کد سایت
fa82278
کد بایگانی
100126
نمایه
گروههای مخالف امام علی(ع)
طبقه بندی موضوعی
جنگهای امام علی ع,گوناگون
خلاصه پرسش
گروههایی که با امام علی(ع) در دوران خلافتشان به ستیز برخاستند، ناکثین، قاسطین و مارقین نام داشتند. دلیل این نامگذاری چه بود؟
پرسش
سه جریان و گروه عمده مخالف حکومت حضرت علی(ع) وجود داشتند، میخواهم بدانم که آن گروهها چه کسانی بودند؟
پاسخ اجمالی
در مدت کوتاه 4 سال و 9 ماه از حکومت امام علی(ع)،[1] گروههایی علیه آنحضرت دست به شورش برداشته و آنحضرت نیز با آنان وارد نبرد شدند.
در همین راستا، امام علی(ع) هنگام روبرویی با سپاه شام میفرماید: «پیامبر خدا(ص) به من دستور داد که با ناکثین بجنگم و من این کار را انجام دادم و فرمان داد تا با قاسطین بجنگم که شما مصداقش هستید، اما در مورد مارقین نمیدانم که چه وقتی نوبت آنان خواهد شد».[2]
بر این اساس، این پیامبر اسلام(ص) بود که گروههای شورشی را با عناوین سهگانه نامگذاری کرد.
با توجه به این نکته، اکنون به معرّفی مختصر این گروهها میپردازیم.
1. ناکثین(جنگ جمل)[3]
واژه «ناکثین» از ریشه «نکث»، به معنای نقض عهد و پیمانشکنی بعد از محکم کردن آن بهکار میرود.[4] و به همین مناسبت، به گروه پیمانشکنی که بعد از بیعت با امام علی(ع) در برابر حضرتشان شورش کرده و به فرماندهی طلحه و زبیر و با همراهی عایشه (همسر پیامبر) جنگ جمل را به راه انداختند «ناکثین» گفته میشود.[5]
2. قاسطین(جنگ صفین)[6]
«قاسطین» در لغت به معنای متجاوزین از حد وسط و راه عدالت است.[7] اما این واژه در دانش تاریخ و نیز در روایات، لقب گروهى است که با فرماندهی و مدیریت معاویه و عمرو بن عاص، خلافت امام علی(ع) را نپذیرفته و با دور شدن از شاهراه هدایت در منطقه شام اعلان خودمختاری کرده و در منطقه صفین با حضرتشان به نبرد برخاستند.[8]
3. مارقین(جنگ نهروان)
واژگان «مارقین» برگرفته از ریشه «مرق» است که به افرادی گفته میشود که از دین خارج شده باشند.[9] در اصطلاح تاریخی به گروهى از دشمنان امام على(ع) که بعد از نبرد صفین از سپاه آن حضرت خارج شده و نبرد نهروان را به راهانداختند «مارقین» گفته میشود.[10] نام دیگر این گروه شورشی، «خوارج» است.[11]
در همین راستا، امام علی(ع) هنگام روبرویی با سپاه شام میفرماید: «پیامبر خدا(ص) به من دستور داد که با ناکثین بجنگم و من این کار را انجام دادم و فرمان داد تا با قاسطین بجنگم که شما مصداقش هستید، اما در مورد مارقین نمیدانم که چه وقتی نوبت آنان خواهد شد».[2]
بر این اساس، این پیامبر اسلام(ص) بود که گروههای شورشی را با عناوین سهگانه نامگذاری کرد.
با توجه به این نکته، اکنون به معرّفی مختصر این گروهها میپردازیم.
1. ناکثین(جنگ جمل)[3]
واژه «ناکثین» از ریشه «نکث»، به معنای نقض عهد و پیمانشکنی بعد از محکم کردن آن بهکار میرود.[4] و به همین مناسبت، به گروه پیمانشکنی که بعد از بیعت با امام علی(ع) در برابر حضرتشان شورش کرده و به فرماندهی طلحه و زبیر و با همراهی عایشه (همسر پیامبر) جنگ جمل را به راه انداختند «ناکثین» گفته میشود.[5]
2. قاسطین(جنگ صفین)[6]
«قاسطین» در لغت به معنای متجاوزین از حد وسط و راه عدالت است.[7] اما این واژه در دانش تاریخ و نیز در روایات، لقب گروهى است که با فرماندهی و مدیریت معاویه و عمرو بن عاص، خلافت امام علی(ع) را نپذیرفته و با دور شدن از شاهراه هدایت در منطقه شام اعلان خودمختاری کرده و در منطقه صفین با حضرتشان به نبرد برخاستند.[8]
3. مارقین(جنگ نهروان)
واژگان «مارقین» برگرفته از ریشه «مرق» است که به افرادی گفته میشود که از دین خارج شده باشند.[9] در اصطلاح تاریخی به گروهى از دشمنان امام على(ع) که بعد از نبرد صفین از سپاه آن حضرت خارج شده و نبرد نهروان را به راهانداختند «مارقین» گفته میشود.[10] نام دیگر این گروه شورشی، «خوارج» است.[11]
[1]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 5، ص 152، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[2]. ابن اعثم کوفى، أبومحمد أحمد، الفتوح، تحقیق، شیرى، على، ج 3، ص 77، بیروت، دارالأضواء، چاپ اول، 1411ق؛ منقرى، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص 338، قاهره، المؤسسة العربیة الحدیثة، چاپ دوم، 1382ق.
[4]. فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 5، ص 351، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق.
[5]. ابن منظور، لسان العرب، ج 2، ص 197، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق؛ نک: ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله بن محمد، الاستیعاب فى معرفة الأصحاب، تحقیق، بجاوى، على محمد، ج 2، ص 498 - 499، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق؛ ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الإمامة و السیاسة، تحقیق، شیری، علی، ج 1، ص 70 - 72، بیروت، دارالأضواء، چاپ اول، 1410ق؛ مقدسى، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 5، ص 211، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا؛ مسعودى، على بن حسین، اثبات الوصیة للامام علی بن ابیطالب(ع)، ص 150، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1423ق.
[7]. لسان العرب، ج 7، ص 378.
[8]. همان؛ نک: البدء و التاریخ، ج 5، ص 217؛ ابو حنیفه احمد بن داود الدینورى، الأخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، ص 158 و 190 - 192، قم، منشورات الرضى، 1368ش.
[9]. کتاب العین، ج 5، ص 160.
[10]. ابن أبی الحدید، عبدالحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق، ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج 1، ص 201، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.
[11]. نک: «انحرافات خوارج»، 7299؛ الأخبار الطوال، ص 196 و 205.