کد سایت
fa82873
کد بایگانی
100750
نمایه
رجاء ابن ابی ضحاک
طبقه بندی موضوعی
تاریخ
خلاصه پرسش
رجاء ابن ابی ضحاک که بود؟
پرسش
رجاء ابن ابی ضحاک که بود؟
پاسخ اجمالی
رجاء بن ابی ضحاک، از مردم خراسان و از خویشاوندان فضل بن سهل سرخسی[1] بود.[2] او از کارگزاران بنی عباس بود و به مأمون و معتصم در کار خراج خدمت کرد.[3] مأمون در سال 200هـ.ق، او را به مدینه فرستاد تا امام رضا(ع) را به خراسان بیاورد.[4]
احمد بن على انصارى گفت از رجاء بن ابى ضحاک شنیدم که میگفت: «مأمون مرا فرستاد که على بن موسى(ع) را از مدینه به نزد او ببرم و دستور داد که از راه بصره و اهواز و فارس آمده و از راه قم نگذرم و نیز تا زمانی که به خراسان برسیم، خودم شبانه روز مراقبش باشم. من از مدینه تا مرو با او بودم و به خدا سوگند! مردى که از او پرهیزکارتر باشد، بیشتر از او به یاد خدا باشد و بیشتر از او از خدا بترسد را در تمام عمرم ندیدم».[5]
گزارشی نیز وجود دارد که فردی از امام رضا(ع) خواست تا اجازه دهد که رجاء بن أبی ضحاک را بکشد، اما امام چنین اجازهای نداد.[6]
سرانجام رجاء بن ابی ضحاک، در سال 226 هـ.ق در دمشق به دست علی بن اسحاق بن یحیی به جهت اختلاف در اداره خراج و مالیات کشته شد.[7]
از او فرزندی به نام حسن بن رجاء باقی ماند[8] که در تاریخ نوشتهاند: «او در راه سامرا با علی (قاتل پدرش) برخورد میکرد»،[9] ولی نمیتوانست کاری درباره او انجام دهد.
احمد بن على انصارى گفت از رجاء بن ابى ضحاک شنیدم که میگفت: «مأمون مرا فرستاد که على بن موسى(ع) را از مدینه به نزد او ببرم و دستور داد که از راه بصره و اهواز و فارس آمده و از راه قم نگذرم و نیز تا زمانی که به خراسان برسیم، خودم شبانه روز مراقبش باشم. من از مدینه تا مرو با او بودم و به خدا سوگند! مردى که از او پرهیزکارتر باشد، بیشتر از او به یاد خدا باشد و بیشتر از او از خدا بترسد را در تمام عمرم ندیدم».[5]
گزارشی نیز وجود دارد که فردی از امام رضا(ع) خواست تا اجازه دهد که رجاء بن أبی ضحاک را بکشد، اما امام چنین اجازهای نداد.[6]
سرانجام رجاء بن ابی ضحاک، در سال 226 هـ.ق در دمشق به دست علی بن اسحاق بن یحیی به جهت اختلاف در اداره خراج و مالیات کشته شد.[7]
از او فرزندی به نام حسن بن رجاء باقی ماند[8] که در تاریخ نوشتهاند: «او در راه سامرا با علی (قاتل پدرش) برخورد میکرد»،[9] ولی نمیتوانست کاری درباره او انجام دهد.
[1]. درباره فضل بن سهل سرخسی؛ ر. ک: ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج 4، ص 41 – 44، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، بیتا.
[2]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 8،ص 540، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق؛ یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 448، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بیتا.
[3]. ابن عساکر، على بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 18، ص 122، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1415ق.
[4]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 147، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق؛ تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 8، ص 544؛ ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق، تدمری، عمر عبد السلام، ج 13، ص 80 – 81، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق؛ ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 6، ص 319، بیروت، دار صادر، 1385ق.
[5]. عیون أخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 180.
[6]. همان، ص 205.
[7]. تاریخ مدینة دمشق، ج 41، ص 255 – 256.
[8]. همان، ج 18، ص 122.
[9]. همان، ج 41، ص 256.