کد سایت
fa81370
کد بایگانی
99173
نمایه
زندگینامه حاجی خلیفه
طبقه بندی موضوعی
تاريخ بزرگان
برچسب
تاریخ|علم|حاجی خلیفه|کشف الظنون
خلاصه پرسش
حاجی خلیفه که بود؟ آیا کتاب «کشف الظنون» او معتبر است؟
پرسش
حاجی خلیفه که بود؟ آیا کتاب «کشف الظنون» او معتبر است؟
پاسخ اجمالی
مصطفی بن عبدالله کاتب جلبی (یا چَلَبی)، معروف به «حاجی خلیفه»؛[1] دانشمند، تاریخنگار و کتابنامهنویس سرشناس تُرک در قرن یازدهم است؛ او در 1017[2] یا 1004ق[3] در قسطنطینیه (استانبول) متولد شد.
سبب نامیده شدنش به «کاتب»، اشتغالش به نوشتن دفاتر دولتی، و علت پیدا کردن عنوان «چلبی»، درجه فضل و معلوماتش بود.[4]
پدرش ابتدا در «سرای» (دربار) خدمت میکرد و سپس وارد فوج سِلَیدار (سلاحدار) سپاه عثمانی شد. مصطفی در چهارده سالگی، به یاری پدرش وارد فوج سِلَیدار شده و در اداره «محاسبه آناطولی» مشغول به کار شد.[5]
حاجی خلیفه در فاصله سالهای 1033 – 1045 ق تقریباً پیوسته، همراه لشکریان عثمانی در جنگهای مرزهای شرقی آناطولی بود.[6]
در اثنای این لشکرکشیها، در سال 1035 ق، در راه بازگشت از بغداد، پدرش در موصل درگذشت و مصطفی همراه یکی از بستگان پدرش به دیاربکر رفت. در سال 1038 ق، در استانبول، در جلسات درس «قاضیزاده محمد افندی» شرکت جست و سخت تحت تأثیر او قرار گرفت.[7]
برخی از استادان دیگر وی عبارت بودند از: عیسی خلیفه قریمی، احمد چلبى، اعرج مصطفی و عبدالله کُردی.[8]
حاجی خلیفه در سال 1047 ق به استانبول بازگشت. در این هنگام، از خویشاوندی ارثیه زیادی به او رسید که همه را صرف خرید کتاب کرد، و در همان زمان ازدواج کرد.[9]
حاجی خلیفه در روز 27 ذی الحجه سال 1067ق درگذشت و در استانبول، دفن شد.[10]
بعضی از آثار مهم حاجی خلیفه به شرح ذیل است:
1. «فذلکة أحوال الأخیار فی العلم و التاریخ و الأخبار (یا فذلکه التواریخ)»؛[11] درباره تاریخ عمومی؛
2. «تحفة الکبار فی اسفار البحار»؛[12] تاریخچه نبردهای دریایی عثمانیان؛
3. «تقویم التواریخ»؛[13] جدول وقایع تاریخی از خلقت آدم(ع) تا 1058ق؛
4. «کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون»:[14] کتابى است با ارزش که در آن، از علوم و فنون مختلف و گوناگونى که تا زمان مؤلف رواج داشته یاد شده و نیز اسامى کتب مختلف همراه با پارهاى از ویژگیهاى آنها در آن ذکر گردیده است.
کتاب به زبان عربى و در نیمه اول قرن یازدهم هجرى نوشته شده است.
اثر حاضر، از کتابهاى نفیس و یکى از مآخذ مهم محسوب میشود که غالباً مورد استناد دانشوران قرار میگیرد.
روش نویسنده این است که بر اساس حروف الفبا، علوم و فنون را مورد توجه قرار داده و بهطور اختصار، آنها را تعریف کرده و باز بر همان اساس، کتابهایى که در آن علم یا فن نوشته شده و حروف اول آن با حرف اول آن علم یا فن یکى است، با اجمالى از مطالب آن بیان نموده است.[15]
نویسنده پیش از بیان مطالب و مسائل اصلى که بدان اشاره شد، مقدمهاى در احوال و اطراف علوم نگاشته و در طى پنج باب، بهطور کلى درباره موضوعات مختلف مربوط به علوم، بحث کرده است. برخی از مباحث این کتاب عبارت است از:
1. ماهیت علم؛ یعنی آیا ماهیت علم مطلق ضرورى است یا نظرى، تعریف آن آسان و میسر است یا مشکل و نامیسر؟
2. بیان علم مدوّن و موضوع، مبادى، مسائل و غایت آن؛
3. سبب علم؛ علم طبیعى بشر میباشد و انسان نیازمند به آن است. و اینکه علم و کتابت از لوازم تمدن و مدنیت است.
4. منشأ نزول کتب آسمانی؛ بشر ذاتاً اجتماعى است و باید در اجتماع زندگى کند و لازمه زندگى اجتماعى، تصادم افراد و تضاد منافع میان آنهاست و براى نظم و انتظام جامعه، قانون و حکم لازم است؛ از این جهت انبیا مبعوث شدند و کتاب آوردند و مقرراتى وضع کردند تا بشر به آسودگى در تحت لواى نظم و دین زندگى کند.
