کد سایت
fa84524
کد بایگانی
102134
نمایه
طول قامت حضرت آدم(ع) و مکان دفن هابیل
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث,صفات و زندگی پیامبران,آدم
خلاصه پرسش
آیا قد حضرت آدم(ع) ابتدا آن قدر بلند بود که خورشید او را میسوزاند؟ آیا قبر هابیل در دمشق است؟
پرسش
آیا این مطلب درست است که حضرت آدم آن قدر بلند بودند که سرشان از کره زمین بیرون زده بود و بعد از خدا شکایت کردند و خداوند قدشان را کوتاه کرد؟ آیا قبری که مشخص کردهاند که متعلق به حضرت هابیل است واقعیت دارد؟
پاسخ اجمالی
آنچه درباره قد بلند غیر طبیعی - و حتی غیر ممکن - حضرت آدم(ع) در برخی منابع اسلامی آمده است؛ به جهت ضعف سند قابل پذیرش نبوده و با فرض پذیرش نیز نمیتوان به ظاهر آن استناد کرد. همچنین وجود قبری منسوب به هابیل در حومه دمشق از سند چندان معتبری برخوردار نبوده، و جز اندکی از کتابهای تاریخی، در روایات اشارهای به آن نشده است.
یکی از گزارشهایی که در مورد قد آدم وجود دارد، این روایت است که در آن، مقاتل بن سلیمان گوید: از امام صادق(ع) درباره قد حضرت آدم(ع) هنگام فرودش به زمین پرسیدم؟ حضرت فرمود: «در کتاب على(ع) آمده است که پروردگار زمانی که آدم و حوا را به زمین فرستاد دو پای آدم روی بلندی کوه صفا و سرش زیر افق آسمان بود آدم از آزاری که به جهت این موقعیت و حرارت خورشید به او رسید به خداوند شکوه نمود خداوند به جبرئیل فرمود: آدم از گرمای خورشید شکایت دارد و جبرئیل او را در هم فشرد و قامتش هفتاد ذراع به ذراع خود آدم گردید و همین کار را با حوا نمود و طول قامتش به سی و پنج ذرع به اندازه طول قامتش گشت».[1]
علامه مجلسی از لحاظ سند، این روایت را به جهت وجود «مقاتل بن سلیمان» در سند روایت، ضعیف شمرده و از لحاظ محتوا نیز به نقل انتقادها و توجیهها پرداخته است که به صورت اختصار به آن اشاره مینماییم:
1. اینکه درخواست آدم(ع) برای کوتاهی قامت، به سبب آزار دیدن در اثر حرارت خورشید بوده، قابل پذیرش نیست؛ زیرا میان کوتاه شدن قامت و حرارت خورشید ملازمهای وجود ندارد و چگونه با این مقدار کوتاهی قد، این آزار از بین میرود؟! برخی به این اشکال، چنین پاسخ دادهاند که اذیت شدن به سبب حرارت، تنها به جهت انعکاس نور خورشید نیست، بلکه به جهت بلندی قامت، این امکان برایشان فراهم نبود که از سایه کوهها و درختها برای مصون ماندن از حرارت خورشید استفاده نماید و بعدها این امکان برایشان ایجاد شد.
2. در روایت آمده است قد حضرت آدم(ع) بعد از کوتاه شدن، به مقیاس بازوی خودشان هفتاد ذراع بوده که این نتیجه را به دنبال خواهد داشت که حضرت مستوی القامة نبوده است و در نتیجه برای انجام کارهای روز مرّه خود نیز با مشکل مواجه بوده است (زیرا بر این اساس، طول دست ایشان 35 برابر کمتر از طول قامتشان میشد!) و چنین نقصی در پیامبران قابل پذیرش نیست؛ زیرا لازم است معصوم(ع) از هر عیب جسمانی و غیر آن به دور باشد.
