سورهی «اعلی» با تسبیح و تقدیس پروردگار آغاز میشود:
«منزّه شمار نام پروردگار بلند مرتبهات را».[1] تعبیر به «اعلى» بیانگر این حقیقت است که او از هر کس و هر چیز و هر چه تصور کنیم، و هر خیال و قیاس و گمان و وهم، و هر گونه شرک جلى و خفى برتر و بالاتر است.
بعد از این دو توصیف(رب و اعلى) پنج وصف دیگر خداوند در آیه بیان میشود که همگى شرح ربوبیت اعلاى پروردگار است، و میفرماید: «همان خداوندى که آفرید و مرتب و منظم کرد»: «الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى».
"سوّى" از مادهی تسویه به معناى نظام بخشیدن و مرتب نمودن است و مفهوم گستردهاى دارد که تمام نظامات جهان را شامل میشود، اعم از نظاماتى که بر منظومهها و کواکب آسمان حاکم است، و یا آنچه بر مخلوقات زمینى، به ویژه انسان از نظر جسم و جان. اگر بعضى از مفسران آنرا تنها به نظام خاص دست و پا و چشمهاى انسان، و یا راست قامت بودن او تفسیر کردهاند، در حقیقت بیان مصداق محدودى از این مفهوم وسیع است.
بعد از مسئلهی آفرینش و نظمبندى خلقت، به موضوع برنامهریزى براى حرکت کمالى، و هدایت موجودات در این مسیر، پرداخته و میافزاید: «همان کسى که تقدیر کرد و هدایت فرمود»: «وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدى».
منظور از «تقدیر» همان اندازهگیرى و تعیین برنامههاى حرکت به سوى اهدافى است که موجودات برای آن آفریده شدهاند.
و منظور از «هدایت» همان هدایت تکوینى است که به صورت انگیزهها و قوانینى که بر هر موجودى حاکم است، مرتب شده است؛ مثلا از یکسو پستان مادر و شیر آنرا براى تغذیهی طفل آفرید و به مادر عاطفهی شدید مادرى داد، و از سوى دیگر در طفل انگیزهاى آفرید که او را به سوى پستان مادر میکشاند، و این آمادگى و جاذبهی دو جانبه در مسیر هدف، در همهی موجودات دیده میشود.
خلاصه اینکه: دقت در ساختمان هر موجود و مسیرى را که در طول عمر خود طى میکند، به وضوح این حقیقت را نشان میدهد که برنامهریزى دقیقى دارد، و دست هدایت نیرومندى پشت سر آن است، و آنرا براى اجراى این برنامهها کمک میکند، و این نشانهی دیگرى از ربوبیت پروردگار است.[2]
اما در مورد آیهی 49 سورهی قمر: «إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ»، مفسران بر این باورند؛ از آنجا که این آیه پس از ذکر عذاب اهل جهنم آمده، ممکن است خیال شود که این عذابها با آن معاصى هماهنگ نیست. این آیه در صدد رد چنین توهمی است، و میفرماید: «ما هر چیزى را به اندازه آفریدیم»؛ یعنی هم عذابهاى دردناک آنها در این دنیا روى حساب است، و هم مجازاتهاى شدید آنها در آخرت. نه تنها مجازاتها که هر چیزى را خدا آفرید روى حساب و نظام حساب شدهاى است. زمین و آسمان، موجودات زنده و بیجان، اعضاى پیکر انسان، و وسائل و اسباب حیات زندگى هر کدام روى حساب و اندازهی لازم است، و چیزى در این عالم بیحساب و کتاب نیست؛ چراکه آفریدهی آفریدگار حکیمى است.[3]
بنابراین تعارضی بین «قدر» و «تقدیر» در آیات دو سوره وجود ندارد.
علاوه بر اینکه قدر گاهی علمی است؛ و گاهی عینی است؛ مقصود از تقدیر علمی آن است که، خداوند پیش از آفرینش هر چیزی به خصوصیات و حدود و اوصاف آن، علم دارد؛ یعنی خداوند از ازل میداند که هر یک از مخلوقات او دارای چه ویژگیها و اوصافی هستند.[4]
منظور از تقدیر عینی این است که، خداوند هر مخلوقى را با اندازه، شرایط، خصوصیات و توانهاى مخصوصى به وجود میآورد.[5]
بنابراین اگر «تقدیر» مقدم بر «خلق» ذکر شود، مقصود تقدیر علمی است؛ و اگر مؤخر از «خلق» ذکر شود، منظور تقدیر عینی است.
[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 26، ص 385 - 386، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[3]. همان، ج 23، ص 76 -77؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 19، ص 85- 86، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
[4]. سبحانى، جعفر، الإلهیات على هدى الکتاب و السنة و العقل، ج 2، ص 171، قم، المرکز العالمی للدراسات الإسلامیة، چاپ سوم، 1412ق؛ حمود، محمد جمیل، الفوائد البهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج 1، ص 307، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ دوم، 1421ق.
[5]. همان؛ سبحانى، جعفر، محاضرات فی الإلهیات، تلخیص، ربانى گلپایگانى، على، ص 226 - 227، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ یازدهم، 1428ق؛ ر. ک: «قضا و قدر علمی و عینی، تقدیر عینی خداوند»، 27222.