اصطلاحی با عنوان بغض و دشمنى تکوینی[1] خدا در برخی منابع آمده، و معنایش نیز اینگونه بیان شده است که علم ازلی و دانایى خدا به آینده و به قرارگرفتن افراد احمق و بیخرد در مقام پست، و شایسته نبودن او براى کمال، منجر به بیبهره نمودن تکوینی آنها از برخی مزایا است. معنای دیگر این اصطلاح آن است که بغض خدا به دلیل آگاهی به کارهاى زشت احمق است که با اختیار بد خود، آنها را برخواهد گزید، با اینکه میتوانست آنها را ترک کند و انجام ندهد.[2]
لذا امام صادق(ع) فرمود: خداى توانا و بزرگ چیزى از احمق و بیخرد که دشمنتر برای او باشد، نیافرید؛ زیرا عقل و خردش را که خدا از همه چیزها بیشتر دوست دارد، از او گرفته است».[3]
به عبارت دیگر، علم خداوند به اختیار بد انسان در آینده، میتواند قبل از خلقت او و انجام آن عمل نیز منجر به مبغوضیت او نزد خدا شود و در جای خود بیان شده است که این منافاتی با اختیار ندارد.[4]
[1]. «تشریع، تکوین، تفاوتها و شباهتها»، 35458؛ «هماهنگی نظام تشریعی با طبیعت»، 65857؛ «رابطه بین تکوین و تشریع»، 95060.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 1، ص 89 – 90، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[3]. همان، ج 1، ص 89.
[4]. «راه های اثبات علم الاهی»، 11106؛ «علم خدا به جزئیات و اطلاعات درست و غلط»، 17042؛ «علم خداوند و خلقت انسانهای بد و شرور»، 225؛ «علم خدا و دانش روز مثل هواشناسی و سونوگرافی»، 3261.