کد سایت
fa76745
کد بایگانی
93873
نمایه
بررسی چالشهای براهین اثبات معاد
طبقه بندی موضوعی
دلائل عقلی و نقلی معاد
خلاصه پرسش
دلیل معاد چیست؟ چرا آفرینش انسان نمیتواند برای هدفی غیر از زندگی آخرت باشد؟ چرا نمیتوان عدالت را در همین دنیا با فرایندهایی چون «رجعت» محقق کرد؟
پرسش
متکلمان اسلامی دو دلیل اصلی در مورد وجود معاد ارائه کردهاند که به نظر اشکالاتی بر آنها وارد است:
1. یکی اینکه مقتضای حکمت الهی وجود جهانی دیگر است؛ (ر. ک: بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج 2، ص 257).
همچنین در رد قول کسانی که نشور حیوانات را مستند به حکمت الهی دانستهاند، گفتهاند: خلقت حیوانات برای انتفاع انسان در زندگی دنیایی است، و از این جهت آفرینش حیوانات بیهوده نیست هرچند برای آنها معادی نباشد؛ (ر. ک: بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج 2، ص 260).
اینجا اشکال ما هم رخ مینماید و آن اینکه ممکن است خلقت انسان هم برای هدف دیگری باشد؛ مثلاً اگر بخواهیم درون دینی صحبت کنیم میگوییم آفرینش انسانها برای انتفاع انسان کامل است، یا اگر روی مثال مناقشه کنید میگویم آفرینش انسان همینقدر که ممکن است برای هدف دیگری باشد - هرچند ما از آن اطلاعی نداشته باشیم - کافی در نفی این دلیل میباشد.
2. از جمله دلایلی که برای ثابت کردن جهان آخرت ذکر شده است، وجود عدالت برای خداوند است؛ (ر. ک: بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج 2، ص 263).
اشکال ما اینکه وجود عدالت خداوند لزوماً به اثبات آخرت بیانجامد یک دلیل انّی میباشد و مفید یقین نیست، به طوری که در توضیح بیشتر میتوان گفت: چرا نگوییم میتوان بدون لحاظ جهان دیگر عدالت خداوند را نسبت به مخلوقات محقق کرد؛ مثلاً با رجعت به همین دنیا و یا ... لذا دیگر تحقق عدالت ملازمهای با وجود جهان دیگر نخواهد بود.
پاسخ اجمالی
1. این مطلب که هدف از خلقت انسان، انتفاع انسان کامل از دیگر انسانها باشد معنا ندارد، اما اینکه آفرینش انسان ممکن است برای هدف دیگری باشد - هرچند ما از آن اطلاعی نداشته باشیم – و این به تنهایی کافی در نفی دلیل حکمت است، در پاسخ میگوییم: اگر مقصود اهداف دنیایی است؛ در برهان حکمت بیان شده است که اهداف دنیایی نمیتوانند تأمین کننده هدف خلقت انسان باشند.[1] بنابراین، چارهای جز پذیرفتن اهداف اخروی و لزوم معاد و آخرت نیست.
3. به نظر میرسد اثبات معاد از راه برهان عدالت، برهان لمی است؛ یعنی عدالت خداوند علت و مقتضی برای وجود عالم آخرت و معاد است. به بیان دیگر، عدالت خداوند ملزوم است و وجود عالم آخرت از لوازم آن است و رابطه لازم و ملزوم، رابطه علت و معلول است؛ یعنی ملزوم علت و لازم معلول است.
4. با توجه به مطالبی که در تبیین براهین اثبات معاد بیان شد، عدالت کامل خداوند در دنیا محقق نمیشود؛ به عبارتی واضحتر زندگی دنیا ظرفیت اجرای کامل عدالت را ندارد؛ اما آنچه در تبیین عقلانی مسئله رجعت گفته میشود؛ این است که رجعت به این دلیل ضرورت دارد که تأمین کننده بخشی از عدالت خداوند در دنیا است؛ یعنی رجعت جبران کننده برخی نقایص و به فعلیت رساننده برخی از استعدادها و قابلیتها است.[2]
علاوه بر این؛ براهین اثبات معاد منحصر در برهان حکمت و عدالت نیست؛ مهمترین ادله معاد، دلایل نقلی؛ یعنی آیات و روایات است.[3]
3. به نظر میرسد اثبات معاد از راه برهان عدالت، برهان لمی است؛ یعنی عدالت خداوند علت و مقتضی برای وجود عالم آخرت و معاد است. به بیان دیگر، عدالت خداوند ملزوم است و وجود عالم آخرت از لوازم آن است و رابطه لازم و ملزوم، رابطه علت و معلول است؛ یعنی ملزوم علت و لازم معلول است.
4. با توجه به مطالبی که در تبیین براهین اثبات معاد بیان شد، عدالت کامل خداوند در دنیا محقق نمیشود؛ به عبارتی واضحتر زندگی دنیا ظرفیت اجرای کامل عدالت را ندارد؛ اما آنچه در تبیین عقلانی مسئله رجعت گفته میشود؛ این است که رجعت به این دلیل ضرورت دارد که تأمین کننده بخشی از عدالت خداوند در دنیا است؛ یعنی رجعت جبران کننده برخی نقایص و به فعلیت رساننده برخی از استعدادها و قابلیتها است.[2]
علاوه بر این؛ براهین اثبات معاد منحصر در برهان حکمت و عدالت نیست؛ مهمترین ادله معاد، دلایل نقلی؛ یعنی آیات و روایات است.[3]