به این اشکال نیز چنین پاسخ دادند که کسانی که عدم تناسب اندام آدم(ع) را مطرح کردهاند، این مسئله را با انسانهای بعدی قیاس کردهاند و چنین قیاسی صحیح نیست؛ زیرا تناسب اندام هر عصری با توجه به مقتضیات همان عصر سنجیده میشود و ... .[2]
به هر حال، با توجه به ضعف سند این روایت، نیاز چندانی به توجیه محتوای آن وجود ندارد.
در ارتباط با قسمت دوم و قبر هابیل و قابیل از مکانی به نام «جبل بردة» در دمشق برخی یاد کردهاند و توضیح بیشتری در اینباره در منابع نیامده است.[3]
یکی از گزارشهایی که در مورد قد آدم وجود دارد، این روایت است که در آن، مقاتل بن سلیمان گوید: از امام صادق(ع) درباره قد حضرت آدم(ع) هنگام فرودش به زمین پرسیدم؟ حضرت فرمود: «در کتاب على(ع) آمده است که پروردگار زمانی که آدم و حوا را به زمین فرستاد دو پای آدم روی بلندی کوه صفا و سرش زیر افق آسمان بود آدم از آزاری که به جهت این موقعیت و حرارت خورشید به او رسید به خداوند شکوه نمود خداوند به جبرئیل فرمود: آدم از گرمای خورشید شکایت دارد و جبرئیل او را در هم فشرد و قامتش هفتاد ذراع به ذراع خود آدم گردید و همین کار را با حوا نمود و طول قامتش به سی و پنج ذرع به اندازه طول قامتش گشت».[1]
علامه مجلسی از لحاظ سند، این روایت را به جهت وجود «مقاتل بن سلیمان» در سند روایت، ضعیف شمرده و از لحاظ محتوا نیز به نقل انتقادها و توجیهها پرداخته است که به صورت اختصار به آن اشاره مینماییم:
1. اینکه درخواست آدم(ع) برای کوتاهی قامت، به سبب آزار دیدن در اثر حرارت خورشید بوده، قابل پذیرش نیست؛ زیرا میان کوتاه شدن قامت و حرارت خورشید ملازمهای وجود ندارد و چگونه با این مقدار کوتاهی قد، این آزار از بین میرود؟! برخی به این اشکال، چنین پاسخ دادهاند که اذیت شدن به سبب حرارت، تنها به جهت انعکاس نور خورشید نیست، بلکه به جهت بلندی قامت، این امکان برایشان فراهم نبود که از سایه کوهها و درختها برای مصون ماندن از حرارت خورشید استفاده نماید و بعدها این امکان برایشان ایجاد شد.
2. در روایت آمده است قد حضرت آدم(ع) بعد از کوتاه شدن، به مقیاس بازوی خودشان هفتاد ذراع بوده که این نتیجه را به دنبال خواهد داشت که حضرت مستوی القامة نبوده است و در نتیجه برای انجام کارهای روز مرّه خود نیز با مشکل مواجه بوده است (زیرا بر این اساس، طول دست ایشان 35 برابر کمتر از طول قامتشان میشد!) و چنین نقصی در پیامبران قابل پذیرش نیست؛ زیرا لازم است معصوم(ع) از هر عیب جسمانی و غیر آن به دور باشد.
به این اشکال نیز چنین پاسخ دادند که کسانی که عدم تناسب اندام آدم(ع) را مطرح کردهاند، این مسئله را با انسانهای بعدی قیاس کردهاند و چنین قیاسی صحیح نیست؛ زیرا تناسب اندام هر عصری با توجه به مقتضیات همان عصر سنجیده میشود و ... .[2]
به هر حال، با توجه به ضعف سند این روایت، نیاز چندانی به توجیه محتوای آن وجود ندارد.
در ارتباط با قسمت دوم و قبر هابیل و قابیل از مکانی به نام «جبل بردة» در دمشق برخی یاد کردهاند و توضیح بیشتری در اینباره در منابع نیامده است.[3]
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 233، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. ر. ک: مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج 26، ص 171- 176، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[3]. هروى، ابو الحسن على بن ابیبکر، الاشارات الى معرفة الزیارات، ص 20، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، 1423ق.