بر اساس مبانی عقلی و دینی، انسان موجودی مکلف است؛ و لازمهی تکلیف نیز این است که خداوند پیامبرانی برای ابلاغ وظایف و دستورات دینی ارسال کند، وگرنه تکلیف معنا نخواهد داشت.[1]
البته لزوم وجود پیامبر برای هر گروه و جامعه به این معنا نیست که برای هر قومی پیامبری از همان قوم وجود داشته باشد؛ بلکه به این معنا است که هیچ قومی بدون پیامبر نیست؛ یعنی ممکن است پیامبری از قوم خاصی باشد، ولی پیامش جهانی بوده و اختصاص به قومش نداشته باشد.[2]
به بیان دیگر، از نظر عقل و شرع، پیام خداوند باید به همه برسد و حجت از سوی خداوند تمام شود؛ اعم از اینکه پیام توسط پیامبری از جنس و نژاد همان قوم و یا پیامبری از اقوام دیگر یا به واسطهای دیگر رسیده باشد.
در مورد کنفوسیوس (مشهورترین فیلسوف چینی که بین سالهای 551 تا 479 پیش از میلاد میزیست)،[3] هر چند کلمات حکیمانه بسیاری از وی نقل شده است که بسیاری از آنها با باورها و آموزههای اسلامی همخوان است، ولی بر اساس گزارشهای موجود نه خود او ادعای پیامبری کرده و نه پیروانش چنین باوری نسبت به او داشتند. گزارشهای تاریخی نیز وی را در حد انسانی عادی که دارای نبوغ در راه تحصیل علم بود، معرفی میکند.
بنابراین، دلیل قطعی بر پیامبربودن کنفوسیوس در دست نداریم؛ علاوه بر اینکه در منابع اسلامی نامی از وی به عنوان پیامبر نیامده است.
در مورد مطالب و سخنانی که از کنفوسیوس نقل شده است، باید گفت:
- تمام مطالب و سخنانی به وی نسبت داده میشود استنادشان قطعی نیست.
- تنها با مشاهده سخنانی از وی که منطبق با سخن پیشوایان اسلامی است، نمیتوان معتقد شد که او نیز یک پیامبر است؛ زیرا این امکان وجود دارد که او این سخنان را از پیامبران الهی دیگر به ارث برده باشد و یا مطالبی را مطرح کرده باشد که منطبق با فطرت پاک انسانی بوده و در تمام افراد بشر وجود دارد که از آن با عنوان پیامبر درونی یاد میشود.
- در طرف مقابل، دلیلی قطعی بر پیامبر نبودن کنفوسیوس نیز وجود ندارد؛ و در هیچ آیه و یا روایتی، پیامبری ایشان نفی نشده است؛ و حتی با مشاهده سخنانی غیر منطبق با آموزههای دینی نیز نمیتوان نتیجه گرفت که او از پیامبران نبوده است؛ زیرا ممکن است این سخنان از او نبوده و به وی نسبت داده شده باشد.
- بر این اساس، به جای آنکه به دنبال اثبات و یا نفی پیامبری ایشان باشیم، بهتر آن است که تک تک کلمات و سخنان وی را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و همخوانی و یا ناهمخوانی آنها را با آموزههای اسلامی مشخص نماییم. بنابراین پرونده تحقیق و تفحص همچنان میتواند باز باشد.
[1]. ر. ک: «پیامبران اقوام دیگر غیر از اقوام سامی»، 546.
[2]. ر. ک: «وجود پیامبران در غیر آسیا و خاورمیانه»، 2503.
[3]. ر. ک: https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%86%D9%81%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%88%D8%B3