5. اهل اسلام و علوم آنان؛ اوضاع صدر اسلام و قبل از آن مورد مطالعه قرار گرفته و به بعثت رسول اکرم(ص) و همچنین پیشرفت دین اسلام و به فتوحات اسلامى اشاره شده و سپس راجع به اینکه در اوایل کار اسلام، صحابه و تابعین احتیاج به تدوین کتاب و نوشته نداشتهاند، لیکن بهتدریج که اسلام پیشرفت کرد و کشورهایى را تحت استیلا درآورد و اختلاف عقاید و آراء پیدا شد، ناچار به کتابت و نوشته احتیاج پیدا شد، بحث گردیده است.
6. تألیفکنندگان و تألیفشدهها.
و مباحث دیگر.[16]
درباره ارزش و اعتبار کتاب کشف الظنون باید گفت:
از آنجا که کاتب چلبی (حاجی خلیفه) با دولتمردان همنشین بوده و به دفاتر دیوانی دربار عثمانی دسترسی داشته و با وابستگان درجه یک امپراتوری عثمانی در ارتباط بوده، توانسته است اطلاعات خوبی را در کتابهای خود گردآوری کند، بهطوری که مورّخان و پژوهشگران به خصوص در زمینه کتابشناسی، تاریخ و فهرستنگاری خود را بینیاز از این کتاب نمیدانند.
اما نمیتوان تمام مطالب یک کتاب را به صورت کامل تأیید و یا رد نمود، بلکه باید یکایک مطالب آن جداگانه مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد، و کتاب کشف الظنون نیز از این قبیل است.
سبب نامیده شدنش به «کاتب»، اشتغالش به نوشتن دفاتر دولتی، و علت پیدا کردن عنوان «چلبی»، درجه فضل و معلوماتش بود.[4]
پدرش ابتدا در «سرای» (دربار) خدمت میکرد و سپس وارد فوج سِلَیدار (سلاحدار) سپاه عثمانی شد. مصطفی در چهارده سالگی، به یاری پدرش وارد فوج سِلَیدار شده و در اداره «محاسبه آناطولی» مشغول به کار شد.[5]
حاجی خلیفه در فاصله سالهای 1033 – 1045 ق تقریباً پیوسته، همراه لشکریان عثمانی در جنگهای مرزهای شرقی آناطولی بود.[6]
در اثنای این لشکرکشیها، در سال 1035 ق، در راه بازگشت از بغداد، پدرش در موصل درگذشت و مصطفی همراه یکی از بستگان پدرش به دیاربکر رفت. در سال 1038 ق، در استانبول، در جلسات درس «قاضیزاده محمد افندی» شرکت جست و سخت تحت تأثیر او قرار گرفت.[7]
برخی از استادان دیگر وی عبارت بودند از: عیسی خلیفه قریمی، احمد چلبى، اعرج مصطفی و عبدالله کُردی.[8]
حاجی خلیفه در سال 1047 ق به استانبول بازگشت. در این هنگام، از خویشاوندی ارثیه زیادی به او رسید که همه را صرف خرید کتاب کرد، و در همان زمان ازدواج کرد.[9]
حاجی خلیفه در روز 27 ذی الحجه سال 1067ق درگذشت و در استانبول، دفن شد.[10]
بعضی از آثار مهم حاجی خلیفه به شرح ذیل است:
1. «فذلکة أحوال الأخیار فی العلم و التاریخ و الأخبار (یا فذلکه التواریخ)»؛[11] درباره تاریخ عمومی؛
2. «تحفة الکبار فی اسفار البحار»؛[12] تاریخچه نبردهای دریایی عثمانیان؛
3. «تقویم التواریخ»؛[13] جدول وقایع تاریخی از خلقت آدم(ع) تا 1058ق؛
4. «کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون»:[14] کتابى است با ارزش که در آن، از علوم و فنون مختلف و گوناگونى که تا زمان مؤلف رواج داشته یاد شده و نیز اسامى کتب مختلف همراه با پارهاى از ویژگیهاى آنها در آن ذکر گردیده است.
کتاب به زبان عربى و در نیمه اول قرن یازدهم هجرى نوشته شده است.
اثر حاضر، از کتابهاى نفیس و یکى از مآخذ مهم محسوب میشود که غالباً مورد استناد دانشوران قرار میگیرد.
