«محمَّد بن أحمد بن محمَّد بن فارس بن سهل»، یا «أبو الفتح بن أبی الفوارس رازی»[1] در سال 338 هـ.ق در بغداد متولد شد[2] و در سال 412 هـ.ق از دنیا رفت و در کنار احمد بن حنبل دفن شد.[3] جد او، سهل، استاد شیخ طوسی و خطیب بغدادی بود.[4]
أبوالفتح از افرادی؛ مانند ابوبکر نقاش، ابوبکر شافعی، ابوعلی بن صواف، ابوبکر محمد بن حسن بن مقسم و ... حدیث شنیده است.[5] برقانی و هبة الله طبری نیز از او روایت کردهاند.[6]
او برای کسب علم و نوشتن کتاب به شهرهایی؛ مانند بصره، فارس و خراسان سفر کرد.[7]
برخی منابع، او را فردی با حافظه و شناخت قوی، امانتدار و معروف به صلاح[8] و نیز شخصی «ثقه» در نقل حدیث معرفی کردهاند.[9]
از آثار او میتوان به کتاب تاریخ، تخریج فوائد أبى طاهر مخلّص اشاره کرد،[10] اما بیشترین شهرت او به دلیل کتاب الاربعین دربارهی فضائل أمیرالمؤمنین حضرت علی(ع) است که سید ابن طاووس آنرا در کتابخانهی نظامیهی بغداد یافت و چند حدیث نیز از آن نقل کرده است.[11]
اگرچه گزارشی نیافتیم که تصریح در مذهب او داشته باشد؛ اما قرائن و شواهدی بر شیعه بودن او وجود دارد:
- گفتهاند که او در ابتدای کتاب الاربعین خود چنین نگاشته است: «فنرجو من الله أن یحشرنا فی زمرة نبیه و عترته و یرزقنا رؤیتهم و شفاعتهم بفضله وسعة رحمته الّذین أذهب الله عنهم الرّجس و طهّرهم تطهیرا»؛[12] از خداوند میخواهیم که ما را در شمار پیامبر خودش و عترت او محشور گرداند و به فضل و رحمت گستردهاش دیدارشان را روزی ما کند. آنانی که خدا پلیدی را از آنان زدوده و در نهایت پاکیزگی قرارشان داده است.
این تعابیر بیشتر با متون شیعی همخوان است.
- نام او در بین راویان احادیثی؛ نظیر حدیث منزلت،[13] ثقلین،[14] «علیٌّ خیر البشر»،[15] «من کنت مولاه...»[16] و ... که در مقام و منزلت امام علی(ع) نقل شده است، دیده میشود.
وجود همین قرائن و شواهد، منجر به آن شده است که محققانی نام ایشان را در ردیف دانشمندان شیعی قرار دهند.[17]
[1]. أبوالفرج جوزى، عبدالرحمن بن على، المنتظم فى تاریخ الأمم و الملوک، ج 15، ص 149، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق.
[2]. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق، تدمرى، عمر عبدالسلام، ج 28، ص 302، بیروت، دار الکتاب العربى، چاپ دوم، 1413ق.
[3]. المنتظم فى تاریخ الأمم و الملوک، ج 15، ص 150.
[4]. طوسى، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنّفین و أصحاب الأصول، مقدمه محقق، ص 64، قم، مکتبة المحقق الطباطبائی، چاپ اول، 1420ق.
[5]. تاریخ الإسلام، ج 28، ص 302.
[6]. المنتظم، ج 15، ص 150.
[7]. تاریخ الإسلام، ج 28، ص 302.
[8]. همان، ص 303؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 1، ص 370، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1417ق.
[9]. المنتظم، ج 15، ص 150.
[10]. ابن قانع بغدادى، عبدالباقى، معجم الصحابة، محقق، قوتلاى، خلیل ابراهیم، ج 1، ص 12، زیر نویس، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1424ق.
[11]. آقابزرگ تهرانى، محمد محسن، طبقات أعلام الشیعة، ج 3، ص 288، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1430ق.
[12]. میر سید حامد حسین، عبقات الانوار، ج 18، ص 418 و ج 20، ص 160، اصفهان، کتابخانه امیر المؤمنین، چاپ دوم، 1366ش.
[13]. طوسى، محمد بن حسن، الأمالی، ص 306، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.
[14]. میلانى، سید علی، نفحات الازهار، ج 1، ص 374، قم، مهر، چاپ اول، 1414ق.
[15]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 37، ص 308، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، بیروت، 1403ق.
[16]. مرعشی، قاضى نور الله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج 6، ص 265، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1409ق.
[17]. طبقات أعلام الشیعة، ج 3، ص 288.