وجوب پرداخت خمس در زمان غیبت، از احکامی است که فقها درباره آن تا حد بسیار زیادی اتفاق نظر دارند، از جمله این فقیهان، شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی هستند. تقسیم خمس به سهم امام(ع) و سهم سادت نیز مورد اتفاق همه فقهاء شیعه است و پرداخت خمس به فقیه جامع الشرایط، بحثی است که در وجوب یا عدم جواز آن، مستند و روایتی وجود ندارد، به همین علت نظراتی غیر از پرداخت خمس به مجتهد، در سیر پیشرفت اجتهاد شیعی حذف شده و با توجه به مناصب فقیه در زمان غیبت، پرداخت آن به فقیه جامع الشرایط اثبات شده است.
سؤالات فراوانی درباره خمس و فلسفه آن در این سایت موجود است که می توانید به آن رجوع کنید، اما با توجه به سؤال شما، به طور مختصر به نظرات این سه شخصیت بزرگ شیعه درباره خمس اشاره می شود. نظرات این سه شخصیت شیعی در باره قسمت اول و دوم سؤال شما به تفکیک می آید اما نسبت به قسمت سوم سؤال به طور مشترک مورد بحث قرار می گیرد.
شیخ مفید( متوفی 413 ق) و کتاب «المقنعه»[1]
الف_ وجوب خمس در زمان غیبت:
شیخ مفید در باب «الخمس و الغنائم» کتاب المقنعه می نویسد: پرداخت خمس در هر فایده ای واجب است؛ زیرا خداوند در قرآن آن را واجب کرده است.[2] بنابراین با توجه به این که وجوب خمس را محدود به دوران حضور امام (ع) نکرده است می توان نتیجه گرفت که وی در زمان غیبت نیز، پرداخت خمس را واجب می داند. لذا فقها، وجوب خمس در زمان غیبت را به ایشان نسبت داده اند.[3]
ب _ تقسیم خمس به دو بخش سهم امام و سهم سادات:
ایشان در باب تعیین مستحقان دریافت خمس می گوید: «همان طور که خداوند در آیه خمس فرموده، خمس از آن خدا و رسولش و برای اقرباء و خویشان مستمند و در راه مانده از حضرت رسول (ص) است. چرا که خداوند صدقه را بر آنان حرام کرده و به جای آن خمس را برایشان قرار داده است.[4] بنابراین سهم خداوند از آن رسولش است و بعد از پیامبر اکرم(ص) این سهم بر طبق اعتقاد شیعه به امامان معصوم (ع) می رسد.[5]
سید مرتضی ( متوفی 436 ق)
الف_ وجوب خمس در زمان غیبت:
سید مرتضی در کتاب الانتصار می گوید: « خمس در همه فواید و کسب ها و معادن و گوهرهایی که از دریا استخراج شود و گنج و سود کسب اگر بیشتر از خرج سالانه باشد واجب است.»[6]
ایشان نیز وجوب خمس را مقید به زمان حضور نکرده اند.
ب _ تقسیم خمس به دو بخش سهم امام و سهم سادات:
در باب تقسیم خمس می گوید: «خمس بر شش قسم[7] تقسیم می شود که سه قسمت از آن (یعنی نصف آن) از آن امامی که جانشین رسول الله (ص) است، می باشد و سه قسمت دیگر برای ایتام و مساکین و در راه ماندگان از آل محمد (ص) است.»[8]
شیخ طوسی ( متوفی460 ق):
الف_ وجوب خمس در زمان غیبت:
ایشان در چندین کتاب خود بحث وجوب خمس را بدون این که مقید به زمان حضور امام (ع) کند، آورده است[9]، پس بدین معناست که ایشان قائل به وجوب پرداخت خمس در زمان غیبت است. از طرفی برخی از کتاب های فقهی نیز نظریه عدم اسقاط خمس در زمان غیبت را به ایشان نسبت داده اند.[10]
ب _ تقسیم خمس به دو بخش سهم امام و سهم سادات:
این تقسیم نیز با توجه به تصریح آیه قرآن مورد قبول شیخ طوسی است.[11]
پرداخت خمس به فقیه یا تحت نظر فقیه
سه شخصیت بزرگ شیعی؛ یعنی شیخ مفید،سید مرتضی و شیخ طوسی در اوائل غیبت کبری زندگی می کردند که به علت حضور امامان معصوم(ع) در بین جامعه شیعه، هنوز برخی از مسائل مربوط به فقیه و جایگاه فقاهت به خوبی در فرهنگ شیعی تبیین نشده بود، اگر چه فعالیت های علمی و عملی این سه شخصیت بزرگ، سهم زیادی در تبیین این جایگاه داشت.
