کد سایت
fa92517
کد بایگانی
109235
نمایه
ابدال حروف عربی
خلاصه پرسش
«ابدال» در دانش صرف به چه معنا است و به عنوان نمونه، چرا در واژه «تکلان» که از ریشه «وکل» است، تاء جایگزین واو شده است؟
پرسش
سلام؛ «تکلان» اگر از ریشه «وکل» است چرا «واو» تبدیل به «تاء» شده است؟
پاسخ اجمالی
یکی از مسائل ادبیات زبان عربی که در علم صرف مورد بحث قرار میگیرد، مسئله «ابدال» است. ابدال به معنای تبدیل یک حرف به حرف دیگر است. البته این مسئله اختصاص به زبان عربی نداشته و در زبان فارسی نیز وجود دارد. به عنوان مثال، حروف «کاف» و «ژ» در کلمات «خانک» و «کژ» به حروف «هاء» و «جیم» تبدیل شدهاند: «خانه» و «کج». علت این مسئله، استعمال آن توسط کسانی است که به این زبان سخن میگویند. در ادامه به طور مختصر به اهم مواردی که در زبان عربی ابدال صورت گرفته اشاره میشود، با ذکر این نکته که ابدال در این زبان در مواردی به صورت عام الشمول و قیاسی بوده و در مواردی به صورت قیاسمند نبوده و تنها با شنیدن از زبان عرب میتوان بدان پی برد:
الف) تبدیل به «الف»
حروف «همزه»، «یاء»، «واو» و «نون» مخففه، در برخی موارد تبدیل به الف میشوند.
1. اگر «همزه» ساکن و ما قبل آن مفتوح باشد، بنابر وجهی، تبدیل به الف میشود مانند «رأس». اگر حرف ما قبل همزه نیز همزه باشد، در این صورت لازم است که تبدیل به الف شود مانند «أأمن» که «آمَنَ» خوانده میشود.
2. حروف «یاء» و «واو» به عنوان حروف عله، طبق قواعد باب حروف عله تبدیل به «الف» میشوند مانند «قَوَلَ» و «سَیَلَ» که تبدیل به «قال» و «سال» میشود.
3. حرف نون «تنوین»، هنگام وقف تبدیل به الف میشود مانند «رجلاً» که هنگام وقف، تبدیل به «رجلا» و بدون تنوین میشود.
ب) تبدیل به «تاء»:
حروف «واو»، «یاء»، «سین»، «صاد»، «طاء» و «دال» در برخی موارد تبدیل به الف میشوند.
1. حرف «واو» به صورت غیر مطرد(سماعی)، در ابتدای کلمات «تجاه»، «تراث»، «تقیه»، «تقوی»، «تقاة»، «توراة»، «تخمه»، «تکلان»، «تتری»، و نیز کلمات «اخت»، «بنت» و «کلتا» تبدیل به «تاء» شده است. همچنین در عبارت «تالله» گفته شده است که «تاء» بدل از «واو» قسم است.
و به طور مطرد(قیاسی) در باب «افتعال»، افعالی که فاء الفعل آنها واو باشد، حرف «واو» تبدیل به «تاء» میشود مانند: «اتّسع» و «اتّحد» که در اصل «اوتسع» و «اوتحد» بودهاند.
2. حرف «یاء» نیز به صورت قیاسی در باب «افتعال» تبدیل به «واو» میشود به شرط این که فاء الفعل آن، حرف یاء باشد مانند «اتّسر» و «اتّبس» که در اصل «ایتسر» و «ایتبس» بودهاند.
و نیز به صورت غیر مطرد(سماعی) یاء در کلمات «ثنتان» و «کیت» تبدیل به تاء شده است؛ چرا که اصل کیت، کیّة بوده است.
ج) تبدیل به «سین»:
به صورت غیر قیاسی در کلمات «سته» و «طست» حرف سین تبدیل به تاء شده است.
د) تبدیل به «صاد» و «طاء»:
در کلمات «لصت» و «فستاط» این حروف تبدیل به تاء شدهاند؛ زیرا اصل این دو کلمه، «لصّ» و «فسطاط» بوده است.[1]
الف) تبدیل به «الف»
حروف «همزه»، «یاء»، «واو» و «نون» مخففه، در برخی موارد تبدیل به الف میشوند.
1. اگر «همزه» ساکن و ما قبل آن مفتوح باشد، بنابر وجهی، تبدیل به الف میشود مانند «رأس». اگر حرف ما قبل همزه نیز همزه باشد، در این صورت لازم است که تبدیل به الف شود مانند «أأمن» که «آمَنَ» خوانده میشود.
2. حروف «یاء» و «واو» به عنوان حروف عله، طبق قواعد باب حروف عله تبدیل به «الف» میشوند مانند «قَوَلَ» و «سَیَلَ» که تبدیل به «قال» و «سال» میشود.
3. حرف نون «تنوین»، هنگام وقف تبدیل به الف میشود مانند «رجلاً» که هنگام وقف، تبدیل به «رجلا» و بدون تنوین میشود.
ب) تبدیل به «تاء»:
حروف «واو»، «یاء»، «سین»، «صاد»، «طاء» و «دال» در برخی موارد تبدیل به الف میشوند.
1. حرف «واو» به صورت غیر مطرد(سماعی)، در ابتدای کلمات «تجاه»، «تراث»، «تقیه»، «تقوی»، «تقاة»، «توراة»، «تخمه»، «تکلان»، «تتری»، و نیز کلمات «اخت»، «بنت» و «کلتا» تبدیل به «تاء» شده است. همچنین در عبارت «تالله» گفته شده است که «تاء» بدل از «واو» قسم است.
و به طور مطرد(قیاسی) در باب «افتعال»، افعالی که فاء الفعل آنها واو باشد، حرف «واو» تبدیل به «تاء» میشود مانند: «اتّسع» و «اتّحد» که در اصل «اوتسع» و «اوتحد» بودهاند.
2. حرف «یاء» نیز به صورت قیاسی در باب «افتعال» تبدیل به «واو» میشود به شرط این که فاء الفعل آن، حرف یاء باشد مانند «اتّسر» و «اتّبس» که در اصل «ایتسر» و «ایتبس» بودهاند.
و نیز به صورت غیر مطرد(سماعی) یاء در کلمات «ثنتان» و «کیت» تبدیل به تاء شده است؛ چرا که اصل کیت، کیّة بوده است.
ج) تبدیل به «سین»:
به صورت غیر قیاسی در کلمات «سته» و «طست» حرف سین تبدیل به تاء شده است.
د) تبدیل به «صاد» و «طاء»:
در کلمات «لصت» و «فستاط» این حروف تبدیل به تاء شدهاند؛ زیرا اصل این دو کلمه، «لصّ» و «فسطاط» بوده است.[1]