در زبان عربی، فعلهای «ماضی و مضارع» که برای دو زمان «گذشته و حال» به کار میروند، ساختار جداگانهای برای خود دارند؛ اما برای زمان آینده و مستقبل، ساختار جداگانهای تعریف نشده است؛ بلکه با افزودن برخی حروف و ادوات به فعل مضارع، فعل مستقبل ساخته میشود. از جمله این ادوات، دو حرف «سـ» و «سوف» هستند که به آنها «حروف تنفیس» گفته میشود. بدین معنا که این حروف، زمان فعل مضارع را گسترش داده و از زمان حال که دامنهی بسیار کوتاهی دارد، به زمان آینده که دامنهی بسیار گستردهای دارد توسعه میدهند.
حرف سین: حرف «سـ» به فعل مضارع افزوده میشود و معنای آنرا از حال تبدیل به آینده میکند. این حرفِ ضمیمهشده به عنوان بخشی از فعل در نظر گرفته شده؛ از اینرو، در آن عمل نکرده و اعرابش را تغییر نمیدهد.
گفتنی است؛ برخلاف نظر اندیشمندان کوفی که معتقدند حرف «سـ»، خلاصه حرف «سوف» است، دیگران آنرا دو حرف جداگانه و مستقل میدانند. در ضمن، برخی بر این باورند که در بعضی موارد، حرف «سـ» برای تبدیل فعل به آینده به کار نرفته؛ بلکه تنها معنای استمرار را میرساند،[1] که علمای نحو این باور را نپذیرفتهاند.
حرف سوف: حرف «سوف» که گاهی با حذف یکی از حروفش به صورت «سف» و «سو» و حتی «سی»[2] مورد استفاده قرار میگیرد، مانند حرف «سـ» فعل مضارع را تبدیل به فعل مستقبل میکند.
دانشمندان ادبیات عرب درباره تفاوت و یا عدم تفاوت معنای دو حرف «س» و «سوف» اختلاف نظر دارند.
اندیشمندان بصری با این استدلال که تعداد حروف «سوف» بیش از حروف «سـ» است، معتقدند مدت زمانی که «سوف» نشانگر آن است، گستردهتر از زمانی است که از حرف «سـ» برداشت میشود.
البته این نظر، مورد پذیرش بسیاری از صاحبنظران ادبیات عرب قرار نگرفته و از نظر آنان، معنای این دو حرف هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند.
مترجمانی که باور دوم را پذیرفتهاند، خود را ملزم به آن نمیدانند برای افعالی که «س» به آنها ضمیمه شده، ترجمهای متفاوت از افعالی در نظر بگیرند که همراه با «سوف» آمدهاند.
به عبارت دیگر، آنها دور و نزدیکبودن آینده را وابسته به «سین» و «سوف» ندانسته، و در صورت نیاز با توجه به قرائن و شواهد پیرامونی، این دور و نزدیکبودن را در ترجمهشان میگنجانند.
در ضمن، مهمترین تفاوت «سوف» با «سـ» را میتوان در این نکته دانست که حرف «لام تأکید» قبل از حرف «سوف» میآید، مانند: «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى»؛[3] برخلاف «سین» که «حرف لام» بر آن وارد نمیشود.[4]
[1]. این افراد آیاتی نظیر این آیه را شاهد مثال ذکر کردهاند: «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِم».
[2]. با تبدیل واو به یاء.
[3]. ضحی، 5.
[4]. ابن هشام، عبدالله بن یوسف، مغنی اللبیب، ج 1، ص 138 – 139، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، چاپ چهارم؛ ابن دمامینی، محمد بن ابی بکر، شرح الدمامینی علی مغنی اللبیب، عنایه احمد غزو، ج 2، ص 5 – 10، بیروت، نشر التاریخ العربی، چاپ اول.