با وجود آنکه اهل بیت(ع) از توان مالی نسبی برخوردار بودند؛ اما در مخارج زندگی هیچگاه دچار اسراف و تبذیر نمیشدند، و در همین راستا گاهی با توجه به شرایط، بسیار کمتر از شئونات خود از متاع دنیا بهره میگرفتند، و از خوراک و پوشاک و دیگر نیازهای دنیوی به حداقلها اکتفا میکردند.[1]
با توجه به این مقدمه، در مورد استفاده اهلبیت(ع) از نان گندم روایات مختلفی وجود دارد:
الف) استفاده نکردن از گندم
دستهای از روایات بیانگر آن است که آنحضرات(ع) در طول عمر خود به هیچ وجه از گندم استفاده نمیکردند:
چگونه بر آتشی صبر کنم که اگر شرارهای از آن به زمین برسد تمام گیاهانش را میسوزاند؟ ...».[5]
«اگر میخواستم میتوانستم از عسل تصفیهشده، مغز گندم، و پارچههای ابریشم استفاده کنم؛ اما میترسم که هوای نفسم بر من پیروز شود».[6]
ب) استفاده نمودن از گندم
در مقابل، دسته دیگری از روایات بیانگر آن است که پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) از گندم و مواد غذایی که از آن به دست میآمد، استفاده میکردند:
این گزارش نشانگر آن است که حضرتشان از نان گندم استفاده میکرد، ولی نه بیش از سه شب پیاپی.
البته این روایت از نظر سند مجهول شمرده میشود.[8]
البته این احتمال هم وجود دارد که حضرتشان تنها زمانی از این خوراک استفاده میکردند که از جو تهیه شده بود.
به هر حال، میتوان نتیجه گرفت که گندم گیاه حرام و یا مکروهی نبوده و اهلبیت(ع) – به ویژه پیشوایانی که مانند حضرت پیامبر(ص) و امام علی(ع) حکومت در اختیارشان نبود – در مواردی از آن استفاده میکردند؛ اما به دلایل مختلف تلاش مینمودند با توجه به شرایط، بسیار کمتر از شئونات خود از متاع دنیا بهره بگیرند و به حداقلها اکتفا کنند. دلایلی مانند:
الف) غلبه نمودن بر هوای نفس:
امام علی(ع): «در توانم بود که از عسل، گندم و ابریشم استفاده کنم؛ اما میترسیدم که هوای نفسم بر من غلبه یابد».[11]
ب) سختتر بودن شکرگزاری بر نان گندم:
حضرت عیسی(ع) فرمود: «...از نان گندم دوری کنید؛ زیرا میترسم از شکر آن ناتوان شوید».[12]
ج) برتری غذایی جو بر گندم:
این امکان نیز وجود دارد که یکی از دلایل استفاده نکردن آنحضرات(ع) از گندم – علاوه بر ارزانتر بودن آن - برتری گیاه جو از لحاظ تغذیهای باشد.
امام رضا(ع) فرمود: «برتری نان جو بر نان گندم مانند برتری ما اهلبیت(ع) بر دیگران است. هیچ پیامبری نیست مگر اینکه برای کسی که جو بخورد دعا کرده و برای او برکت خواسته است. جو داخل بدنی نشده مگر اینکه تمام بیماریها را از آن خارج کرده و جو غذای انبیاء و نیکوکاران است، و خداوند دوست ندارد که چیزی جز جو غذای پیامبران باشد».[13]
د) همسان شدن با مردم جامعه:
پرهیز از تجملگرایی یک وظیفه عمومی است؛ اما از آنجا که رهبر جامعه اسلامی باید الگوی دیگران باشد، وظیفهای دوچندان بر عهده دارد؛ از اینرو باید از دنیاگرایی و دنیاپرستی گریزان باشد.[14]
[1]. «استفاده امام سجاد(ع) از مرکب سواری مناسب»، 116925.
[2]. شیخ صدوق، امالی، ص 320، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.
[3]. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 225-226، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق.
[4]. هود، 15.
[5]. امالی، ص 620.
[6]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 417، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[7]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 130، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[8]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول(ص)، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج 25، ص 310، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[9]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 75، ص 368، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[10]. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 9، ص 127، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[11]. نهج البلاغة، ص 417.
[12]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 510، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[13]. کافی، ج 6، ص 304.
[14]. «ساده زیستی رهبر جامعه اسلامی»، 5586؛ «دلیل سادهزیستی امامان(ع) با وجود توانگری»، 99947.