کد سایت
fa58738
کد بایگانی
72193
نمایه
معنای لعلّ در کلام پروردگار
خلاصه پرسش
چرا خداوند برخی وعدههای خود را با عبارتی تردیدآمیز و با از استفاده از «لعلّ» به معنای «شاید» بیان میکند؟
پرسش
در قرآن حدود 4 مرتبه آمده است که اگر خدا را اطاعت کنید و تقوا پیشه کنید «لعلکم تفلحون» شاید شما رستگار شوید. و حدود 6 مرتبه آمده است که اگر خدا را اطاعت کنید و تقوا پیشه کنید «لعلکم ترحمون» شاید شما مورد رحمت خدا قرار گیرید.
سؤال این است که چرا خداوند گفته اگر اطاعت کنید «شاید رستگار» شوید؛ چرا نفرمود «قطعاً رستگار» میشوید؟
پاسخ اجمالی
«لعلّ» از حروف مشبهة بالفعل است که خصوصیات لفظى آن نصب به اسم و رفع به خبر و خصوصیات معنوى آن عبارت از معناى ترجى و امید داشتن است.[1]
«لعلّ» اگر در کلام انسان واقع شود معنایش روشن است؛ چون انسان از آینده با خبر نیست؛ لذا میتواند هر جا از واژه لعلّ استفاده کند، ولى استعمال آن در کلام خدای متعال که داناى غیب و آشکار است چه معنا دارد؟
به عبارت دیگر، خدا چرا فرموده «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ».[2] با آنکه او میدانست که رسولش خود را براى ایماننیاوردن مردم خواهد کشت یا نه؟
در جواب این سؤال نظراتی وجود دارد.
یک. «لعلّ» در اینگونه موارد براى تعلیل است: «ثُمَّ عَفَوْنا عَنْکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ».[3] یعنى بدان علّت عفو کردیم که شکر کنید.
دو. گاهى براى ایجاد طمع در مخاطب و امیدوار کردن او است؛ مانند «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى».[4] یعنى ای موسی و ای هارون، با نرمی با فرعون سخن بگویید، شاید او متذکّر شود یا بترسد. هرگاه «لعل» در کلام خداوند واقع شود براى ایجاد امید در مخاطب است.
سه. امید مقامى نه متکلّمى.
مثلاً در آیه «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ».[5] امید و ترجّى در اینجا با خدا قائم نیست، بلکه با مقام، قائم است؛ یعنى هر کسى که در این مقام بوده و ناراحتى تو را از ایمان نیاوردن مردم ببیند خواهد گفت: شاید این شخص در این راه خودش را هلاک کند.[6]
با دقّت در این گفتار روشن میشود که قائلان هر کدام از این اقوال به بخشی از مورد لعلّ که در قرآن استعمال شده پرداختهاند، نه همه آنها؛ لذا به نظر میرسد که لعلّ در تمام موارد قرآن به یک معنا نباشد، بلکه به تناسب حکم و موضوع معنای خاص خودش (یکی از معانی یاد شده) را داشته باشد.
امّا در مواردی که پروردگار، مستقیماً از واژگان «لعلّ» استفاده کرده ظاهراً همان معنای اول که تعلیل باشد صحیحتر بلکه مناسب و متعین با مقام است. از این رو برخی از مفسران در بسیاری از مواضع قرآن که از سوی پروردگار متعال «لعلّ» بکار رفته آنرا به «کى» تعلیلیه تفسیر کردهاند.[7] چنانکه طبرسی نیز در آیه «وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»،[8] لعلّ را به «کی» تفسیر نموده است.[9]
«لعلّ» اگر در کلام انسان واقع شود معنایش روشن است؛ چون انسان از آینده با خبر نیست؛ لذا میتواند هر جا از واژه لعلّ استفاده کند، ولى استعمال آن در کلام خدای متعال که داناى غیب و آشکار است چه معنا دارد؟
به عبارت دیگر، خدا چرا فرموده «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ».[2] با آنکه او میدانست که رسولش خود را براى ایماننیاوردن مردم خواهد کشت یا نه؟
در جواب این سؤال نظراتی وجود دارد.
یک. «لعلّ» در اینگونه موارد براى تعلیل است: «ثُمَّ عَفَوْنا عَنْکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ».[3] یعنى بدان علّت عفو کردیم که شکر کنید.
دو. گاهى براى ایجاد طمع در مخاطب و امیدوار کردن او است؛ مانند «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى».[4] یعنى ای موسی و ای هارون، با نرمی با فرعون سخن بگویید، شاید او متذکّر شود یا بترسد. هرگاه «لعل» در کلام خداوند واقع شود براى ایجاد امید در مخاطب است.
سه. امید مقامى نه متکلّمى.
مثلاً در آیه «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ».[5] امید و ترجّى در اینجا با خدا قائم نیست، بلکه با مقام، قائم است؛ یعنى هر کسى که در این مقام بوده و ناراحتى تو را از ایمان نیاوردن مردم ببیند خواهد گفت: شاید این شخص در این راه خودش را هلاک کند.[6]
با دقّت در این گفتار روشن میشود که قائلان هر کدام از این اقوال به بخشی از مورد لعلّ که در قرآن استعمال شده پرداختهاند، نه همه آنها؛ لذا به نظر میرسد که لعلّ در تمام موارد قرآن به یک معنا نباشد، بلکه به تناسب حکم و موضوع معنای خاص خودش (یکی از معانی یاد شده) را داشته باشد.
امّا در مواردی که پروردگار، مستقیماً از واژگان «لعلّ» استفاده کرده ظاهراً همان معنای اول که تعلیل باشد صحیحتر بلکه مناسب و متعین با مقام است. از این رو برخی از مفسران در بسیاری از مواضع قرآن که از سوی پروردگار متعال «لعلّ» بکار رفته آنرا به «کى» تعلیلیه تفسیر کردهاند.[7] چنانکه طبرسی نیز در آیه «وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»،[8] لعلّ را به «کی» تفسیر نموده است.[9]
[1]. صفایى بوشهری، غلامعلى، ترجمه و شرح مغنی الأدیب، ج 2، ص 201، قم، قدس، چاپ هشتم، 1387 ش.
[2]. شعراء، 3.
[3]. بقره، 52.
[4]. طه، 44.
[5]. شعراء: 3.
[6]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 6، ص 193- 194، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[7]. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، صفوان عدنان داود، ص 741 و 742، دمشق، الدار الشامیة، بیروت، دارالعلم، چاپ اول، 1412ق.
[8]. بقره، 189.
[9]. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» معناه و اتقوا ما نهاکم الله عنه و زهدکم فیه لکی تفلحوا بالوصول إلى ثوابه الذی ضمنه للمتقین.»، طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 2، ص 509، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.