- اگر منظور آن است که در آیات قرآن کریم عنوان «طبقهی روحانیت» نیامده است، این مطلب را میپذیریم؛ اما:
اولا: اصولا قرآن به اینگونه مسائل وارد نشده و نامی از سایر اقشار مانند پزشکان، مهندسین، نانوایان و ... نیز نبرده است.
ثانیا: لزوم و ضرورت وجود افراد متخصص در نیازهای مادی و معنوی یک جامعه، امری عقلی، عقلایی، بدیهی و روشن است، و نیاز به آیه و روایت ندارد.
ثالثا: آیهی شریفهی «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»،[1] و روایات فراوانی وجود دار که بر این ضرورت تأکید میکند.[2]
رابعا: قرآن در آیه نفر به افراد باایمان توصیه کرده است که دست کم بخشی از آنان به آموختن و متخصصشدن در امور دینی پرداخته و دانستههای خود را در اختیار دیگران قرار دهند؛ لذا به طور طبیعی تمام افرادی که دانش دینی آموخته و در صدد تعلیم آن به دیگران هستند را میتوان در یک گروه و طبقه فرض نمود. البته لزومی ندارد که تمامشان با لباس و یا عنوانی ویژه شناخته شوند.
- در پاسخ این سخن که برای ادای احکام شرعی نیازی به وسواس فقهی خاص، و رعایت عجیب و غریب و طابق النعل بالنعل دستورات فقهی نیست، میتوان گفت؛ این سخن شبیه به آن است که گفته شود برای درمان بیماری نیازی به رعایت دقیق دستور العمل پزشک نیست، یا در ساخت سدها و پلها نیازی به رعایت دقیق قواعد مهندسی نبوده و تنها سازهای زیبا و شکیل خواهد بود که با ذوق هنری افرادی بنا شود که مستقیما دستاندرکار ساخت آن میباشند!
نتیجهی چنین تفکری، ولنگاری و نابودی تدریجی جامعه و قطع ریشهی تمدن بشری خواهد شد.
آری، افراد باید با رعایت دقیق موازین دینی، روش خود در عمل به این موازین را -با توجه به موقعیتها و ویژگیهای شخصی خود- به گونهای شکل دهند که بتوانند بهترین ارتباط را با خداوند برقرار نمایند.
به عنوان نمونه، همانطور که یک فرد مستمند و ناتوان میتواند با اعتکاف در مسجد و خواندن دعا خود را به خدا نزدیک کند، اگر فرد ثروتمندی علاوه بر انجام واجبات، به جای آنکه ساعتها در مسجد به عبادت بپردازد، به بخش دیگری از توصیههای دین عمل کرده و به کمک فقیران و بیچارگان بشتابد، کردار او – در صورت نیت خالص – میتواند ارزشمندتر از اعتکاف در مسجد نیز ارزیابی شود.
- فتاوای فقها مستند به مبانی و منابعی است که حجیت آنها بر اساس عقل و عرف ثابت شده است.[3] البته برخی از استنباطهای فقها میتواند -مانند نتیجهگیری دیگر متخصصان در دانشهای گوناگون- دقیقا منطبق بر واقع نباشد، ولی تا زمانی که اشتباه و نادرستی آن ثابت نشده باشد، برای دیگران حجیت دارد و عقل پیروی از آنرا لازم میداند.
- همهی معارف قشر و مغز دارند، ولی مغز و محتوا را از طریق قشر و پوسته میتوان به دست آورد؛ و مغز و محتوا، توسط قشر و پوسته حفظ میشود، همانگونه که مغز انسان با جمجمهای که زبری و سختی آن به مراتب بیشتر از مغز است، مورد حفاظت قرار میگیرد.
[1]. نحل، 43.
[2]. ر. ک: «دلایل ضرورت تقلید از مراجع»، 975؛ «دلیل لزوم تقلید از مجتهد»، 55؛ «عمل به تحقیق خود به جای تقلید»، 9188؛ «جایگاه، تعریف و ضرورت تقلید»، 12235؛ «حکمت تقلید از مراجع و عدم بیان مستندات»، 2441.
[3]. ر. ک: «راههای تقویت اراده»، 525 .