قرآن کریم با بیان شیوه عملکرد زنبور عسل، آنرا یکی از نشانههای خود برای متفکران بیان میکند؛ با توجه به اینکه سورهی نحل، از سورههاى مکى است و در منطقهی مکه نه گل و گیاهى وجود دارد، و نه زنبور عسل، با این وجود، قرآن با تعبیر جالبى مانند «یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ»؛[1] (از درون زنبورها مایعى به رنگهاى مختلف خارج میشود)، به این نشانه خود در ساختن عسل توسط یک حشره اشاره میکند.[2]
گفتنی است که معنای ظاهری آیه، شکم زنبورها است؛ نه چند شکم برای یک زنبور تا در ارتباط با آنچه در پرسش آمده به گفتوگو بنشینیم. دلیل آن تعابیر مشابهی است که در قرآن مورد استفاده قرار گرفته است؛ مانند:
- «وَ إِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقیکُمْ مِمَّا فی بُطُونِهِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبینَ»؛[3] و در دامها به یقین براى شما عبرتى است: از آنچه در [لابلاى] شکم آنها است، از میان سرگین و خون، شیرى ناب به شما مینوشانیم که براى نوشندگان گوارا است.
- «وَ إِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقیکُمْ مِمَّا فی بُطُونِها وَ لَکُمْ فیها مَنافِعُ کَثیرَةٌ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ»؛[4] و البته براى شما در دامها[ى گلّه درس] عبرتى است: از [شیرى] که در شکم آنها است، به شما مینوشانیم، و براى شما در آنها سودهاى فراوان است و از آنها میخورید.
- «وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً...»؛[5] و خدا شما را از شکم مادرانتان -در حالى که چیزى نمیدانستید- بیرون آورد.
- «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواجٍ یَخْلُقُکُمْ فی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْق...»؛[6] شما را از نفسى واحد آفرید، سپس جفتش را از آن قرار داد، و براى شما از دامها هشت قسم پدید آورد. شما را در شکمهاى مادرانتان آفرینشى پس از آفرینشى [دیگر]...
همانگونه که مشاهده میکنید، واژهی «بطون» اگر در حاشیه یک صیغه جمع قرار گیرد، به معنای «شکم هر یک از آنان» است، نه «شکمهای یکی از آنان»! و از همینرو نمیتوان گفت که این آیه دلالت بر چندشکمی بودن زنبور میکند؛ و لذا اعجاز است. و نباید این پرسش مطرح شود که چرا در مورد دو شکم، از صیغه جمع استفاده شده که ناظر به سه شکم و یا بالاتر از آن است؟!
علاوه بر آنکه دو معدهای بودن زنبور هم موضوع بسیار دقیقی نیست که تنها امروزه کشف شده باشد، بلکه ممکن است در همان زمان گذشته نیز با چشم عادی نیز بدن زنبور شناسایی شده باشد.
اما در مورد تفسیر باطنی آیه باید گفت؛ در بعضی از روایات، زنبور موجود در آیه به ائمه(ع) تأویل شده است که جدا از بررسی سندی به دو مورد آن اشاره میکنیم:
امام صادق(ع) در مورد آیهی «وَ أَوْحى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ» فرمود: ما زنبوری هستیم که خداوند به او وحی کرد که «أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً». به ما دستور داد از مردم عرب، غیر عرب و بردگان براى خود شیعه برگزینیم. و منظور از آشامیدنى رنگارنگ همان علمى است که از ما براى شما بروز میکند».[7]
همچنین حضرتشان فرمود: «این آیه دربارهی ما نازل شده است، ما آن زنبور عسل هستیم، ما به امر خدا در زمین اقامت داریم و کوهها به معنای مردان شیعه و درختها به معنای زنان مؤمن هستند».[8]
[1]. نحل، 69.
[2]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 11، ص 301، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[3]. نحل، 66.
[4]. مؤمنون، 21.
[5]. نحل، 78.
[6]. زمر، 6.
[7]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 1، ص 387، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق. «نَحْنُ النَّحْلُ الَّتی أَوْحَى اللَّهُ إِلَیْها أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً أَمَرَنَا...».
[8]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 24، ص 110 – 111، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. «مَا بَلَغَ مِنَ النَّحْلِ أَنْ یُوحَى إِلَیْهَا بَلْ فِینَا نَزَلَتْ فَنَحْنُ النَّحْل...».