در احکام ما هست دختری که پدرش یا پدر بزرگش یا جد پدریش زنده باشه تا وقتی که ازاله بکارت نشده باشه تحت قیومت پدر یا پدر بزرگ و جد پدریشه. حتی اگر سنش بالای سن قانونی (18 سال) باشه. آیا این حکم به دلیل اینکه بحث عقلانیت دختر سن بالا رو زیر سؤال میبره نمیتونه جزو احکام ثانویه قرار بگیره و تبصره داشته باشه؟ یه مثال میزنم. فرض کنید دختر خانم و آقا پسری همدیگرو دوست دارن و شدیداً دوست دارن با هم باشن. پدر دختر خانم این اجازه رو نمیده برای ازدواج. و فرض کنید سن اینها سنی باشه که اوج لذت جنسیه. (البته قوانینش رو هم میدونم که اگر پدر به طور غیر منطقی اجازه نده، دختر میتونه به حاکم شرع رجوع کنه و حاکم شرع حکم ازدواج رو صادر کنه ولی خوب اینها تبعات داره از جمله درگیری بین پدر و دختر) حالا چرا دختر با این شرایط نمیتونه خودش صاحب اجازه باشه برای ازدواج؟ عذر خواهی میکنم. امیدوارم تونسته باشم منظورم رو رسونده باشم. با تشکر
به سؤال شما جواب های متعددی در همین سایت داده شده است که می توانید رجوع کنید،نمایه های مربوط در آخر جواب آمده است.
پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است:
اجازه پدر یا جد پدری در صحت ازدواج دختر باکره رشیده شرط نیست، هر چند احتیاط آن است که اجازه گرفته شود. البته اگر ترک اجازه منجر به شقاق بین پدر و دختر یا مفسدهی دیگری شود، جایز نیست.
برای آگاهی بیشتر به نمایه های زیر مراجعه فرمایید:
1. نمایه: اجازه پدر در ازدواج دختر باکره، سؤال 4958 (سایت: 5248).
2. نمایه: فلسفه نیازمندی دختر به اذن پدر در ازدواج موقت و دائم، سؤال 2074 (سایت: 2125).
3. نمایه: شرایط اجازه در ازدواج موقت با دختر باکره چیست؟ سؤال 1239 (سایت: 1226).
4. نمایه: اجازه پدر در ازدواج دختر باکره، سؤال شماره 4958 (سایت: 5248).
5. نمایه: اذن پدر در ازدواج، سؤال شماره 6310 (سایت: 6473).