در برخی از منابع تاریخی گزارش شده است که مردی از خویشاوندان امام سجاد(ع) در برابر آنحضرت(ع) ایستاد و به فحاشی و دشنام پرداخت؛ اما امام(ع) با جوانمردی پاسخ وی را نداد. بعد از رفتن او، امام(ع) به اطرافیان فرمود: شما گفتههای او را شنیدید، اکنون دوست دارم با من بیایید تا نزد او برویم و پاسخ مرا نیز بشنوید. آنان گفتند: ما نیز دوست داریم پاسخش را بگوییم و حرفهای خود را به او بزنیم. امام(ع) کفشش را پوشید و به راه افتاد و در بین راه این آیهی کریمه را تلاوت میفرمود:
«الَّذینَ ینْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمینَ الْغَیظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنینَ»؛[1] (متقین) آن کسانی(هستند) که خشم خویش را فرو میخورند و از خطای مردم در میگذرند، و خدا نیکوکاران را دوست دارد.
راوی میگوید ما (از خواندن این آیه) دانستیم که حضرتشان برخورد بدی با او نخواهد داشت. امام(ع) بیرون آمد تا به منزل آن فرد فحاش رسید. او نیز با حالتی شرارتآمیز از خانه بیرون آمد و شک نداشت که امام(ع) برای تلافی رفتار او آمده است، ولی امام(ع) به او فرمود: ای برادر! ساعاتی قبل نزد من آمدی و هر آنچه خواستی به من گفتی. پس اگر آنچه گفتی در من هست، هم اکنون از خداوند برای آن چیزها آمرزش میخواهم، و اگر چیزی به من گفتی که در من نیست، پس خدا تو را بیامرزد. راوی میگوید: آن مرد میان دیدگان آنحضرت(ع) را بوسید و گفت: آری من چیزی که در تو نبود به شما گفتم و من به آن چیزی که گفتم سزاوارترم.[2]
راوی این حدیث میگوید: آن مرد حسن بن حسن بود.
در برخی از گزارشهای تاریخی نیز به اصل اختلاف و اهانت حسن بن حسن به امام سجاد(ع) و جوانمردی آنحضرت(ع) اشاره شده است.[3]
با این وجود دقیقا تصریح نشده است که حسن بن حسن، همان حسن مثنی است؛ لذا ممکن است فرد توهینکننده حسن مثلث(فرزند حسن مثنی) و یا فرد دیگری به این نام باشد.
با فرض پذیرش اصل این گزارش، در مورد حسن مثنی باید گفت که عمل کردن فرزند امام معصوم(ع) بر خلاف سیرهی پدرش، امر محالی نیست؛ همانگونه که فرزند حضرت نوح(ع) با پدرش مخالفت کرد:
«قالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَهْلِک إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُک أَنْ تَکونَ مِنَ الْجاهِلین»؛[4] فرمود: ای نوح، او در حقیقت از کسان تو نیست، او کرداری ناشایسته است. پس چیزی را که بدان علم نداری از من مخواه. من به تو اندرز میدهم که مبادا از نادانان باشی.
و یا جعفر پسر امام هادی(ع) به دلیل کردارش که مخالف با روش و منش پدرشان بود به جعفر کذاب معروف شد.[5]
علاوه بر اساس این گزارش نیز، حسن بن حسن سرانجام با پی بردن به اشتباه خویش پیشانی امام سجاد(ع) را بوسید و از حضرتشان عذرخواهی نمود؛ همانگونه که حرّ بن یزید ریاحی راه را بر امام حسین(ع) بست؛ اما سرانجام از ایشان عذرخواهی کرد و در سپاه امام(ع) به شهادت رسید.
[1]. آلعمران، 134.
[2]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 145 - 146، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[3]. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق، تدمری، عمر عبد السلام، ج 6، ص 436، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق؛ ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی، صفة الصفوة، محقق، رمضان، ابراهیم محمد، لحام، سعید محمد، ج 2، ص 67، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، چاپ سوم، 1423ق.
[4]. هود، 46.
[5]. «ادعای امامت جعفر کذاب»، 2758؛ «جعفر کذاب و ادعای فرزند نداشتن امام حسن عسکری»، 3028؛ «فرزندان و نسل جعفر کذاب»، 27924.