کد سایت
fa76862
کد بایگانی
94027
نمایه
گردنههای قیامت
طبقه بندی موضوعی
قیامت
خلاصه پرسش
منظور از «عقبهها» و «گردنههای دشوار» که در متون دینی از آنها یاد شده، چیست؟
پرسش
گردنههای سختی که خدای متعال در قرآن کریم از آن یاد فرموده چیست؟ آیا همین دنیا هم وجود دارد؟ چگونه میشود از آن گذر کرد؟
پاسخ اجمالی
واژه «گردنه»، به معنای راهی تنگ میان دو کوه است که عبور از آن دشوار باشد.[1] در عربی نیز از آن به «عقبه» تعبیر میشود.[2] این واژه در قرآن کریم در مورد تکالیف مهمی، مانند آزادی بردگان(لغو قانون بردهداری) و غذا رساندن به نیازمندان، در هنگام قحطی و گرسنگی به کار رفته است: «پس او گردنه و راه دشوار را بالا نرفته است؛ و تو چه دانى که راه دشوار چیست؟ آزاد کردن بردهاى است؛ یا طعام دادن در روز قحطى و گرسنگى؛ به یتیمى خویشاوند؛ یا فقیرى خاکنشین».[3] هر چند بر اساس تجسم اعمال میتوان گفت این تکالیف در قیامت نیز به شکل گردنه تجسم مییابند و خود را نشان میدهند؛ ولی قرآن از این واژگان برای توصیف مشکلات قیامت بهره نجسته است.
البته در روایات از واژهی «عقبه» برای بیان گذرگاههای دشوار قیامت استفاده شده است؛ به عنوان نمونه در روایتی از امام علی(ع) چنین آمده است: اى مردم، خدا شما را بیامرزد! بار سفر قیامت خود را بردارید و تقوا پیشه کنید که بهترین توشهی شما در این سفر است؛ ... گردنه بسیار دشواری را در پیش رو دارید و باراندازهای هراسناکى که ناچارید از آنها بگذرید؛ پس یا به واسطهی رحمت خدا، از هراس، منظرهی دلخراش و آزمایش سختش نجات مییابید؛ و یا به هلاکتى میرسید که پس از آن جبرانى نیست.[4]
در هر صورت منظور از عقبه و گردنه، همان مراحل و منازل سخت و دشواری است که همهی انسانها باید در دنیا و به دنبال آن در آخرت از آنها عبور کنند که در برخی از روایات از آنها به توقفگاههای بسیار هولناک تعبیر شده است، مانند این روایت که پیامبر(ص) فرمود: علاقه و دوستی نسبت به من و اهلبیتم در هفت مرحله از مراحل بسیار ترسناک قیامت مفید است، هنگام مردن، در عالم قبر، زمان نشور و برپایی قیامت، موقع گرفتن نامهی اعمال، زمان حسابرسی اعمال، هنگام برپایی ترازو و سنجش اعمال و زمان عبور از پل صراط.[5]
چنانکه پل صراط نیز دارای عقبات و ایستگاههای متعدد بازرسی است.[6] تعبیر از این مراحل به گردنه صعب العبور کوهها، اشاره به این است که عبور و گذر از آنها دشوار است و نیاز به وسایل دارد و گرنه انسان در پرتگاه سقوط قرار خواهد گرفت. آنچه میتواند گذر از این گردنههای سخت را آسان کند، رعایت تقوا، احترام به ارزشهای اسلامی، محبت راستین به پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) و پیروی از دستورات آنها است.
البته در روایات از واژهی «عقبه» برای بیان گذرگاههای دشوار قیامت استفاده شده است؛ به عنوان نمونه در روایتی از امام علی(ع) چنین آمده است: اى مردم، خدا شما را بیامرزد! بار سفر قیامت خود را بردارید و تقوا پیشه کنید که بهترین توشهی شما در این سفر است؛ ... گردنه بسیار دشواری را در پیش رو دارید و باراندازهای هراسناکى که ناچارید از آنها بگذرید؛ پس یا به واسطهی رحمت خدا، از هراس، منظرهی دلخراش و آزمایش سختش نجات مییابید؛ و یا به هلاکتى میرسید که پس از آن جبرانى نیست.[4]
در هر صورت منظور از عقبه و گردنه، همان مراحل و منازل سخت و دشواری است که همهی انسانها باید در دنیا و به دنبال آن در آخرت از آنها عبور کنند که در برخی از روایات از آنها به توقفگاههای بسیار هولناک تعبیر شده است، مانند این روایت که پیامبر(ص) فرمود: علاقه و دوستی نسبت به من و اهلبیتم در هفت مرحله از مراحل بسیار ترسناک قیامت مفید است، هنگام مردن، در عالم قبر، زمان نشور و برپایی قیامت، موقع گرفتن نامهی اعمال، زمان حسابرسی اعمال، هنگام برپایی ترازو و سنجش اعمال و زمان عبور از پل صراط.[5]
چنانکه پل صراط نیز دارای عقبات و ایستگاههای متعدد بازرسی است.[6] تعبیر از این مراحل به گردنه صعب العبور کوهها، اشاره به این است که عبور و گذر از آنها دشوار است و نیاز به وسایل دارد و گرنه انسان در پرتگاه سقوط قرار خواهد گرفت. آنچه میتواند گذر از این گردنههای سخت را آسان کند، رعایت تقوا، احترام به ارزشهای اسلامی، محبت راستین به پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) و پیروی از دستورات آنها است.
[1]. معین، محمد، فرهنگ معین، ماده «گردنه».
[2]. کلمه «عقبة» به معناى راه سنگلاخ و دشوار است که به طرف قله کوه منتهى میشود. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 490، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[3]. «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ؛ وَ مَا أَدْرَئکَ مَا الْعَقَبَةُ؛ ....». بلد، 11-16.
[4]. « أَیُّهَا النَّاسُ تَجَهَّزُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ .... وَ عَلَى طَرِیقِکُمْ عَقَبَةٌ کَئُودٌ وَ مَنَازِلُ مَهُولَةٌ مَخُوفَةٌ لَا بُدَّ لَکُمْ مِنَ الْمَمَرِّ عَلَیْهَا وَ الْوُقُوفِ بِهَا». ابن بابویه، محمد بن على، الأمالی، ص 498، تهران، کتابچى، چاپ ششم، 1376ش.
[6]. ر. ک: پاسخ 25524.