کد سایت
fa77572
کد بایگانی
94082
نمایه
وثوق شخصی و وثوق نوعی
خلاصه پرسش
فرق بین «وثوق شخصی» و «وثوق نوعی» چیست؟
پرسش
فرق بین «وثوق شخصی» و «وثوق نوعی» چیست؟ استعمال مورد نظر برای حجّیّت اخبار آحاد در مسائل فقهی، «وثوق نوعی» کافی است؛ امّا در عقائد باید «وثوق شخصی» احراز شود.
پاسخ اجمالی
«وثوق» به معنای اطمینان است.[1] در امارات شرعى؛ مثل بیّنه و خبر واحد گفته شده باید وثوق و ظنّ به مؤداى امارات ایجاد شود تا حجت باشد، اگر چه این وثوق و ظن، ظنّ نوعى باشد.[2] ظنّ نوعی (وثوق نوعی)، یعنی اینکه اماره برای اکثریت غالب مردم، قانعکننده باشد و به همین جهت است که در نزد شارع نیز حجت است.[3]
اما اگر همین ظن نوعی که برای غالب مردم اطمینانبخش است، برای شخص یا اشخاص محدودی اینگونه نباشد، بازهم از نظر شرعی برایشان حجت است؛ چرا که شارع این ظن نوعی را حجت قرار داده است.[4]
در مقابل ظن نوعی (وثوق نوعی)، ظن شخصی (وثوق شخصی) است؛ یعنی جایی که اماره (مانند بیّنه و خبر واحد) برای یک نفر اطمینانبخش باشد، اما برای بیشتر مردم چنین اطمینانی حاصل نشود. چنین ظنی از نظر شارع در باب امارات حجت نیست.[5]
در کلام اصولیان از ظن یا وثوق نوعی به «ظن شأنی» و از ظن یا وثوق شخصی به «ظن فعلی» نیز یاد میشود.[6]
در هر صورت، کاربرد ظن و وثوق نوعی و بحث از حجیت آن، در مسائل فقهی است که به تحلیلهای مختلفی حجیت آن برای احکام شرعی ثابت شده است.[7]
در مسائل اعتقادی و کلامی که بحث از مبدأ، معاد، توحید، عدل، عصمت و... است - اگر چه علاوه بر ادله عقلی، از ادله نقلی هم استفاده شود- آنچه در اینگونه مباحث مفید و مورد قبول است، قطع است.[8] درباره اینکه چرا در اینگونه امور باید قطع حاصل شود پاسخهای گوناگونی گفته شده، از جمله اینکه؛ مسائل کلامی و اعتقادی باید جزم و یقین به مؤدا و معنای آن پیدا شود و با ظنّ و گمان این جزم و قطع حاصل نمیشود.[9] مثلاً در موضوع نبوت خاصه[10] نمیتوان به خبر واحد که مفید ظن است اکتفا کرد و مصداق نبی و پیامبر را مشخص کرد، بلکه باید قطع پیدا کرد که فلان شخص در واقع پیامبر الهی است.
بنابراین، آنچه گفته شده است که برای حجیت اخبار آحاد، «وثوق نوعی» کافی است، دلیلش بیان شد و اینکه گفتهاند در عقائد باید «وثوق شخصی» احراز شود به این معنا است که خود شخص به قطع و یقین برسد؛ زیرا در اینگونه مسائل قطع و یقین دیگران برای شخص فایدهای ندارد و موجب قطع و یقین او نمیشود، اگر چه غالب مردم هم یقین پیدا کنند.
اما اگر همین ظن نوعی که برای غالب مردم اطمینانبخش است، برای شخص یا اشخاص محدودی اینگونه نباشد، بازهم از نظر شرعی برایشان حجت است؛ چرا که شارع این ظن نوعی را حجت قرار داده است.[4]
در مقابل ظن نوعی (وثوق نوعی)، ظن شخصی (وثوق شخصی) است؛ یعنی جایی که اماره (مانند بیّنه و خبر واحد) برای یک نفر اطمینانبخش باشد، اما برای بیشتر مردم چنین اطمینانی حاصل نشود. چنین ظنی از نظر شارع در باب امارات حجت نیست.[5]
در کلام اصولیان از ظن یا وثوق نوعی به «ظن شأنی» و از ظن یا وثوق شخصی به «ظن فعلی» نیز یاد میشود.[6]
در هر صورت، کاربرد ظن و وثوق نوعی و بحث از حجیت آن، در مسائل فقهی است که به تحلیلهای مختلفی حجیت آن برای احکام شرعی ثابت شده است.[7]
در مسائل اعتقادی و کلامی که بحث از مبدأ، معاد، توحید، عدل، عصمت و... است - اگر چه علاوه بر ادله عقلی، از ادله نقلی هم استفاده شود- آنچه در اینگونه مباحث مفید و مورد قبول است، قطع است.[8] درباره اینکه چرا در اینگونه امور باید قطع حاصل شود پاسخهای گوناگونی گفته شده، از جمله اینکه؛ مسائل کلامی و اعتقادی باید جزم و یقین به مؤدا و معنای آن پیدا شود و با ظنّ و گمان این جزم و قطع حاصل نمیشود.[9] مثلاً در موضوع نبوت خاصه[10] نمیتوان به خبر واحد که مفید ظن است اکتفا کرد و مصداق نبی و پیامبر را مشخص کرد، بلکه باید قطع پیدا کرد که فلان شخص در واقع پیامبر الهی است.
بنابراین، آنچه گفته شده است که برای حجیت اخبار آحاد، «وثوق نوعی» کافی است، دلیلش بیان شد و اینکه گفتهاند در عقائد باید «وثوق شخصی» احراز شود به این معنا است که خود شخص به قطع و یقین برسد؛ زیرا در اینگونه مسائل قطع و یقین دیگران برای شخص فایدهای ندارد و موجب قطع و یقین او نمیشود، اگر چه غالب مردم هم یقین پیدا کنند.
[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 10، ص 371، بیروت، دار صادر، 1414ق.
[2]. سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج 1، ص 285، انتشارات دانشگاه تهران، 1373ش.
[3]. مظفر، محمدرضا، اصول فقه، ج 2، ص 15، قم، اسماعیلیان، 1375ش.
[4]. همان.
[5]. همان.
[6]. مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگ نامه اصول فقه، ص 552، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1389ش.
[7]. عدهای حجیت ظن را در مسائل و احکام شرعی از باب تسهیل بر مکلفین دانستهاند و برخی دیگر از اصولیان، حجیت ظن در فروعات را از باب مصلحت سلوکیه بر شمردهاند و گروهی دیگر چون قائل به انسداد باب علم در احکام و فروعات شدهاند، مطلق ظن را حجت دانستهاند. ر.ک: اصول فقه، ج 2، ص 36.
[8]. حسینی میلانی، علی، تحقیق الاصول، ج 5، ص 31، قم، نشر حقائق، 1428ق.
[9]. صدر، سید محمد باقر، البیان المفید فی شرح الحلقة الثالثة من حلقات علم الأصول، ج 3، ص 48، قم، حسنین، 1427ق.
[10]. مقصود از نبوت خاصّه، نبوت پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله(ص) است که آخرین پیامبر است و کتاب او آخرین کتابها و رسالت او آخرین رسالتهاست و قرآن معجزه جاویدان او تا روز قیامت است (سبحانی، جعفر، سیماى عقائد شیعه، ترجمه محدّثی، جواد، ص 72، تهران، نشر مشعر، چاپ اول، 1386ش).