کد سایت
fa104879
کد بایگانی
122065
نمایه
تأثیر عالم ماوراء بر عالم ماده
طبقه بندی موضوعی
هستی شناسی
برچسب
عالم ماده|غیر مادی|تأثیر|ماوراء ماده
خلاصه پرسش
بر اساس قوانین فیزیک، تنها چیزی که میتواند بر عالم ماده تأثیر بگذارد، چیزی است که خودش از جنس ماده و متعلقات به آن (نور و امواج الکترومغناطیس و ...) باشد. بر این اساس، تأثیر امور غیر مادی بر عالم ماده چگونه توجیه میشود؟
پرسش
سلام؛ اگر عالم ماوراء ماده بتواند بر عالم ماده تأثیر بگذارد، باید چیزی از جنس ماده و متعلقات به آن؛ مانند نور و امواج الکترومغناطیس و... باشد و اگر چنین باشد دیگر ماوراء ماده نیست! این تناقض چگونه توجیه میشود؟ مثلاً اگر چیزی بخواهد بر جسمی تأثیر بگذارد و سرعت آنرا تغییر دهد لاجرم باید به آن نیرو وارد کند که آن هم باید چیزی از جنس عالم ماده باشد. مثلاً مادهای باشد که نیروی گرانش وارد میکند و یا ماده باشد که در تماس با آن قرار دارد و نیرو وارد میکند و یا مادهای باشد که نیروی الکترومغناطیس وارد میکند و ... (مطابق با قانون نیوتن و قوانین الکترومغناطیس) و اگر بخواهد دمای آنرا تغییر دهد باید به آن انرژی دهد. مثلاً موجی باشد که بر آن میتابد و یا جسم داغی باشد که با آن در تماس باشد(مطابق قانون پایستگی انرژی) و ... .
پاسخ اجمالی
- این مسئله بر میگردد به مباحث مهم فلسفی و آن مبحث ربط حادث به قدیم است.[1] بر اساس مبانی فلسفی، باید بین علت و معلول سنخیت باشد، به همین جهت برای رعایت سنخیت، چینش عالم هستی را بر اساس رعایت سلسله مراتب و تشکیکی میدانند؛ بر این اساس، مراتب پایین نمودی از مراحل بالاتر و تحت سیطرهی آنها هستند؛ و مراحل بالاتر باید واجد کمالات مراتب پایین باشند. البته لزوم وجود کمال مراحل پایین در مراتب بالا مستلزم وجود تمام خصوصیات مراتب پایین در مراتب بالا نیست، بلکه گاهی وجود برخی خصوصیات مراتب پایین در مراتب بالا موجب نقص مراتب بالا خواهد شد. شاید بتوان این حقیقت برهانی را با یک مثال تا حدودی روشن کرد و آن اینکه انسان در مرتبهی تعقل و تفکر نیاز به سخنگفتن یا قلم و کاغذ ندارد، اما در مرتبهی ظهور آن حقایق علمی در عالم ماده نیاز به سخنگفتن یا قلم و کاغذ دارد، و اگر انسان در مرتبهی تفکر و تعقل نیاز به سخنگفتن یا قلم و کاغذ داشته باشد، این موجب نقص برای مرتبهی تعقل است.
- اگر پذیرفتن مطلب و برهان قبلی برایمان دشوار باشد، نمونههای دیگری را در محیط خودمان مشاهده میکنیم که امور غیر مادی بر امور مادی تأثیرگذارند هر چند نتوانیم تحلیل عقلی و فلسفی برای آن پیدا کنیم. توضیح اینکه حالات روحی و روانی انسان که از نظر همهی اندیشمندان هیچ شباهتی با خاصیتهای فیزیکی ندارد، در فیزیک بدن اثر میگذارد؛ مثلا هنگامی که انسان خبر ناگواری را میشنود، رنگ رخسارش تغییر میکند و اگر ناگوارتر باشد تبش قلب میگیرد و عضلات بدن سست و بیرمق میگردد و گاهی سکته میکند و میمیرد؛ و یا اگر خبر خوشحالکنندهای شنید، نیرو و توان میگیرد. امروزه روان درمانی یا گفتار درمانی یکی از راههایی است در علم پزشکی تأثیر آن پذیرفته شده است.[2] بر این اساس نمیتوان گفت که تنها امور مادی بر عالم ماده تأثیرگذارند.
- علاوه بر اینکه بر اساس معارف دینی، «ملائکه» به عنوان واسطههای فیض بین خداوند متعال و عالم ماده پذیرفته شدهاند.[3] و ممکن است برخی از فرشتگان که مدبر امور عالم مادی هستند، خودشان نیز به نوعی مادی باشند.[4]
[1]. ر. ک: «ربط حادث و قدیم و ماده نخستین خلقت عالم»، 11013؛ «ربط حادث به قدیم و بطلان تصادف در خلقت»، 97369.
[2]. رک: «رابطۀ روح و بدن»، 2250.
[3]. ر. ک: «جایگاه وجودی ملائکه»، 1853.
[4]. ر. ک: «فرق ملائکه جبروتی با ملائکه ملکوتی»، 7990؛ «فرشتگان باد، باران، آب و دریا»، 34782.