روش نویسنده این است که بر اساس حروف الفبا، علوم و فنون را مورد توجه قرار داده و بهطور اختصار، آنها را تعریف کرده و باز بر همان اساس، کتابهایى که در آن علم یا فن نوشته شده و حروف اول آن با حرف اول آن علم یا فن یکى است، با اجمالى از مطالب آن بیان نموده است.[15]
نویسنده پیش از بیان مطالب و مسائل اصلى که بدان اشاره شد، مقدمهاى در احوال و اطراف علوم نگاشته و در طى پنج باب، بهطور کلى درباره موضوعات مختلف مربوط به علوم، بحث کرده است. برخی از مباحث این کتاب عبارت است از:
1. ماهیت علم؛ یعنی آیا ماهیت علم مطلق ضرورى است یا نظرى، تعریف آن آسان و میسر است یا مشکل و نامیسر؟
2. بیان علم مدوّن و موضوع، مبادى، مسائل و غایت آن؛
3. سبب علم؛ علم طبیعى بشر میباشد و انسان نیازمند به آن است. و اینکه علم و کتابت از لوازم تمدن و مدنیت است.
4. منشأ نزول کتب آسمانی؛ بشر ذاتاً اجتماعى است و باید در اجتماع زندگى کند و لازمه زندگى اجتماعى، تصادم افراد و تضاد منافع میان آنهاست و براى نظم و انتظام جامعه، قانون و حکم لازم است؛ از این جهت انبیا مبعوث شدند و کتاب آوردند و مقرراتى وضع کردند تا بشر به آسودگى در تحت لواى نظم و دین زندگى کند.
5. اهل اسلام و علوم آنان؛ اوضاع صدر اسلام و قبل از آن مورد مطالعه قرار گرفته و به بعثت رسول اکرم(ص) و همچنین پیشرفت دین اسلام و به فتوحات اسلامى اشاره شده و سپس راجع به اینکه در اوایل کار اسلام، صحابه و تابعین احتیاج به تدوین کتاب و نوشته نداشتهاند، لیکن بهتدریج که اسلام پیشرفت کرد و کشورهایى را تحت استیلا درآورد و اختلاف عقاید و آراء پیدا شد، ناچار به کتابت و نوشته احتیاج پیدا شد، بحث گردیده است.
6. تألیفکنندگان و تألیفشدهها.
و مباحث دیگر.[16]
درباره ارزش و اعتبار کتاب کشف الظنون باید گفت:
از آنجا که کاتب چلبی (حاجی خلیفه) با دولتمردان همنشین بوده و به دفاتر دیوانی دربار عثمانی دسترسی داشته و با وابستگان درجه یک امپراتوری عثمانی در ارتباط بوده، توانسته است اطلاعات خوبی را در کتابهای خود گردآوری کند، بهطوری که مورّخان و پژوهشگران به خصوص در زمینه کتابشناسی، تاریخ و فهرستنگاری خود را بینیاز از این کتاب نمیدانند.
اما نمیتوان تمام مطالب یک کتاب را به صورت کامل تأیید و یا رد نمود، بلکه باید یکایک مطالب آن جداگانه مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد، و کتاب کشف الظنون نیز از این قبیل است.
[1]. سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج 1، ص 732، قم، کتابخانه عمومى حضرت آیت الله العظمى مرعشى نجفى(ره)، چاپ اول، 1410ق؛ بغدادى، اسماعیل، هدیة العارفین، اسماء المؤلفین و آثار المصنفین، ج 2، ص 440، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1951م؛ بوسنینه، منجى، موسوعة أعلام العلماء و الأدباء العرب و المسلمین، ج 6، ص 57، تونس، جامعة الدول العربیة، المنظمة العربیة للتربیة و الثقافة و العلوم، چاپ اول، 1425ق.
[2]. موسوعة أعلام العلماء و الأدباء العرب و المسلمین، ج 6، ص 57؛ مشار، خان بابا، مؤلفین کتب چاپى فارسى و عربى از آغاز چاپ تاکنون، ج 6، ص 228، بیجا، بینا، چاپ اول، 1340ش.
[3]. معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج 1، ص 732.
[4]. موسوعة أعلام العلماء و الأدباء العرب و المسلمین، ج 6، ص 57؛ حاجى خلیفه، مصطفى بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج 1، ص 13، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، بیتا.
[5]. موسوعة أعلام العلماء و الأدباء العرب و المسلمین، ج 6، ص 58؛ مؤلفین کتب چاپى فارسى و عربى از آغاز چاپ تاکنون، ج 6، ص 228.
[6]. موسوعة أعلام العلماء و الأدباء العرب و المسلمین، ج 6، ص 58.
[7]. همان.
[8]. کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج 1، ص 14 – 15.
[9]. همان، ص 15.
[10]. موسوعة أعلام العلماء و الأدباء العرب و المسلمین، ج 6، ص 58.
[11]. همان، ص 59.
[12]. هدیة العارفین، اسماء المؤلفین و آثار المصنفین، ج 2، ص 440.
[13]. کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج 1، ص 469.
[14]. هدیة العارفین، اسماء المؤلفین و آثار المصنفین، ج 2، ص 441؛ معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج 1، ص 733.
[15]. نک: کیایینژاد، زینالدین، کشف الظنون و شرحى پیرامون بابهاى آن، نشریه فرهنگ و هنر(هنر و مردم)، اسفند 1354، شماره 161، ص 31 - 38.
[16]. نک: کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج 1، مقدمة مؤلف، ص 2 – 58.