در زبان عربی برای ساختن فعل ماضی استمراری، فعل ناقصه «کان» و برخی از نظایر آن(مانند اصبح، اضحی، مادام و...) آنرا به ابتدای فعل مضارع اضافه میکنند و از ترکیب این دو فعل، «ماضی استمراری» تولید میشود. به عنوان نمونه گفته میشود: «کان یضحک»؛ یعنی به صورت مستمر در حال خندیدن بود.
همانگونه که از ترکیب فعل «کان» و مشتقات آن با فعل ماضی، «ماضی بعید» ساخته میشود که در موارد فراوانی، حرف «قد» قبل از فعل دوم آورده میشود. به عنوان نمونه گفته میشود: «کنت قد ذهبت الی الحج» من در زمانهای دور به حج مشرف شده بودم.
در ادامه باید گفت که برای منفیکردن «ماضی استمراری» دو راه وجود دارد:
الف) منفیساختن بخش دوم، یعنی «فعل مضارع». (ما کان یضحک)
ب) منفیساختن بخش اول عبارت، یعنی «کان». (کان لا یضحک)
با اینکه در هر دو حالت بالا، فعل ماضی استمراری منفی به دست میآید، ولی اندک تفاوتی در معنای این دو حالت وجود دارد:
عبارت «ما کان یضحک»، به معنای نفی حدوث کاری در زمانی معین است. این خبر به کسی داده میشود که تصور میکند این کار انجام شده است.
اما عبارت «کان لا یضحک» به معنای اثبات عدم انجام کاری در زمان مشخص است.
خدای متعال در قرآن میفرماید «وَ ما کُنْتَ تَرْجُوا أَنْ یُلْقى إِلَیْکَ الْکِتابُ».[1] در این آیه با توجه به اینکه بخش اول فعل ماضی استمراری، منفی شده، معنا این میشود که پیامبر اسلام(ص) پیش از نزول وحی، حتی گمان آنرا نمیبرد که بر او وحی نازل شود و چنین امیدی در او وجود نداشت.
اما در آیهی دیگر که میفرماید: «إِنَّهُمْ کانُوا لا یَرْجُونَ حِساباً»؛[2] و بخش دوم آن منفی شده است، معنایش آن خواهد بود که کافران اصرار بر ناامیدی از وقوع قیامت داشتند؛ یعنی آنان توجه به مسئلهی آخرت داشتند، ولی آنرا انکار میکردند و به آن باور نداشتند.
به عبارت دیگر، در نوع اوّل غفلت از اصل موضوع وجود دارد، ولی در نوع دوم اصرار و عمد وجود دارد. از جهتی دیگر، در نوع دوم اشاره به این دارد که دأب و عادت افراد اینگونه بوده است؛ برخلاف نوع اوّل.[3]
[1]. قصص، 86.
[2]. نبأ، 27.
[3]. نهر، هادی، النحو التطبیقی وفقا لمقررات النحو العربی فی المعاهد و الجامعات العربیه، ج 1، ص 187 – 188، اربد اردن، عالم الکتب الحدیث، چاپ اول.