اعراب و مسلمانان در ابتدا برای معاملات روزمرّه خود از سکههای ضربشده در کشورهای بزرگی چون ایران و روم استفاده میکردند، اما از آنجا که برخی از عبارات درجشده در سکههای رومی بر اساس آموزههای اسلامی، عباراتی شرکآمیز به شمار میآمد، در سال 76 هجری و در زمان عبدالملک بن مروان، ایده ضرب سکّه مستقل اسلامی مطرح شد؛[1] از طرفی عبدالملک در ابتدای نامههای خود به رومیان، آیه «قُلْ هُوَ الله أَحَدٌ»،[2] و نام پیامبر اسلام(ص) را به همراه تاریخ نگارش نامه مینوشت، که واکنش پادشاه روم به این رویکرد عبدالملک آن بود که از او خواست تا این کار را ترک کند و تهدید کرد که در غیر این صورت، ما در سکههایی که ضرب خواهیم کرد، نام پیامبرتان را به گونهای خواهیم نگاشت که خوشایندتان نباشد.[3]
از این رو عبدالملک دستور داد تا سکههای با شعار توحید تهیه شود که در آن آیاتی مانند «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُو...[4]»[5] و یا آیه اول سوره توحید را بنویسند.[6] سپس به تمام سرزمینهای اسلامی نوشت که سکههای با طرح رومی باطل است. اما هنگامى که این سکهها با نقش و نگار اسلامی به شهرهاى روم رسید، پادشاه روم دوباره نامهاى به عبدالملک نوشت و دوباره تهدید کرد تا ضرب سکّه اسلامی را متوقف سازد.
به دنبال این تهدید، عبدالملک با برخی افراد برجسته مشورتهایی کرد، اما پیشنهادهاى آنان مورد قبولش قرار نگرفت. روح بن زنباع پیشنهاد داد تا عبدالملک با امام باقر(ع) نیز مشورتی داشته باشد.
عبدالملک نیز امام(ع) را خواست و موضوع را با ایشان در میان گذاشت که با این پاسخ امام(ع) روبرو شد:
تهدید پادشاه روم تو را نگران نسازد؛ و خداوند اجازه نخواهد داد تهدید پادشاه روم درباره رسول الله(ص) عملى شود. از این رو، از صنعتگران بخواهید تا سکههایى از درهم و دینار بسازند که در آنها شعار توحید و نام پیامبر خدا(ص) نگاشته شده باشد و در اطراف آن هم نام شهر و نیز سالى را که ضرب سکه در آنها صورت پذیرفته است، نوشته شود. سپس سکهها را از نظر وزن به سه نوع تقسیم و وزن آنها را سى درهم انتخاب کنید. ده عدد از آنها را به وزن ده مثقال و ده عدد دیگر را شش مثقال و ده عدد آخر را پنج مثقال قرار دهید، چنانکه وزن همه آنها بر روى هم به بیست و یک مثقال برسد. به طورى که اگر آنها را از یکدیگر جدا کنند، وزن هر دسته برابر با هفت مثقال باشد و سنگهایى بر آنها قرار دهند که افزایش و کاهش در آنها راه نداشته باشد. سپس درهمها را به وزن ده و دینارها را به وزن هفت مثقال ضرب کنند. [7] عبدالملک نیز به راهکار امام(ع) عمل کرد و پادشاه روم نیز نتوانست به تهدیدات خود عمل کند.[8]
[1]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 416، بیروت، دار صادر، 1385ق.
[2]. توحید 1.
[3]. الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 416 - 417.
[4]. آل عمران 18.
[5]. ابوالبقاء دمیری، محمد بن موسی بن عیسی، حیاة الحیوان الکبری، ج 1، ص 96 – 97، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1424ق.
[6]. الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 416 - 417.
[7]. بررسی دقیق چگونگی ضرب سکّه که در این گزارش ذکر شده، فرصتی دیگر را میطلبد و هرگونه که باشد در پاسخ به پرسش بالا تأثیرگذار نخواهد بود.
[8]. حیاة الحیوان الکبری، ج 1، ص 97.