922 نمایه خطاب زن شوهر کُش به جعده
طبقه بندی موضوعی تاريخ بزرگان,امام حسن مجتبی ع
برچسب قریش|جعده|سم|زهر|یا بنی مسمّة الازواج|مشاجره|زن شوهرکش
خلاصه پرسش
جعده تنها امام حسن(ع) را مسموم کرد و نه همسران بعدی‌اش را، پس چرا به فرزندانش گفته می‌شد: «فرزندان زنی که به همسرانش زهر می‌داد»؟!
پرسش
با توجه به این‌که جعده بنت اشعث، فقط امام حسن مجتبی(ع) را مسموم کرد؛ چرا قریش به فرزندان او لقب «یا بنی مسمّة الازواج»(فرزندان زنی که به همسرانش زهر می‌دهد)، می‌دادند؟
پاسخ اجمالی
بر اساس گزارش‌های تاریخی اشعث بن قیس کندی و فرزندان او در ریختن خون اهل‌بیت(ع) نقش داشتند.[1]
امام صادق(ع) در این مورد فرمود: «اشعث در ریختن خون امام علی(ع) شریک بود و دخترش جعده - به تحریک معاویه - به امام حسن مجتبی(ع) سمّ داد و او را شهید کرد، و پسر اشعث(محمد) در ریختن خون امام حسین(ع) مشارکت داشت».[2]
معاویه‌ با وعده پول و نیز ازدواج با یزید، جعده‌ را تطمیع‌ کرد تا شوهرش‌، امام‌حسن(ع) را به شهادت رساند؛ اما بعدها به وعده‌اش عمل نکرد و او را به همسرى یزید در نیاورد. پس از شهادت امام ‌حسن ‌مجتبی‌(ع) جعده با یعقوب ‌بن ‌طلحة بن ‌عبید الله ‌ازدواج کرد و از او صاحب سه فرزند به نام‌های إسماعیل، إسحاق و ابابکر شد.[3] سپس‌ با عباس‌ بن ‌عبد الله‌بن ‌عباس‌(فرزند بزرگ ابن ‌عباس معروف) ازدواج ‌کرد و از او صاحب دو فرزند به نام‌های محمد و قریبه شد.[4]
قریشیان‌ به ‌هنگام ‌مشاجره‌ با فرزندان‌ جعده‌، آنان‌را «یَا بَنِی مُسِمَّةِ الْأَزْوَاج‏»؛ فرزندان ‌زنی‌ که‌ همسرانش ‌را مسموم ‌می‌کند، خطاب ‌می‌کردند.[5]                     
در این‌گونه تعابیر لازم نیست مفرد و جمع مراعات شود، مانند آن‌که ما به فردی که تنها یک بچه ‌خود را شکنجه کرده، می‌گوییم او به بچه‌هایش نیز رحم نمی‌کند. به عبارتی، اگر جعده بهترین شوهرش را مسموم کرد، عملاً اگر مشکلی با دیگر شوهرانش هم پیدا می‌کرد، از مسموم کردن آنان نیز دریغ نمی‌کرد.
 

[1]. ر. ک: «امام حسن (ع) و جعده»، 4733.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 167، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، ج 5، ص 126، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1418ق.
[4]. همان، ج ‏5، ص 241.
[5]. شیخ مفید، الارشاد فی ‌معرفة حجج ‌الله ‌علی ‌العباد، ج 2، ص 16، قم، کنگره شیخ مفید، 1413ق.