لطفا صبرکنید
بازدید
5093
آخرین بروزرسانی: 1398/02/28
کد سایت fa90857 کد بایگانی 107638 نمایه دلالت ایجادی
طبقه بندی موضوعی General Terms,مبانی فقهی و اصولی,منطق
برچسب دلالت|دلالت ایجادی|دلالت حکایی
خلاصه پرسش
«دلالت ایجادی» چیست و چه فرقی با «دلالت حکایی» دارد؟
پرسش
دلالت ایجادی به چه معنا است؟ لطفاً با مثالهای ساده آنرا توضیح دهید.
پاسخ اجمالی
معنای دلالت
«دلالت» کیفیتی است در چیزی که اگر کسی آن کیفیت را بداند، بدان وسیله منتقل به دانستن چیز دیگر می‌شود. و دارنده آن کیفیت را «دلیل» می‌نامند؛ مانند وجود دود که دلیل بر وجود آتش است.[1]
به عبارت دیگر، اگر چیزى به گونه‌‏اى باشد که علم به وجود آن، موجب انتقال ذهن به چیز دیگرى شود، آن‌را «دلالت» گویند. مثلاً به صدا در آمدن زنگ خانه می‌فهماند که کسى پشت در منتظر است. در این مثال؛ صداى زنگ «دالّ» بوده و  وجود شخصی که پشت در منزل ایستاده، «مدلول» می‌باشد، و به خصوصیتى که در صداى زنگ وجود داشته و موجب انتقال ذهن شنونده به وجود شخصی در پشت در می‌شود، «دلالت» گویند.[2]
دلالت ایجادى‏
«دلالت» از منظرهای گوناگون دارای اقسام مختلفی است که به یک اعتبار به «دلالت ایجادی» و «دلالت حکایی» تقسیم می‌شود.
«دلالت ایجادی» عبارت است از: احضار معنا از طریق احضار مصداق خارجى نزد مخاطب. به عبارت دیگر، «دلالت ایجادی»، یعنی وارد کردن صورت معنا در ذهن، از طریق ایجاد معنا در خارج، به وسیله احضار مصداق آن نزد مخاطب، مانند آن‌که براى تفهیم معناى شیر به مخاطب، به جاى آن‌که لفظ «اسد» به کار برده شود، تا او از طریق آن لفظ به معنا منتقل گردد، خود شیر درنده را نزد او حاضر نمایند.
مثال ساده‌تر این است که در مورد میوه‌ای کمیاب سخن گفته شود، ابتدا به صورت بیان توصیفات برای مخاطب می‌خواهید با «دلالت حکایی» آن‌را برایش شرح دهید(یا ثابت کنید که وجود دارد)، اما بعد از مدتی، خود میوه را یافته و نشانش می‌دهید و به این روش و با «دلالت ایجادی»، وجود چنین میوه‌ای را برای او اثبات می‌کنید.
گفتنی است که در «دلالت ایجادى»، معنا به صورت مباشرى و بدون واسطه در ذهن مخاطب حاضر می‌شود؛ یعنى قوام آن بر تلازم تکوینى، بین احساس شى‏ء حاضر در نزد مخاطب و حضور صورت آن در ذهن است؛ و به همین دلیل احتیاج به جعل ندارد. این نوع دلالت، وسیله اولى و طبیعى کسب معلومات برای انسان‌ها است؛ یعنى اولین دلالتى که معلومات را به ذهن انسان وارد می‌کند، همین نوع «دلالت ایجادی»‌است.
فرق دلالت ایجادی و دلالت حکایی
با توجه به آنچه گفته شد، میان «دلالت ایجادى» و «دلالت حکایى» تفاوت‏‌هایى وجود دارد:
1. در «دلالت حکایى» ذهن انسان، به صورت مباشرى و بدون واسطه به معنا منتقل نمی‌شود، بلکه احتیاج به صورت ذهنى دیگرى(صورت لفظ) دارد تا به کمک آن به معنا منتقل شود؛ اما در «دلالت ایجادى»، معنا بدون واسطه صورت دیگرى در ذهن حاضر می‌شود.
2. در «دلالت ایجادى»، فقط امور جزئى به ذهن آمده و تصور می‌شود؛ چون کلّى در خارج یافت نمی‌شود، بر خلاف «دلالت حکایى» که در آن، امور کلى هم متصور است.[3]
 
[1]. ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص 203، تهران، نشر نی، چاپ اول، 1374ش.
[2]. ملکى اصفهانى، مجتبى‏، فرهنگ اصطلاحات اصول، مقدمه، سبحانى تبریزى، جعفر، فرهنگ اصطلاحات اصول، ج ‏1، ص 318، قم، عالمه، چاپ اول، 1379ش
[3]. مرکز اطلاعات و مدارک اسلامى‏، فرهنگ نامه اصول فقه، ص 457، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1389ش؛ صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 1، ص 144- 143، دائرة المعارف فقه اسلامی، 1417ق.