وجوب پرداخت خمس در زمان غیبت امام عصر (عج) یکی از مسائل مورد اتفاق فقهاء است[12] و همان طور که بیان شد این سه شخصیت نیز بر آن اتفاق نظر داشتند. در نحوه پرداخت خمس، نظریه کنار گذاشتن خمس تا رساندن آن ( ولو با واسطه)به دست امام (ع)، به شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی نسبت داده شده است[13]، لذا همین نظریه مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
صاحب جواهر درباره این نسبت می گوید: «برخی گفته اند باید خمس را در زمان غیبت جدا کرده و به انسان موثق سپرد تا این که به دست صاحب الامر (عج) برسد، البته من گوینده ای برای این قول پیدا نکردم، بله! برخی این قول را به شیخ مفید نسبت می دهند، ولی به نظر من این وهمی بیش نیست.»[14]
سپس می افزاید:« همه این اقوال با نظریه پرداخت خمس به مجتهد امین که وکیل امام (ع) است دفع می شود؛ زیرا اگر بخواهیم وکالت فقیه را منحصر در امر قضا و فتوا کنیم به خطا رفته ایم ، علاوه بر این که با کلمات فقها در دیگر ابواب فقه تنافی داشته و با ضروریات مذهب نیز متنافی است.»[15] بنابراین «واجب است سهم و حصه امام (ع) در زمان غیبت به کسی که دارای شرایط فتوا است، داده شود، صاحب ریاض هم این قول را به متأخرین نسبت داده است و در نقل قولی که از زادالمعاد شده است، این نظریه به اکثر فقها نسبت داده شده است.»[16]
بنابراین؛ با توجه به این که نظر برخی از فقهاء در دفن خمس تا آن که در زمان امام زمان (ع) آن حضرت بتواند از آن استفاده کند، یا پرداخت به انسان مورد اعتمادی که در نهایت به دست امام زمان (عج) برسد، هیچ مستند روایی ندارد[17] این نظریات از طرف اکثر فقهاء رد شده است، پس اگر چه در کلام فقها گذشته و متقدم اقوال مختلفی بیان شده است و چه بسا اقوال مختلف به یک نفر نسبت داده شده است، اما با بررسی بیشتر روایات و با توجه به مناصب فقیه در عصر غیبت، فقها نظریه پرداخت خمس به فقیه را اثبات کرده اند.
[1] مقنعه از سرى کتابهاى قدماى شیعه است که الفاظ آن از روایات ائمه معصومین(ع) اخذ شده و علماء و فقها به عبارتها و فتاواى آن، به دید روایت و حدیث مىنگرند. شیخ طوسى مجموعهاى گرانبها به نام«تهذیب الأحکام» را به عنوان شرح بر این کتاب نوشته که این شرح یکى از منابع بزرگ فقه شیعه و یکى از کتب اربعه مورد اعتماد فقها و دانشمندان شیعه در طول تاریخ است.
[2]انفال/ 41، ایشان آیه را نیز در متن کتاب آورده است. نک: شیخ مفید،محمد بن محمد، المقنعه، کنگره جهانى هزاره شیخ مفید، ص 276.
[3] نک : فاضل آبی،حسن،کشف الرموز فی شرح مختصر النافع، ج1، ص 272، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم،1417.
[4]مقنعه، ص 277.
[5]البته امکان دارد که منظور از ذو القربی در آیه 41 سوره انفال ، امامان معصوم (ع) باشند که بنابراین سهم آنان به طور مستقل در این آیه آمده است. نک: سید مرتضی، علی بن حسین، الانتصار فی انفرادات الإمامیة، ص 225، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1415.
[6] الانتصار فی انفرادات الإمامیة، ص 225
[7]ایشان به این علت خمس را به شش قسمت تقسیم کرده است که در آیه 41 سوره انفال می فرماید: « بدانید هر گونه غنیمتى به دست آورید، خمس آن براى خدا، و براى پیامبر، و براى ذى القربى و برای یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از آنها) است. ..» در این آیه، خمس به شش قسمت تقسیم شده است که حق خداوند و رسول هم به ذوالقربی که همان امامان معصوم(ع) هستند می رسد و سه قسمت دیگر نیز به یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان.
[8]همان.
[9]شیخ طوسی،محمد بن حسن،الخلاف، ج2، ص 116، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،قم،1407؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن،تهذیب الأحکام، ج4، ص 121، دار الکتب الإسلامیة، تهران،1407؛ شیخ طوسی،محمد بن حسن،المبسوط فی فقه الإمامیة، ج1، ص 237، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة،تهران،1387.
[10]علامه حلی،حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء (ط-الحدیثة)، ج5، ص 445، مؤسسه آل البیت(ع)،قم،بی تا.
[11]ایشان می گوید:« الخمس یأخذه الإمام فیقسمه ستّة أقسام:قسما للّه، و قسما لرسوله، و قسما لذی القربى. فقسم اللَّه و قسم الرّسول و قسم ذی القربى للإمام خاصّة، یصرفه فی أمور نفسه و ما یلزمه من مئونة غیره.» نک: شیخ طوسی،محمد بن حسن،النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوى، المتن، ص 198، دار الکتاب العربی،بیروت،1400.
[12]صاحب کشف الرموز می گوید: « قول به اسقاط خمس در زمان غیبت قولی بدون قائل است و من کسی را که (در واقع) قائل به این فتوا باشد نمی شناسم.» نک: الفاضل الآبی، الحسن بن أبی طالب الیوسفی، کشف الرموز فی شرح مختصر النافع، ج1، ص 272.
[13]کشف الرموز فی شرح مختصر النافع، ج1، ص: 272
[14]نجفی،محمد حسن،جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج16، ص 164، دار إحیاء التراث العربی،بیروت،بی تا.
[15] جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج16، ص 167.
[16] جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج16، ص 177.
[17]عمانی،ابن اب عقیل،حیاة ابن أبی عقیل و فقهه، ص 400، مرکز المعجم الفقهی،قم،1413.