بهترین مثال برای توضیح و بیان تفاوت «لحاظ استقلالى» و «لحاظ آلى»، دو نوع برخورد انسانها با آینه است. به این معنا که گاهی شخص برای خرید آینهای به مغازه میرود و برای انتخاب و خرید با دقت به آینه مینگرد تا کمترین عیب و نقصی در آن نیابد، در اینجا نگاه به آینه، «نگاه استقلالی» است؛ زیرا نگاه به کیفیت شیشه و جیوه و شکل ظاهری آن مورد نظر است. اما هنگامی که شخص تنها برای دیدن و مرتب کردن خود مقابل آینه ایستاده و بدان مینگرد، اینجا نگاه به آینه «نگاه آلی» است؛ یعنی تنها از آن جهت که آینه، ابزار و وسیلهای است که صورت را نشان میدهد به او نگاه میکند، نه از این جهت که نوع شیشه و جیوه او چگونه است. حال در مورد معانی نیز دانشمندان علوم عقلی میگویند: برخى از معانى، مانند «ابتدا» را مىتوان دوگونه لحاظ کرد: «لحاظ استقلالى»؛ «لحاظ آلى».
- لحاظ استقلالى: در این لحاظ به خود مفهوم بدون توجه به چیز دیگری و به عبارت دیگر بما هو هو نظر میشود و هیچگونه حالت وصفى و یا اضافى براى غیر ملاحظه نمیشود، براى مثال معناى «ابتدا» که مقابل «انتها» است در نظر گرفته میشود و متکلم تصمیم دارد که تنها در مورد مفهوم ابتدائیت سخن بگوید بدون آنکه آن را وابسته به چیز دیگری بکند.
- لحاظ آلى: در این لحاظ، مفهوم به عنوان آلت و یا وصفی براى غیر در نظر گرفته میشود، براى مثال در جمله «سرت من البصرة الى الکوفه» ابتدائیتى که در داخل این جمله وجود دارد، تنها برای توصیف مسافرتی است که از شهر بصره آغاز میشود؛ یعنى به شهر بصره ارتباط دارد، نه مطلق ابتدائیت.[1] به عبارتی متکلم با «لحاظ آلی» نمیخواهد در مورد مفهوم ابتدائیت سخنی بگوید.
[1]. ر. ک: مرکز اطلاعات و مدارک اسلامى، فرهنگ نامه اصول فقه، ص، 669، قم، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، معاونت پژوهشى، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، چاپ اول، 1389ش.